سعید آقاخانی در سالهای گذشته همزمان با سینما، فعالیت خود را در تلویزیون پیگیری کرده و سریالهای مختلفی مثل «خروس»، «روزهای بد به در»، «بیمار استاندارد» و «شب عید» را در ژانر کمدی جلوی دوربین برده است. آقاخانی با فصل سوم سریال «نون. خ» در مقام کارگردان و بازیگر، حضور موفقی در تلویزیون داشت.
حسین جوانی در سینما دیلی نوشت: با نزدیک به سی سال سابقهی فعالیت در تلویزیون و کارنامهای پُر بار در بازیگری و کارگردانی، بسیاری از مردم هنوز هم سعید آقاخانی را با کاراکتری که در یکی از آیتمهای نمایشی «ساعت خوش» داشت به یاد میآورند. حق هم دارند، آقاخانی در تمامی این سالها حضوری مستمر داشته، اما برخلافِ همنسلانی نظیرِ رضا عطاران و مهران مدیری به دور از حاشیه بوده و به چشم نیامده است. برخلافِ بازیگران مطرح «ساعت خوش» که حداقل تا یک دهه بعد همچنان درگیر ساخت و بازی در برنامههایی با محوریت آیتمهای نمایشیِ طنز باقی ماندند، آقاخانی خیلی زود مسیری متفاوت را در پیش گرفت و شروع به بازی در سریالهایی داستانی کرد.
از میانهی دههی هشتاد همزمان با همکاری به عنوان نویسنده در سریالهای عطاران، فعالیتش را گسترش داد و به عنوان بازیگردان در سریالهای مهدی مظلومی و سیروس مقدم مشغول به کار شد. محصول این تجربه اندوزی، فیلم تلویزیونیِ «هندوانهی شب یلدا» بود. فیلم خوش ساختی که اعتماد تلویزیون را برایِ سپردن سریالهای نوروزی به آقاخانی جلب کرد. از اینرو ساخته شدنِ سه فصل سریال موفق «نون خ» در سه سال پیاپی را میتوان نتیجهی مهارتی دانست که طی یک دهه به دست آمده است.
آقاخانی کمدینی نیست که با مزه پراندن و لودگی از بیننده خنده بگیرد. او با اتکاء به هوش هیجانیاش، عناصری از صحنه را به شکل ویژه مورد استفاده قرار میدهد یا از طریق ایجاد تقابلی که در لحظه میان او و بازیگر مقابلش شکل میگیرد، صحنه را از حالت خشک بیرون میآورد. سریالهای ساخته شده توسط آقاخانی نیز چنین ویژگیای دارند. خطوط داستانی متعدد که باعث حضور شخصیتهای زیاد در موقعیتهای متنوع میشوند و این امکان را فراهم میآورند که جزئیات صحنه و تقابل شخصیتها با هم از حالت جدی خارج شده و صحنههای مفرحی شکل بگیرد.
از سوی دیگر با آغاز دههی نود آقاخانی شروع به بازی در فیلمها و سریالهایی کرد که از او توقع نداشتند به عنوان یک کمدین در صحنه حاضر باشد. به عنوان نمونه فیلمهایی نظیرِ «ضدگلوله» و «من دیگو مارادونا هستم» که لحن و حسوحالی متفاوت با کمدیهایِ رایج آن بازهی زمانی داشتند. در دههی نود آقاخانی رفته رفته به بازیگری تبدیل شد که از پس هر نقشی بر میآید. بیننده او را در قالب هر پرسوناژی میپذیرد و بدون توجه به سابقهی ذهنی که از او دارد با شخصیتی که به نمایش گذاشته همذاتپنداری میکند. فرقی نمیکند «رحمان۱۴۰۰» باشد یا «خون شد»
در این سی سال آقاخانی ثابت کرده در پی آن است که هنرمندیاش را در پوششی از سادگی و صداقت به بیننده عرضه کند. خصوصیتی که باعث شده نورالدین خانزاده در «نون خ» با تمامی تضادها و مشکلاتش، انسانی صمیمی، دوست داشتنی و مردمدار باشد. ویژگیهایی که به نظر میرسد از سعید آقاخانی به نقش منتقل گردیده و منجر به خلق شخصیتی ماندگار شده است.
روزنامه فرهیختگان نوشت: نون. خ ۳ سیزدهمین اثر مستقل تلویزیونی سعید آقاخانی است. بازیگری که نخستین سریالش را با همکاری مهدی مظلومی در سال ۸۵ و با نام «روزگار خوش حبیب آقا» ساخت که این روزها از تلویزیون پخش میشود. اولین سریال مستقل آقاخانی «عید امسال» در سال ۸۸ بود که توانست در آن زمان رضایت مخاطبان را جلب کند. هر اندازه که آقاخانی در سینما توانست تصویر جدی و تازهای از خود ارائه دهد و بهواسطه شباهتش به بهروز وثوقی، شمایل یک قهرمان عاصی یا شکستخورده را نشان دهد در تلویزیون پلههای ساخت سریالهای طنز را بهسرعت طی کرد.
«زن بابا»، «خوشنشینها» و «دزد و پلیس» اثبات کرد که آقاخانی کوچهپسکوچههای طنز تلویزیونی را همانند کف دستش میشناسد و رگ خواب مخاطب ایرانی را بلد است. شاید بیراه نگفته باشیم اگر بگوییم آقاخانی در «نون. خ»ها به اوج و بلوغ سریالسازی طنز رسید و بیشک یکی از سرمایههای تلویزیون است که امیدواریم مانند رضا عطاران با او رفتار نشود.
آقاخانی بهواسطه اصالت کُردی خودش، شناخت دقیقی از آن منطقه و خلقیات و عادتهای رفتاری و گفتاری مردمان آنجا دارد و آن را در یک مرز متعادل به تصویر میکشد. استفاده از نابازیگران یا بازیگران کمتر شاختهشده برای هر کارگردانی زحمت و ریسک بالایی دارد آنهم در یک تعداد بالا، اما آقاخانی ارادی و آگاهانه ریسک را میپذیرد و خروجیاش هم معرفی چهرههای تازه و البته نه گرانقیمت تلویزیونی میشود که باعث حضورشان در برنامههای دیگر تلویزیون هم شد.
آقاخانی دیماه سال گذشته درباره تولید «نون. خ ۳» و همچنین ساخت فصل جدید در جمع خبرنگاران گفته بود: «.. برای فصل جدید قصه کشش دارد، ولی باید این فصل پخش شود و ببینیم بازخورد چیست؟ اگر خوب باشد ادامه دهیم. خود ما کاراکترها و فضا را دوست داریم و گروه علاقه دارند که ادامه دهند. با این حال به بازخوردها بستگی دارد که اگر خوب باشد گروه این امید را دارد…. خودم کارهایی انجام دادم که خیلی از آنها آپارتمانی بود و برای خود ما هم فضاها لو رفته است و بهعنوان سازنده استقبال میکنیم تا از این فضای آپارتمانی و تکراری بیرون رویم. این فضاسازی جدید برای مردم خیلی جذاب است و ظرفیت زیادی دارد.»