در مطلب زیر به برنامه های ۳ کاندیدای انتخابات فدراسیون فوتبال نگاهی بیندازیم.
هاشمی: وقتی آمدم یعنی همه شرایط را پذیرفتم
کیومرث هاشمی درباره برنامه خود برای حضور در انتخابات فدراسیون فوتبال گفت: «ما به تحکیم جایگاه فوتبال اعتقاد داریم. هیأت رئیسه باید زمانش را روی فکر کردن و برنامه کلان بگذارد. بالای ۵۰ درصد مسائلی که الان در فدراسیون فوتبال است قابل واگذاری به هیأتها است.»
برنامه اقتصادی:
فوتبال ایران بیش از هر چیزی به نظامبخشی احتیاج دارد که بین درآمدهای فوتبالی و هزینهها توازن برقرار کند.
درآمد فوتبال بین ۵۰ تا ۶۰ درصد حق پخش است و مابقی بحث اسپانسری و … است. بخشی از آن باید به لحاظ قانونی اصلاح شود.
در بحث ارزشگذاری برند باشگاهها باید بیشتر دقت کنیم.
با رویه شفاف، بنگاههای اقتصادی ترغیب میشوند که سرمایهگذاری کنند، ولی الان این اتفاق نیفتاده است.
باید از منابع انسانی و متخصص استفاده کنیم.
حمایت قانونی و حقوقی نکته بسیار مهمی است.
موضوع دیگر برنامه بلندمدت است که متأسفانه ما این را نداریم. دلیلش هم این است که ثبات در باشگاهها نداریم.
تحول نظام باشگاهداری:
باشگاهها موتور محرک فوتبال کشور هستند.
اگر بخواهیم تیم ملی خوب داشته باشیم یا تحول در درآمدزایی داشته باشیم، باید این اتفاق از باشگاهها آغاز شود.
از موانع در راه توسعه باشگاهها عبارتند از نابسامانی نظام باشگاهداری که ضریب صددرصد دارد و فقدان اراده که برای واگذاری باشگاههاست.
فوتبال آنقدر اهمیت دارد که نظام باشگاهداری را به یک قانون تبدیل کنیم.
قبل از اینکه وارد خصوصیسازی شویم باید به سمت تجاریسازی برویم. این موضوع حمایت مجلس را میخواهد که آنها هم این آمادگی را دارند.
باید انسجامی بین این باشگاهها به وجود بیاوریم.
ارتقا و پیشرفت تیمهای ملی:
یکی از عوامل پیشرفت، پشتیبانی مالی است. به هر حال تیم ملی نیاز به بازی تدارکاتی دارد و باید حمایت خوبی از تیمهای ملی شود.
عامل دوم توجه به موضوع محوری فوتبال پایه است.
عامل سوم حمایت از بازیکنان ملی است. الان اگر دقت کنید در خیلی از بخشها مثل فوتسال پاداشهای بازیکنان ملی پرداخت نشده است.
عامل چهارم اما مربیان هستند که نقش کلیدی دارند. باید با دانش روز آشنا شوند و کمکشان کنیم.
عامل پنجم تجهیزات و امکانات است که باید فراهم کنیم. امکاناتی مثل مرکز تیمهای ملی باید در مرکز استانها به وجود بیاید.
عامل ششم هم فناوری است که ما باید از آن در تیمهای ملی استفاده کنیم.
عامل هفتم هم گرفتن میزبانی است.
تعامل و ارتباطات بینالملل:
ما از ظرفیت کرسی موجود هم خوب استفاده نکردیم.
باید تعاملات خوب بینالمللی با AFC و FIFA داشته باشیم. گاهی هم باید پول هزینه کنیم. نمونهاش گرفتن یک اجلاس است.
راه کوتاهمدت این است که ما از ظرفیت ایرانیهای مقیم خارج از کشور استفاده کنیم.
