جمشید مشایخی، در یک گفتوگوی شفاهی، از خاطراتش از جمله بازی در فیلمهای «قیصر» و «گاو» و دیدار با غلامرضا تختی گفته است.
موزه سینما، امروز، ۱۳ فروردین، همزمان با سالروز درگذشت زندهیاد جمشید مشایخی، بخشهایی از گفتوگوی تاریخ شفاهی این هنرمند نامدار را منتشر کرده است.
گفتوگو با مشایخی، به مدت ۸ ساعت در سال ، ۱۳۸۷ توسط زندهیاد زاون قوکاسیان انجام شده است و فیلم کامل آن، برای ثبت در تاریخ در بخش تاریخ شفاهی موزه سینمای ایران نگهداری میشود.
جمشید مشایخی در این گفتوگو با اشاره به دوران کودکی خود توضیح داد: «پدرم نظامی بود به همین دلیل من را هم به دبیرستان نظام فرستاد. مدتی که در دبیرستان بودم، فعالیت تئاتری نداشتم. در ادامه، وارد دانشکده افسری شدم اما اصلا علاقه نداشتم و برای همین استعفا دادم. سپس به اداره هنرهای دراماتیک پیوستم و کار هنری را آغاز کردم.»
بخشهایی دیگر از این گفتوگوی بلند را بخوانید:
خاطره مشایخی از غلامرضا تختی
جمشید مشایخی درباره زندهیاد غلامرضا تختی گفت: «یادم میآید رستورانی سر کوچهمان بود و زندهیاد تختی را آنجا دیدم. با یک دستش روزنامه مطالعه میکرد و با دست دیگرش غذا میخورد. به خودم اجازه ندادم سلام نکرده از تختی بگذرم زیرا مثل همه مردم ایران که عاشق تختی بوده و هستند، من هم او را خیلی دوست داشتم از طرفی هم فکر کردم که او جای خلوتی پیدا کرده است و خلوت او را بهم نزنم. به همین دلیل دودل بودم اما دل را به دریا زدم و به او سلام کردم و تختی هم انگار که سالهاست من را میشناسد، در آغوشم گرفت و گفت بشین و هر غذایی دوست داری بگو برایت بیاورند (این درحالی بود که هنوز کسی من را به عنوان بازیگر نمیشناخت) وقتی خداحافظی کردم و از او جدا شدم با خودم گفتم خدایا اگر روزی در کارم شهرتی پیدا کردم ازت میخواهم همانند «تختی» فروتن و متواضع باشم و هنوز بعد از سالها لحظهای که تختی را دیدم فراموش نمی کنم
دیدار با ابراهیم گلستان برای «خشت و آیینه»
مشایخی با اشاره به حضورش در فیلم «خشت و آیینه» افزود: «روزی ابراهیم گلستان همراه با مرحوم فروغ فرخزاد برای دیدن نمایش «مردهها» که من در آن ایفای نقش داشتم آمدند و بعد از دین نمایش من را به یک مهمانی دعوت کردند و گفتند میخواهند فیلمی بنام «خشت و آیینه» بسازند. البته علاوه بر من در این مهمانی، آقایان پرویز فنیزاده، محمدعلی کشاورز، منوچهر فرید، اکبر مشکین، مسعود فقیه و جلال مقدم نیز حضور داشتند که با ما صحبت کردند و در نهایت آن فیلم ساخته شد.»
وی درباره حضورش در فیلم سینمایی« گاو » نیز گفت: «سال ۱۳۴۸ زندهیاد عزت الله انتظامی به منزل من آمد و گفت جوانی بهنام داریوش مهرجویی از آمریکا آمده است و میخواهد یکی از قصههای دکتر ساعدی بنام «گاو» را به شکل فیلم سینمایی درآورد. البته آقای والی این داستان را در تلویزیون به شکل نمایشنامه اجرا کرده بود.»
قرار بود من نقش فرمان را بازی کنم
مشایخی با اشاره به اینکه داریوش مهرجویی بعد از «الماس ۳۳» فیلم سینمایی «گاو» را ساخت، بیان داشت: این فیلم بسیار مورد توجه مردم قرار گرفت و بعدها در جشنوارههای زیادی درخشید و موفق به کسب جایزه نیز شد. در همان سال (۱۳۴۸) بعد از اتمام فیلمبرداری «گاو»، مسعود کیمیایی برای فیلم سینمایی «قیصر» از من دعوت کرد. در ابتدا قرار بود نقش فرمان را بازی کنم و نقش خان دایی را محمدعلی کشاور ایفا کند که ایشان نیامد و مسعود کیمیایی نقش را عوض کرد و نقش فرمان را به ناصر ملکمطیعی و خان دایی را به من داد و این شروع کار من در سینمای حرفهای بود.»
توصیه به جوانان علاقهمند به بازیگری
وی درباره توصیهاش به جوانان علاقمند به بازیگری گفت: «آنچه که همیشه به جوانان نصیحت کردم و بازهم روی آن تاکید دارم اینکه هیچ چیز از تواضع و فروتنی بالاتر نیست. گاهی با برخی جوانان برخورد میکنم متوجه میشوم که به خاطر شهرت میخواهند وارد این حرفه شوند اما همه ما باید بدانیم زمانی که هدف شهرت باشد، انسان به فساد کشیده میشود و هدف یک هنرمند نباید شهرت باشد. هدف از راه هنر باید جامعهای باشد که به آن خدمت میکند و اگر خیلی والا باشد میتواند به جوامع بشری نیز خدمت کند. مانند: حافظ، فردوسی، شکسپیرو دیگر بزرگان جهان.»
مشایخی در پایان این گفتوگوی شفاهی گفت: «بنده خاک پای ملت ایران بوده، هستم و خواهم بود.»