هوا این روزها آنقدر سرد شده که به جای برنامهریزی برای سفر در این هفتههای پایانی سال، کنار بخاری بنشینید و برنامه سفرهای نوروزی خودتان را ببندید. تا چشم برهم بگذارید هم، روزهای سرد زمستان جای خود را به روزهای بلند و آفتابی بهار خواهند داد.
شهرها و روستاهایی که در امتداد رشته کوه زاگرس قرار دارند، جزو همین مناطق رویایی هستند که با رسیدن اولین روزهای بهاری، چادر سپید و برفی زمستانی خود را کنار میزنند و بهاری رنگارنگ و افسونگر را به تماشا میگذارند؛ مناطقی مثل روستای کوهستانی هوره از توابع بخش سامان در شهرستان شهرکرد استان چهارمحال و بختیاری. چهارمحال و بختیاری بیش از ۹۰۰ روستا دارد و از آنجا که در امتداد رشته کوه زاگرس است، روستاهایش طبیعت بسیار زیبایی دارند؛ طبیعتی که در هر فصل جلوه گری خاص خودش را دارد.
برای همین حتی از همین اواخر زمستان هم میتوانید راهی این استان بینظیر شوید، چراکه آب شدن سریع برفها و رویش گیاهان و جوانهها و رستاخیز بهار را بهتر از هرجای دیگری در همین منطقه خواهید دید که اتفاقی شگرف و بینظیر است. من عاشق جنگلهای بلوط، رودخانهها و دشتهای شقایق این استان هستم؛ شقایقهایی که اتفاقا فصل رویششان اواخر فروردین و نیمه اول اردیبهشت است. همین زیباییها من را به یکی از روستاهای کوهستانی چهارمحال و بختیاری در منطقه زیبای سامان چهارمحال و بختیاری کشاند که تاریخی غنی را هم در دل خود نهان کرده است.
معماری کوهستانی ایرانی
منطقه سامان کوهستانی است، به همین دلیل بافت روستای هوره هم متراکم و کاملا با اقلیم کوهستان سازگار است. در این مناطق مردم به کمک معماری خاص مناطق کوهستانی، تلاش میکنند از گرما و انرژی، بیشترین و بهترین استفاده را داشته باشند. در این نوع معماری طراحی هر قسمت از خانه و بافت مسکونی روستا یا شهر بر اساس این اصل مهم است که از ورود سرما و خروج گرما جلوگیری و از نور و انرژی خورشید برای گرم نگاه داشتن خانه استفاده شود.
هوره نیز از این امر مستثنا نیست. معابر و کوچهها باریک است که برای استفاده بهینه از انرژی خورشید و جلوگیری از تبادل گرما و سرماست. خانهها نیز با اقلیم سازگارند. خانههای روستا اغلب یک طبقه و دیوارها ضخیم ساخته شدهاند و مانند عایق عمل میکنند. خانه میزبان ما هم در بازسازی تغییراتی داشته، اما هنوز رنگ و بوی گذشته را با خود به همراه دارد.
در اقلیم کوهستانی درهای خانه اغلب کوچک است و تعداد پنجرهها کم یا اندازه شان کوچک است. مصالح ساختمانی مورد استفاده در روستا در گذشته سنگ، خاک و تیرچوبی بوده و امروز و برای ساخت خانههای جدید یا بازسازی علاوه بر این مواد از گچ، سیمان و آهن نیز استفاده میشود. سقف خانههای قدیمی هم از تیرهای چوبی است که نوعی عایق حرارتی و صوتی محسوب میشود و اوج سازگاری هنر معماری با طبیعت است.
طبیعت افسونگر و تاریخ ارزشمند هوره
طبیعت هوره با آن درختهای تنومند سربه فلک کشیده، بکر و چشم نواز است؛ طبیعتی با دشتهای زیبای لاله، چمنزارهایی که با وزش باد به رقص در میآیند، باغها و تفرجگاههایی افسونگر در دامنه ارتفاعات. این طبیعت بیهمتا، اما نشانههای تاریخ را هم در گوشه و کنار خود جای داده؛ نشانههایی مثل پل زیبای هوره.
پل هوره: این پل سنگی در مجاورت روستا و روی رودخانه زایندهرود ساخته شده است. معماری پل الهام گرفته شده از پلهای دوره صفوی است. این پل با ۶۳ متر طول و هشت متر ارتفاع و همچنین شش متر عرض دارای هفت دهنه است. پل صفویان دو روستای هوره و سوادجان را به هم وصل میکند. اگرچه گفته میشود پل مربوط به دوران صفویان است، اما مصالحی که روی پل به چشم میخورد، سنگ و ملات سیمان است که حکایت از بازسازی آن در سال ۱۳۳۷ دارد.
قلعه: قلعه بازمانده دوره قاجار است و بر ارتفاعات روستا ساخته شده. با توجه به این که در گذشته دزد و سارق زیادی در اطراف روستا وجود داشته، قلعهای برای دفاع از روستا در بیرون از آن ساخته میشود که دارای هفت برج و چند نگهبان بوده که امروزه تنها دو برج از آن باقی مانده که آنها نیز رو به ویرانی است.
حمام: قدیمیترین بنای تاریخی روستا حمام آن است که پیشینه روستا را نیز بر اساس قدمت این حمام مشخص کردهاند. حمام ۷۰۰ سال قدمت دارد و زیر تلی از خاک پنهان مانده است. سقف بنا به دلیل بیاحتیاطی و بیتوجهی و رسیدگی تخریب شده و داخل حمام نیز به محلی برای انباشت زبانه تبدیل شده است. حمام به صورت خزانهای با ستونهای سنگی ساخته شده که در آن یک دیگ مسی وجود داشته. زیر دیگ مسی آتش روشن میکردهاند تا آب خزانه را گرم کند. البته این دیگ در سال ۶۴ به سرقت رفته است.
