فصل نقل و انتقالات لیگ برتر دوباره از راه رسیده و تیمها در حال تقویت خودشان برای نیمفصل دوم هستند. مرور خریدهای مهم نیمفصل اول اما نشان میدهد که بسیاری از ستارهها نتوانستهاند انتظارات هواداران تیمهای مختلف را برآورده کنند. به محض رقم خوردن یک انتقال، نمیتوان در مورد سرنوشت آن انتقال مطمئن بود. در همین فصل، بسیاری از خریدهای گرانقیمت و ظاهرا مهم تیمها، اصلا نتوانستهاند خودی نشان بدهند. درست برخلاف ستارههایی که انتقالشان به باشگاه جدید، هیاهوی کمتر اما تاثیرات مثبت عمیقتری داشته است.
آرمان رمضانی
پیوستن به پرسپولیس میتوانست یک رویای بزرگ برای آرمان باشد اما عملا به یک کابوس جدی برای او تبدیل شده است. او که این اواخر در سایپا هم درخشش خاصی نداشت و به نیمکت منتقل شده بود، ناگهان این فرصت را به دست آورد که در لیگ قهرمانان آسیا به میدان برود. در آن رقابتها عیسی آلکثیر فوقالعاده ظاهر شد و مهدی عبدی هم مطمئن نشان داد. به نظر میرسید آرمان به نیمکت تیم دوخته خواهد شد اما محرومیت آلکثیر، این فرصت را به او داد تا حداقل در لیگ برتر، فرصت خوبی برای بازی به دست بیاورد. رمضانی اما نتوانست از این فرصت به خوبی استفاده کند. او با موقعیتهایی که از دست داد، به شدت تحت فشار قرار گرفت و نتوانست با این فشار کنار بیاید. محرومیت عیسی به زودی تمام میشود و اگر قرمزها مغانلو را نیز جذب کنند، به نظر میرسد رمضانی باید به سراغ یک تیم جدید برای خودش برود. بعید است که او دیگر فرصت خاصی برای بازی در تیم یحیی به دست بیاورد.
محمد نادری
عملکرد فنی نادری در این فصل، افتضاح نبوده اما از پرسروصداترین خرید این فصل، انتظار بیشتری وجود داشته است. هوادارانی که او را با هرویه میلیچ مقایسه میکنند، به هیچ وجه از نمایشاش در سمت چپ خط دفاعی استقلال راضی به نظر نمیرسند. نادری تا این هفته، خودی نشان نداده و یک ستاره نبوده است. او با تصمیم ترک پرسپولیس و پیوستن به استقلال، دست به یک انتحار بزرگ زد اما این انتحار تا امروز، اصلا نتیجه نداده است. او از یک منطقه امن جدا شد و خودش را به چالش کشید اما نتوانست به خوبی از پس این چالش بزرگ بربیاید. او البته هنوز این فرصت را دارد که بین خودش و این کابوس، فاصله ایجاد کند.
مهدی مهدیخانی
اینکه پرسپولیس ماهها پس از جذب مهدیخانی، همچنان به دنبال یک مهره هجومی است، به خودی خود نشان میدهد که عملکرد این بازیکن در تیم یحیی اصلا مطلوب نبوده است. مهدی در قامت یک لژیونر به این باشگاه اضافه شد و پیراهن شماره ۹ را نیز تحویل گرفت اما تا امروز عملا هیچ حرکت مثبتی از او در پرسپولیس دیده نشده است. شاگرد سابق یحیی در شهرخودرو، پس از ترک لیگ ایران به فوتبال کرواسی رفت اما ظاهرا بازی در کرواسی، نتوانسته پیشرفت مهدیخانی را رقم بزند. بعید به نظر میرسد با این نمایشها او در پایان لیگ بیستم در پرسپولیس دوام بیاورد.
بابک مرادی
بابک از همان ابتدا هم در حد و اندازههای باشگاه استقلال به نظر نمیرسید. مهاجم سابق ماشینسازی در شروع لیگ بیستم پیراهن آبی را بر تن کرد اما انتظار اینکه او به یک ستاره تبدیل شود، انتظاری بیش از حد بود. بابک نهایتا میتواند در تیمهای متوسط خودی نشان بدهد اما بازی برای باشگاهی مثل استقلال، تجربهای فوقالعاده سخت و نفسگیر محسوب میشود. مرادی در این فصل روی یک گل استقلال تاثیر مثبتی گذاشته اما در کورس قهرمانی، آبیها به نفرات به مراتب مهمتری نیاز دارند.
شاهین طاهرخانی
فاصله مذاکره با پرسپولیس و قرار گرفتن در فهرست مازاد باشگاه پیکان برای شاهین، کمتر از چند ماه بود. او پس از ترک اجباری استقلال، مورد توجه پرسپولیس قرار گرفت اما برای این تیم، شرطهای متعددی گذاشت و همین موضوع، روند مذاکره را متوقف کرد. طاهرخانی به پیکان ملحق شد اما نتوانست جایی در ترکیب اصلی این تیم به دست بیاورد و سرانجام در نیمفصل در فهرست مازاد مهدی تارتار قرار گرفت. بازیکنی که میتوانست مسیر پیشرفت را به سرعت طی کند، به همین راحتی خودش را از موقعیتهای ویژه محروم کرد.