باید برای کسب کرسیهای بینالمللی افرادی را پرورش دهیم و آماده کنیم و از چند سال قبل رایزنی کنیم. وزارت امور خارجه هم باید میز ورزش را ایجاد کند و از ظرفیتهای سفارتها و کمیته المپیک استفاده شود.
اگر ما به نام یک نفر مثل علی کریمی، علی دایی یا مهدویکیا کرسی بینالمللی بگیریم، هر زمانی که دور میز مینشیند، ابهت میدهد. دیپلماسی فوتبال همین است.
رشد و پیشرفت فوتبال پایه:
این کار وظیفه فدراسیون نیست و رسالت باشگاههاست.
آموزش و پرورش باید در فوتبال پایه نقش پیدا کند.
فوتبال پایه در سبد هزینه باشگاههای ما وجود ندارد.
به جز آموزش و پرورش و باشگاهها، یکی از کارهای اساسی فدراسیون در نظر گرفتن اصل «فوتبال برای همه» است.
قبلاً فوتبال محلات را داشتیم اما الان حذف شده است.
در دنیا هر کسی در فوتبال پایه کار میکند حق رشد دریافت میکند. آیا در فوتبال ما این کار انجام شده است؟
متأسفانه در بخش زنان فقط ۱۰ استان در کشور فعال هستند که آمار خوبی نیست.
مبارزه با فساد:
اگر بخشهای دیگر را هم مثل فوتبال داخل اتاق شیشهای بگذاریم، میبینیم کمترین فساد را فوتبال دارد. البته باید با همین مقدار نیز برخورد شود.
بحثهای شهرتطلبی هم وجود دارد که یکی از بحثهای فساد است اما بیشترین ریشه فساد بحث ریشههای سازمانی است.
لابیهای غیر معمول در مجمع فدراسیون فوتبال:
اگر جواب من منفی باشد فکر میکنم به فکر و شعور اعضای مجمع توهین کردهام.
طبق جلساتی که با اعضای مجمع داشتم آنها را مستقل و صاحب رأی و اندیشه دیدم. نگران نیستم.
گزینه وزارت ورزش:
نمیخواهم قضاوت کنم ولی وقتی من پذیرفتم به عنوان کاندیدا ورود کنم، یعنی تمام شرایط را پذیرفتم.
قطع یا ادامه همکاری با اسکوچیچ:
نظر من حفظ کادر فنی تیم ملی است. میتوانیم از ظرفیتهای دیگر هم برای کمک به کادر فنی استفاده کنیم.
پیشنهاد نایب رئیسی برای علی کریمی:
کریمی عزیز ما است، ولی اصلاً چنین بحثی نبوده است.
عزیزی خادم: فدراسیون من تعاملی و غیرسیاسی خواهد بود
شهابالدین عزیزی خادم درباره برنامه خود برای حضور در انتخابات فدراسیون فوتبال توضیح داد: «فدراسیون من کاملاً تعاملی و غیرسیاسی خواهد بود. باید یک فدراسیون محلی ایجاد کنیم که بتواند فضای فوتبالی کشور را رشد و نمو دهد و کل فوتبال را برای همه استانها داشته باشیم. لیگ را میخواهیم کوچک کنیم و باشگاهها خودشان قدم بردارند و اسپانسر بیاورند که کار سختی هم نیست.»
برنامه اقتصادی:
استراتژی و یک سیاست واحد برای بازاریابی و درآمدزایی نداریم. ما باید شناسایی و اعتبارسنجی کنیم.
پروژه تجاریسازی در بحث باشگاهی کاملاً ناموفق بوده است.
تراز منفی در فدراسیون وجود دارد.
حامیان مالی و تولید منابع غیرنقدی و همینطور میتوانیم از برندینگ فدراسیون فوتبال استفاده کنیم.
یک شبکه تلویزیونی اینترنتی که در راستای برنامههای بنده است، در یک تعامل مثبت با سازمان صداوسیما میتوانیم ایجاد کنیم.
راهاندازی لیگ فوتبال مجازی هم یکی از راهها است.
