بیشتر از یک دهه از غیبت رضا عطاران در تلویزیون گذشته و در این بین، بیش از همه تلویزیون متضرر شده است. کوچ اجباری عطاران از تلویزیون، پس از ساخت سه مجموعه موفق و پربیننده و حضورش در سینما، به انتخابی هوشمندانه در بزنگاهی حساس منجر شد.
عطاران در دهه نود، در سینما صاحب هویتی تازه شد. ستارهای محبوب و پولساز که در آثار تجاری هم حضوری شیرین و دلنشین دارد و تجربههایش در سینمای هنری، به یادمانی هستند. او در سی و نهمین جشنواره فیلم فجر، با دو بازی متفاوت در «شیشلیک» (محمدحسین مهدویان) و «روشن» (روحالله حجازی) نشان داد عیار بازیگریاش چقدر بالاست و هنوز میتواند تماشاگرش را مجذوب کند. در سالهایی که عطاران در تلویزیون غیبت داشته، سریالهایش مدام از شبکههای مختلف روی آنتن رفته است. مدیران تلویزیون خوب میدانند که نسخه بارها دیده شده «متهم گریخت» هنوز بیشتر از بسیاری از سریالهای تازه شبکههای مختلف دیده میشود.
امسال و در رمضانی که هیچکدام از سریالهایش چنگی به دل نمیزنند، همزمان دو سریال از عطاران روی آنتن است و مخاطب جذب میکند. «ترش و شیرین» از شبکه آیفیلم و «متهم گریخت» از شبکه تماشا پخش میشوند و احتمالاً اگر نظرسنجیها صادقانه باشند، در پایان ماه رمضان مشخص میشود که این مجموعههای تکراری از چهار سریال مناسبتی امسال بیننده بیشتری داشتهاند.
ماه رمضان در یک دهه پیش، مثل اکران عید فطر در سینماها بود. زمانی مناسب برای دیده شدن بخشی از بضاعت شبکهها برای رقابت در جذب مخاطب. عطاران با «متهم گریخت» و «بزنگاه» ستاره سریالهای طنز شده بود که مستقیم، اشاره و ربطی به حال و هوای معنوی ماه رمضان نداشتند، اما اخلاقی و خانوادگی بودند و در نمایشهای مکرر، بواسطه طنز خاص و انعکاس بخشی از فرهنگ و روحیه ایرانی، هنوز دلنشین و دیدنی هستند.
در یک ساختار درست، کارگردانی که در اوج است، سریالهایش بیننده جذب میکند و برای شبکه، تماشاگر میآورد نباید از چرخه حذف شود. اما عطاران که محصول تلویزیون است و با سیاهمشق کردن در همین رسانه به شهرت و محبوبیت رسیده، مجبور به ترک این رسانه میشود و به سینما میرود. یک دهه تماشاگر برای فیلمهای تجاری میآورد و به بالا رفتن آمار فروش فیلمها کمک میکند، در نهایت محبوبیتی که از تلویزیون به دست آمده در سینما خرج میشود. از سویی دیگر، عیار سریالسازی هر سال در تلویزیون پایین میآید، علیرضا افخمی که روزی «او یک فرشته بود» ساخته به «احضار» میرسد و کپی «ستایش» از شبکهای روی آنتن میرود که زمانی بهترین سریالهای رمضان را بهنام خود ثبت میکرد. باور این که بهروز افخمی از «شوکران» به «رعد و برق» رسیده، با توجه به مسیری که طی کرده سخت نیست، اما این میزان خودویرانگری، اندوهبار است.
بازنده بزرگ این بازی، تلویزیون است که هم ستارههایش را از دست داده، هم در مسیر حرفهایشان آنها را نابود کرده، هم بینندگانش را از دست داده است. اعتباری که اندک اندک به دست آمده و به فرصتی بهنام سریالهای مناسبتی تبدیل شده بود در یکی، دو سال اخیر از دست رفته است. مردم دیگر منتظر تماشای سریالهای ماه رمضان نیستند. آنها نوستالژیهایشان را در آیفیلم دنبال میکنند و برای سرگرمی، یا پای سریالهای شبکه نمایش خانگی مینشینند یا تماشاگر سریالهای محصول ترکیه و امریکا هستند. اگر واقعبین باشیم، بازگشت رضا عطاران و امثال او به تلویزیون، دیگر مفید نیست، نوشدارو پس از مرگ سهراب است.