مهدی شریفی
مهم نیست چقدر جستوجو کنید، شما دیگر تحت هیچ شرایطی مهدی شریفی سپاهان را پیدا نخواهید کرد. معلوم نیست چه اتفاقی برای این بازیکن رخ داده که دوران اوجش تا این اندازه کوتاه بوده است. مهدی در ادامه عوض کردن تیمهایش این بار به پیکان رفت اما در این باشگاه هم موفقیت چندانی نداشت. شریفی تلاش زیادی به خرج داده تا دوباره به روزهای خوب دوران فوتبالش برگردد اما ظاهرا قرار نیست این اتفاق برای او رخ بدهد و این مهاجم دوباره به یک ستاره تمامعیار در لیگ برتر تبدیل شود. مهدی استعداد بسیار زیادی دارد اما نتوانسته با همان سرعتی که انتظار میرفته، پیشرفت کند.
سعید واسعی
تراکتوریها برای خرید سعید واسعی، هزینه زیادی انجام دادند اما حاضر نشدند رضایت باشگاه پیکان را جلب کنند. همین اتفاق کافی بود تا این بازیکن برای مدت چهار ماه از فعالیتهای فوتبالی محروم شود. او فصل فاجعهباری را پشت سر گذاشته و لیگ برتر را از بیرون تماشا کرده است. سعید همین حالا نیز از استقلال پیشنهاد جدی دارد اما باشگاه تراکتور با جدایی این بازیکن مخالف است و نمیخواهد به راحتی او را از دست بدهد.
علی دشتی
او که در استقلال دوران خوبی را پشت سر نگذاشته بود، در فهرست خریدهای رحمان رضایی برای باشگاه ذوبآهن قرار گرفت. دشتی اما در ذوب هم خودی نشان نداد تا در نیمفصل راهی باشگاه گل گهر شود. اگر در گل گهر هم در روی همین پاشنه بچرخد، بعید به نظر میرسد علی دشتی شانس چندانی برای یک انتقال خوب دیگر در لیگ برتر به دست بیاورد. او تا پیش از ملحق شدن به استقلال، یک ستاره به شمار میرفت اما پس از آن، دیگر مثل سابق خودی نشان نداد.
میلاد جهانی
ذوبیها میلاد جهانی را به عنوان بهترین پاسور فصل گذشته تحویل گرفتند اما نمایش این بازیکن به هیچ وجه در حد و اندازههای عملکرد فصل گذشتهاش نبود. میلاد در آبادان آرامش زیادی داشت و خیلی راحت فوتبال بازی میکرد اما نتوانست این آرامش را با خودش به ذوب آهن ببرد. شاید اگر جهانی کمی بیشتر میدرخشید، ذوب هم فصل به مراتب بهتری را پشت سر میگذاشت اما حقیقت آن است که ذوبیها نتوانستند بازی دلخواهشان را از میلاد جهانی بگیرند.
محمدرضا خلعتبری
با نظر محرم نویدکیا، دوباره به سپاهان برگشت اما در این تیم، بیشتر یک مهره نیمکتنشین بود. خلعت دیگر بهترین روزهای دوران بازی را پشت سر گذاشته و بعید به نظر میرسد بتواند در این سطح در یک باشگاه مدعی قهرمانی بدرخشد. این اواخر حتی زمزمههایی درباره خروج احتمالی او از تیم در نیمفصل به گوش میرسد.
علیرضا حقیقی
شروع علیرضا در سیرجان فوقالعاده بود اما از یک جایی به بعد، او به یکی از نقاط ضعف تیم تبدیل شد. گلری که این فصل با اوت دستی نادر محمدی هم گل خورده، طبیعتا نمیتواند امتیاز بالایی دریافت کند. علیرضا در هفتههای آخر نیمفصل اول با تصمیم امیرقلعهنویی جایی در فهرستهای ۱۸ نفره باشگاه گل گهر نیز نداشت و مهرداد بشاگردی درون دروازه تیم قرار میگرفت.
آرش افشین
با خریدهایی مثل آرش افشین، حال و روز نساجی اصلا خوشایند به نظر نمیرسد. این باشگاه عملکرد خوبی در پنجره نقل و انتقالات تابستانی نداشته و حالا یکی از گزینههای جدی سقوط به شمار میرود. آرش هم همانند چند سال گذشته، شباهتی به یک ستاره ندارد و در عرضه مدلینگ، درخشانتر ظاهر میشود.
محمد بلبلی
محرومیت طولاتیمدت بلبلی از فوتبال، انگار او را دچار تغییر بزرگ کرده است. بلبلی در استقلال ندرخشید و حالا حتی در نفت مسجدسلیمان هم یک ستاره نیست. خیلیها انتظار داشتند او در نفت، گلهای زیادی به ثمر برساند اما این فوتبالیست، نتوانسته در این تیم بدرخشد و روزهای چندان موفقی را سپری کند.