با استفاده از نیروی انسانی باکیفیت هم میتوانیم برنامه تولید کنیم و اجرای مناسب هم داشته باشیم.
تحول نظام باشگاهداری:
این کار وظیفه فدراسیون فوتبال نیست.
تنها کاری که فدراسیون آینده میتواند انجام دهد این است که لایحه متوقف شده کاهش تصدیگری دولت در حوزه باشگاهداری را پیگیری کند.
مسأله مهمتر این است که کار ویژه فدراسیون فوتبال همان صدور مجوز حرفهای است.
باید به سمت نگاه پایدار برویم، نگاه موقت نگاه ویرانگری است.
باید در یک پلن قدرتمند اقتصادی بتوانیم فوتبال را در مناطق کم برخوردار توسعه دهیم.
ارتقا و پیشرفت تیمهای ملی:
وقتی قرار است هویتسازی ملی کنیم باید نگاه ملی داشته باشیم.
ما باید حداقل ۱۶-۱۵ میلیون دلار از تیم ملی و فدراسیون فوتبال منتفع شویم. تیم ملی بزرگسالان اهمیت و مسئولیت ویژهای دارد.
باید امکاناتمان را بسیج کنیم و به لطف خدا امیدوارم که تیم ملی را راهی جام جهانی کنیم.
یک آرزوی دیرینه داریم که تیم امیدمان به المپیک صعود کند.
توسعه فوتسال و فوتبال ساحلی را باید سرعت دهیم، در این دو حوزه راحتتر هستیم چون امکانات کمتری میخواهیم.
قطعاً باشگاهها را باید ملزم کنیم که به سمت توسعه در بخش فوتسال و فوتبال زنان پیش بروند و خودم و فدراسیون خودم را ملزم به این کار خواهم کرد.
تعامل و ارتباطات بینالملل:
بخشی از قدرت، همین نگاه دیپلماسی است که در قلب آن و هسته اصلی آن چانهزنی در فضای بینالملل است.
قطعاً فدراسیون من رویکردی مبتنی بر تعامل خواهد داشت.
فوتبال یک ابر پدیده است و با قرابتهایی که در منطقه داریم قطعاً فدراسیون میتواند نقش مهمی داشته باشد.
در فدراسیون فوتبال باید یک کارگروه گسترده تشکیل دهیم حتی فراتر از یک کمیته و این موضوع نیازمند نیروی انسانی کارآمد است.
اگر در هر سال یک کرسی اثرگذار کسب میکردیم، امسال باید ۲۰ تا ۳۰ نفر در AFC و FIFA داشتیم.
سفارت سوئیس حامی منافع آمریکا در کشور ما است و میتوانیم با آنها مذاکره کنیم و پولهای بلوکه شدهمان را بگیریم.
رشد و پیشرفت فوتبال پایه:
توسعه پیشرفت فوتبال پایه نیازمند مربیان باتجربه است.
مربیای که میخواهد آموزش دهد، نوع رفتار و کرامت انسانیاش مهم است که در برنامه من مبسوط اشاره شده است.
فوتبال باید برای همه ایران باشد. الان ۲۷-۲۶ استان ایران از حوزه استفاده نمیکنند.
یکی از دغدغههای قلبی من این است و به دنبال این موضوع خواهم رفت تا راهکارش را پیدا کنم.
یک تیم فنی داریم که تمام کار را طراحی میکند و مسائل فنی مدیریت خواهد شد، این اتفاق قطعاً نقطه عطف تاریخی در فوتبال ما خواهد بود.
نگاه بنده و تیم مدیریتی من در فدراسیون آتی نگاه متوازن و توسعه محور است. ما شایستهگزینی خواهیم داشت.
مبارزه با فساد:
ابتدا باید کالبدشکافی کنیم که منبع تولید فساد چیست.
یک بحث، عدم شفافیت در بحث قراردادها و هزینههای خارج از ردیف است.
نظامهای مالی و آئیننامههای ما باید به روز شود.
