برای بازی مقابل سوریه که آخرین تدارک تیم ملی تا دیدارهای حساس برابر بحرین و عراق بود، دراگان اسکوچیچ از روشی پر ریسک استفاده کرد. جایی که در خط میانی، احمد نوراللهی تنها هافبک دفاعی بود و احسان حاجیصفی و وحید امیری به عنوان بازوهای او فعالیت میکردند. شاید بپرسید چرا پر ریسک؟ دلیلش هم از چند حیث میتواند مورد بررسی قرار بگیرد. ابتدا اینکه نوراللهی به هیچ وجه هافبک دفاعی صرف نیست و این را از آغاز فوتبالش تا امروز به وضوح نشان داده است. او برای بازی با تک هافبک دفاعی ساخته نشده و اگر توسط سایر بازیکنان خط میانی حمایت نشود یا کنار یک هافبک دیگر- با خصوصیات دفاعی – قرار نگیرد، به تنهایی قادر نیست انتظارات را برآورده کند.
تیم ملی ایران اغلب اوقات- به جز زمان حضور کارلوس کیروش – نشان داده که در خط دفاع متزلزل است. یعنی بازیکنان حاضر در این منطقه باید تحت حمایت قرار بگیرند تا دروازه تیم ملی بسته بماند. در زمان مربیگری کارلوس کیروش، تمام بازیکنان در کارهای دفاعی شرکت میکردند و البته ابتدا جواد نکونام و بعدها سعید عزتاللهی کمی جلوتر از خط دفاع حضور داشتند تا سدی محکم مقابل حملات حریف تشکیل بدهند. به همین دلیل هم بود که تیم ملی گلهای کمتری دریافت میکرد و آمار دفاعی فوقالعادهای بجا میگذاشت.
نیمه اول بازی مقابل سوریه را یک بار دیگر نگاه کنید. حتماً به این نکته پی میبرید که احمد نوراللهی با بازی در پست هافبک دفاعی غریبه است. او در پرسپولیس هم کمتر در این پست قرار گرفته و بیشتر جلوتر از کمال کامیابینیا و میلاد سرلک بازی کرده است. او البته در سیستم ۱-۳-۲-۴ میتواند یکی از هافبکهای تدافعی باشد اما در روش بازی با یک هافبک هرگز نمیتواند روز مثبت و موفقی را رقم بزند. بخصوص که بازی با بحرین و عراق در راه است و اگر اسکوچیچ بخواهد فقط با یک هافبک دفاعی به نام نوراللهی وارد زمین شود، قطعاً خطرات فراوانی دروازه ایران را تهدید خواهد کرد.
نیمه دوم بازی با سوریه اما همه چیز تغییر کرد. امید ابراهیمی وارد زمین شد تا با جنگندگی خود، جلوتر از مدافعان و به عنوان تنها هافبک دفاعی بازی کند و به همین دلیل نوراللهی مجبور شد به عنوان یکی از بازوهای او انجام وظیفه کند. با این تغییرات، هم نوراللهی توانست تواناییهای خود را نشان بدهد و هم دروازه تیم ملی، بیشتر از قبل در امان ماند.
دراگان اسکوچیچ برای دو بازی حساس خردادماه مقابل بحرین و عراق، گزینههای دیگری هم برای بازی با یک هافبک دفاعی در اختیار دارد. به عنوان نمونه سعید عزتاللهی که مقابل بوسنی و بعد از حضور در زمین نشان داد که به اوج برگشته و میتواند کمک شایانی به خط دفاعی و میانی تیم ملی بکند. درست مانند دوران حضور کارلوس کیروش روی نیمکت تیم ملی که عزتاللهی یکی از بازیکنان کلیدی بود و در جام جهانی ۲۰۱۸ هم ثابت کرد که برای بازی در این پست بهترین گزینه است. عزتاللهی برابر بوسنی نه تنها در امور دفاعی مؤثر بود بلکه یک پاس گل زیبا هم برای مهدی قایدی ساخت تا بعد از مدتها خیالمان بابت حضور یک هافبک دفاعی مقتدر آسوده شود. او این روزها عضو مهمی از ترکیب وایله در لیگ دانمارک است و با انجام بازیهای کمنقص در این تیم میتواند دوباره هافبک دفاعی ثابت تیم ملی باشد.
علی کریمی هم میتواند یکی از گزینههای بازی در پست هافبک دفاعی باشد. بازیکنی که او هم هافبک دفاعی صرف نیست اما تواناییهای خود را در این پست بارها اثبات کرده و نشان داده که چه بازیکن قابلی است. یا امید ابراهیمی که در یک نیمه بازی با سوریه و پیشتر در دوران مربیگری کیروش نشان داد که میتواند با دوندگی، تجربه و جنگندگی خود هافبک دفاعی موثری برای تیم ملی باشد.
نکته مهم این است که اسکوچیچ بداند حتی با وجود بازوهای دونده و جنگندهای همچون احسان حاجیصفی و وحید امیری، باز هم نمیتوان روی احمد نوراللهی به عنوان تنها هافبک دفاعی حساب ویژهای باز کرد. بخصوص که دو بازی حساس و سخت پیش روی تیم ملی است و نمیتوان برابر رقبایی قدرتمند، با یک هافبک دفاعی غیرتخصصی به میدان رفت. بنابراین تغییر در این پست نیاز مبرم تیم ملی است، البته اگر اسکوچیچ هم مثل بین دو نیمه بازی با سوریه به این نتیجه رسیده باشد.