امامزاده بابا پیراحمد: این آرامگاه در ۸ کیلومتری روستای هوره واقع شده و مشتمل بر گنبد و دو ایوان است. داخل گنبد با آیاتی از قرآن و تصاویری از مجالس مذهبی و گل و بوته تزئین شده است. منابع محلی بنای این زیارتگاه را به دوره قاجاریه مربوط میدانند و نزدیکترین مکان زیارتی به روستای هوره به شمار میرود.
قدمت روستای قشقاییها
صبحانه را در هوای سرد هفتههای پایانی زمستان خوردیم؛ صبحانهای کاملا ارگانیک شامل پنیر محلی، تخممرغ محلی و چای خوش عطر ایرانی. بعد راهی روستا و جاذبههای اطراف روستا شدیم. پیشینه روستا به ۷۰۰ سال پیش باز میگردد. میگویند روستا را یکی از خانهای ایل قشقایی به نام، ولی خان بنا کرده که البته روایت دور از ذهنی نیست، چرا که فرهنگ حاکم و غالب اینجا فرهنگ قشقایی است.
این پیراهنهای ساده و گلدار زیبای محلی
سفر به روستای هوره علاوه بر تماشای طبیعت بکر و زیبایش دست کم برای من جذابیت دیگری هم داشت. اینجا مردان و اغلب زنان لباس محلی به تن دارند. دیدن این لباسها برای من که عاشق فرهنگ محلی هستم حکم مجوز ورود به بهشت را داشت، آنقدر که هر لحظه با ذوق سرم را به سمت یکی از آنها میچرخاندم.
مردان روستا پیراهن ساده، شلوار بختیاری، چوقا (بالاپوش)، شال بر تن و گیوه به پا و برخی نیز کلاه نمدی به سر دارند. پوشش که مرا یاد لباس مردان بختیاری میاندازد، به ویژه شلوار و چوقایی که بر تن دارند. لباس زنان روستا نیز شامل روسری، پیراهن، تنبان (شلیته یا شلوار) و کفش است. خودشان به روسری لچک میگویند و پارچه پیراهن که به تن دارند، براساس مناسبت تغییر میکند. برای مثال در نوروز پیراهنها از پارچههای گلدار به رنگ گلهای بهاری دوخته میشود.
بفرمایید ناهار محلی هورهای
بعد از گشت و گذار در میان بافت و طبیعت روستا به خانه گرم میزبانمان پناه میآوریم. برای ناهار دیرهنگام مان، غذای محلی آماده کردهاند؛ آش کشک و نوعی دمپختک به همراه نان محلی به نام کاکلی. کاکلی یکی از نانهای قدیمی استان چهارمحال و بختیاری است که در بسیاری از روستاهای دیگر استان نیز وجود دارد. مراسم کاکلی پزون هم یکی از رسوم قدیمی این استان محسوب میشود که هنوز در برخی روستاها این رسم پابرجاست. خمیر کاکلی شامل شیر، آرد و آجیل (مانند کشمش، گردو یا بادام) است و روی نان نیز اغلب زرده تخممرغ، زعفران، زیره یا سبزیجات معطر زده میشود. آش کشک، اما کاملا با آش کشکی که در اردبیل خورده ام، متفاوت است که عمده تفاوت آن در سبزیهای موجود در آنهاست.
به چه زبانی سخن میگویند؟
مردم روستا به زبان ترکی قشقایی صحبت میکنند. زبان قشقایی یکی از لهجههای شاخه جنوب غربی زبان ترکی است. این زبان را باید نزدیکترین زبان به گویش ترکی افشار خراسانی و ترکی آذربایجانی بدانیم. البته زبان مردم روستا تحت تاثیر زبان فارسی تغییرات بسیاری در طول تاریخ داشته است.
و حواسمان باشد که…
هوره چند سالی است به عنوان یکی از روستاهای نمونه گردشگری چهارمحال و بختیاری انتخاب شده است. روستا فاصله زیادی با اصفهان ندارد و از سویی گذر زایندهرود از کنار روستا به جذابیت بصری آن افزوده است. با این که مسؤولان تلاشی در جهت حفظ آثار و ابنیه تاریخی روستا نکردهاند، اما روستا همچنان هم مانند گنجی پنهان در دل کوهستانهای استان نفس میکشد.
معیشت مردم روستا از طریق کشاورزی و باغداری میگذرد که خشکسالی سالهای اخیر در درآمد آنها نیز تاثیری به سزایی داشته است. قطعا حضور گردشگران در هوره میتواند کمک مهمی به افزایش درآمد آنها کند، اما نباید فراموش کنیم روستا قبل از این که یک مقصد گردشگری برای ما باشد، محل زندگی مردم محلی است، بنابراین اگر هوره را برای سفر انتخاب میکنید، تلاش کنید ضمن حفظ فرهنگ محلی و احترام به میزبانان، با خرید از محصولات محلی آنها، در افزایش درآمد و توسعه روستا نقش داشته باشید و البته که گفتن ندارد حفظ تمیزی روستا در اولویت اول همه مان باید باشد.
برای کمک به مردم هوره میتوانید سوغات آنها را خریداری کنید که شامل قالی و قالیچه، خشکبار و فرآوردههای لبنی و انواع محصولات باغی همچون گردو، بادام، آلوچه و انگور است.
جالب است بدانید ترانههای قشقایی که به زبان ترکی خوانده میشود، موسیقی متداول در میان مردم هوره است. سرنا، دهل، ساز، بالابان، کمانچه و نقاره از جمله سازهای محبوب و کاربردی اهالی هوره است.