در بحث شرطبندی هم نهادهای نظارتی و امنیتی باید کنترل کنند.
تحمل ما در حوزه فساد صفر است.
تنشهای او در انتخابات گذشته و دلیل حضور در انتخابات پیشرو:
من خودم در دور قبل قربانی اساسنامه شدم. بر این باور هستم که میتوانیم برای فدراسیون آتی مؤثر باشیم و انگیزه لازم را داریم.
رأیهای بهاروند:
این موضوع را آقای بهاروند باید پاسخگو باشد. ایشان ۲۰ تا ۳۰ سال در هیأتها بودند. من چهار سال در فدراسیون کار کردهام و کار من رسالت تاریخی من بوده است.
رد صلاحیت نایب رئیسها:
آقای قنبرزاده کنارهگیری کرد و رد صلاحیت نشد. کمپین انتخاباتی من کارش را انجام میدهد. ما آمدهایم که آینده را بسازیم.
استقلال رأیها:
من نگاهم تعاملی و سازنده است و سازوکارهای مناسبی را در ارتباط با مجمع دارم. من نگرانی ندارم و معتقدم مجمع مستقل است.
آجورلو: رئیس شوم از هاشمی و عزیزیخادم کمک میگیرم
مصطفی آجورلو درباره برنامههای انتخاباتی خود گفت: «فوتبال به مدیری نیاز دارد که دروغ نگوید، نه اینکه اینجا پشت میز نشسته و دروغ میگوید و از بالا دستور بدهند که چه کار کند، کدام مربی را برای تیم ملی بگذارد یا بردارد. اگر من رئیس شوم، عزیزیخادم را برای کمک صدا میکنم، چون چهار سال یا هشت سال دیگر فدراسیون برای اوست. من حتماً از کیومرث هاشمی استفاده میکنم اما حتماً به کیومرث هاشمی میگویند که از آجورلو استفاده نکن، چون او دولتی است و آنها تصمیم میگیرند.»
برنامه اقتصادی:
اگر سالانه ما هزار میلیارد پول برای فوتبال ترسیم کنیم، رؤیاست؟! من میگویم نه.
ما در فوتبال روی گنجی نشستهایم که بالای ۲۵ هزار میلیارد پول در آن است.
از ظرفیت تیم ملی و تولید محتوایی که تیم ملی و باشگاهها دارند و در برنامههای تلویزیونی پخش میشود باید منفعت ببریم.
تبلیغاتی که در برنامههای تلویزیونی زیرنویس هم میشود، حقی از فوتبال است.
حتی با خط تلفن هم میتوان برای فوتبال درآمدزایی کرد.
تحول نظام باشگاهداری:
پول حرفهای به بازیکن میدهیم اما به داور نمیدهیم.
باشگاه پاس در خیابان مطهری دفتری داشت که ما به اکباتان کوچ کردیم و همانجا یک پتو انداختیم و یک باشگاه ساختیم. هرچند دوستان کملطفی کردند و باشگاه را به همدان فرستادند.
باشگاه باید تولید نیرویش را از داخل خود داشته باشد و باید آکادمیها فعال باشند نه اینکه بازیکن خرید.
در باشگاه پاس وقتی ۱۱ ماهه توانستیم استادیوم فوتبال بسازیم، آقای هاشمیطبا گفت مگر میشود اینگونه هم کار کرد؟
پول آن مسلماً در آن زمان از دولت بود اما شما در همسایگی همین ایران ببینید که باشگاههای آنها چگونه با کمک دولت توانستند حرفهای شوند و کم کم از وابستگی دولت خارج شدند.
ما برای فوتبال حرفهای باشگاه حرفهای میخواهیم، برای باشگاه حرفهای به آدمهای حرفهای نیاز داریم و باید بتوانیم آنها را به درستی تربیت کنیم.
ارتقا و پیشرفت تیمهای ملی:
برای اینکه تیم ملی به جام جهانی صعود کند، باید ستادی ویژه تشکیل شود.
