«صادق کُرده» محصول سال ۱۳۵۰، دومین فیلم بلند کارنامه ناصر تقوایی است. فیلمی که از جهاتی شبیه «قیصر» است، اما گفتمان آوانگاردتری دارد، سعید راد در این فیلم به اوج بازیگری بعد از موفقیت «آرامش در حضور دیگران»، تقوایی سراغ ساخت فیلمی تجاریتر رفت. «صادق کُرده» یکی از فیلمهای شاخص موج نوی سینمای ایران است و از جمله فیلمهای با تم انتقام سینمای ایران است که در دهه ۵۰ خورشیدی موضوع چند فیلم مطرح آن دوران بود.
«صادق کُرده» میتوانست یکی از دنبالههای بیکیفیت قیصر باشد که بعد از مورد توجه قرار گرفتن قیصر ساخته شده بودند. اما ناصر تقوایی و نگاه متفاوتش اجازه نداد صادق کُرده به چنین سرنوشتی دچار شود. «صادق کُرده» با پشتوانه یک حکایت واقعی حرکت میکند. نام فیلم، اسم واقعی قهرمان است. تقوایی برخلاف کیمیایی از «صادق کُرده» یک قهرمان نمیسازد.
«صادق کُرده» نخستین و آخرین همکاری انتظامی با ناصر تقوایی بود. او در این فیلم کنار بازیگرانی مثل سعید راد و محمدعلی کشاورز به ایفای نقش ژاندارم پرداخت. «صادق کُرده» بر پایه واقعیت ساخته شده و البته به گفته انتظامی دستهایی هم در واقعه تاریخی برده شده تا فیلم از منظر سینماتیک جذابتر باشد.
همکاری او با ناصر تقوایی در این فیلم باعث شد که او برای ایفاگری نقش دایی جان ناپلئون در سریالی به همین نام انتخاب شود، اما بعدها به علت مشغله کاری نتوانست این نقش را بازی کند؛ موضوعی که انتظامی بارها در گفت وگوهایش بابت آن ابراز ناراحتی کرده بود.
کوششها شد که فیلم را با واقعیت بیرونی منطبق کنند. «صادق کُرده» در فیلم تقوایی مردی است وحشی که آتش انتقام چشمانش را کور کرده است. او بر خلاف قیصر یک قهرمان زیربازارچه نیست. به خاطر کشتارهایش توسط تقوایی تقدیس نمیشود. تقوایی «صادق کُرده» را نه یک قهرمان که ضدقهرمانی خطاکار میبیند که برای رسیدن به هدفش دست به هرکاری میزند.
نکته بسیار مهم دیگر در مورد «صادق کُرده»، ورود به سینمای ژانریک در آن سالهای سینمای ایران است؛ امری که سینمای ما هنوز هم در دست یافتن به آن موفق نیست. «صادق کُرده» درواقع، گونهای از سینمای جنایی استو شخصیتش در زیر مجموعهی قاتل سریالی میگنجد؛ نمونههای موفق اینگونه فیلمها در سینمای جهان، فیلمهای «هفت»، «سکوت برهها»، «هانیبال»، «جایی برای پیرمردها نیست» و … هستند که همگی پس از «صادق کُرده» ساختهشدهاند. البته باید اشاره نمود که در دوره فیلمهای استودیویی، فیلم «اِم» فریتز لانگ و یکی دو فیلم از هیچکاک مانند «روانی» و «دیوانه» نمونههای بسیار موفقی بهحساب میآیند.
ناصر تقوایی در «صادق کُرده» به خوبی موفق میشود که شکلی بومی و کاملا ایرانی از گونه جنایی و بهویژه زیرگونه قاتل سریالی بیافریند. او برخلاف هالیوود و دیگر سینماهای تجاری که میکوشند قاتلهای سریالی را صرفا برای ایجاد جذابیت و سرگرم نمودن تماشاگر ترسناک جلوه دهند، کوشیده است تا در این فیلم، تصویری بسیار انسانی از یک قاتل سریالی در سینما ارائه دهد؛ و همانطور که میدانید، در این امر بهطور قطع موفق بوده است و «صادق کُرده» را شاید بتوان انسانیترین تصویر از یک قاتل سریالی در تاریخ سینما دانست.
ناصر تقوایی در گفت و گویی «صادق کُرده» را به عنوان «یادگاری از دوران تحول از فیلمفارسی به فیلم ایرانی برشمرد و در مورد ساختار پلیسی آن گفت: «این یک هنر تقلیدی نیست. سینما امروز هنر ملی ایران ست. یک سینمای ایرانی در این پنجاه سال به وجود آمده. فیلم پلیسی زیاد دیدهاید، اما کدام فیلم پلیسی مثل همین «صادق کُرده» که امروز دیدید فیلمی ایرانی بوده؟ نسل ما در ایجاد این رشد سینمایی سهم عمدهای داشت.»