همه کار از جام جهانی انجام میشود. پس برای صعود به جام جهانی باید هر کاری انجام دهیم.
هدف ما در تیم ملی صعود به جام جهانی ۲۰۲۲ و ۲۰۲۶ است. بعد صعود به جمع هشت تیم برتر جهان در سالهای ۲۰۳۰ و ۲۰۳۴ خواهد بود و برای قهرمانی در جام ملتهای ۲۰۲۳ نیز تلاش میکنیم.
ما زنان مدیر و مربی بسیار خوب و توانایی داریم که باید به آنها اعتماد کنیم و اگر در این چند سال نسبت به آنها کوتاهی شده است باید از این بابت عذرخواهی کرد.
تعامل و ارتباطات بینالملل:
بحث تعامل بینالملل بسیار مهم است که ما نتوانستیم جایگاههای مهمی را در کنفدراسیون فوتبال آسیا به دست بیاوریم.
بازیکنان بزرگی چون علی کریمی، علی دایی، خداداد عزیزی و مهدی مهدویکیا که سرمایههای ملی کشور ما هستند، باید در حوزهای تربیت میشدند تا در این فرآیند به آن جایگاه برسند.
نمیتوانیم برای خودمان هدفگذاری کنیم و دنبال جایگاه باشیم اما در تعامل بینالمللی برنامهای نداشته باشیم.
باید سیاسیبازی را از فوتبال خارج کنیم و کار را پیش ببریم.
ما میتوانستیم پول خودمان را به داخل کشور بیاوریم. من حتماً این کار را انجام خواهم داد، چگونه؟ الان نمیتوانم بگویم که راهمان خراب شود.
برای آقایی آسیا نیاز به دیپلماسی داریم که در مجامع بینالمللی ما را بپذیرند.
رشد و پیشرفت فوتبال پایه:
فوتبال پایه تقسیم کار شده است که آموزش و پرورش، شهرداری و NGOها را داریم که باید آموزش بدهند.
در ترکیه با فاتح تریم دیدار کردم و او گفت بالاترین افق باشگاه ما فوتبال پایه ما است و صحبت دنیزلی در ایران هم همین بود. این همان افق بالایی است که باید ببینیم.
مبارزه با فساد:
در فوتبال اطلاعات شفافی به دست نمیرسد و به همین دلیل نمیتوان همه را مقصر و فاسد دانست.
به قوه قضائیه گفتم یک نفر، ده نفر یا بیست نفر وکیل حرفهای ورزشی و فوتبالی نیز تربیت میکردید که اگر ما روزی خواستیم یک قرارداد امضا کنیم، بتوانیم از وکلای حرفهای بهره ببریم.
بخشی از فساد فوتبال ما رمالها هستند که اکنون در فوتبال جای دارند و بسیاری از مربیان همزمان که مربی بدنساز و آنالیزور میگیرند، رمال هم دارند.
مگر تیمی که قهرمان شده و از رمال استفاده میکند را میتوانید در قالب فساد نبینید؟ فساد از خود ما شروع میشود.
سابقه حضور در انتخابات فدراسیون:
من با دخالت سیاسیون در ورزش مخالف هستم. به همین دلیل میخواهم گذشته را فراموش کنم.
استقلال رأیها:
از سمت وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک نگرانی دارم اما تقیه میکنم و نمیگویم.
دلیل حضور در انتخابات:
برای اینکه انسان شجاعی هستم. من از جمهوری اسلامی قهر نکردم و به استرالیا و کشور دیگری پناهنده نشدم که بگویم به من بد کردند.
فعالیتهای انتخاباتی:
افرادی که میخواستند برای ریاست فدراسیون فوتبال کاندیدا شوند، مانند انتخابات ریاست جمهوری از شش ماه قبل سفر به استانهای مختلف از جمله کردستان، زنجان، مرکزی، بوشهر و… را آغاز کردند و آنجا با رؤسای استانها صحبت کردهاند.