گوگل را که جستوجو کنید مصاحبههای متعددی از قول فرهاد مجیدی مشاهده میکنید که در آن صراحتاً اعلام کرده اگر در استقلال به او فرصت داده شود، بهترین استقلال تاریخ را میسازد.
مجیدی با بیان این جملات که آجر به آجر باشگاه استقلال را میشناسد و با زیر و بم این باشگاه به خوبی آشنا است از دو سال پیش تا امروز در تلاش بوده تا به اهداف جذابی که برای هواداران این باشگاه تعیین کرده، دست یابد.
هواداران نیز در همه این ایام انتظار میکشیدند که وعده چهره محبوبشان عملی شود و استقلال به سمت ساخته شدن پیش برود و به قول هفت محبوب تبدیل به بهترین تیم تاریخ شود.
تا به امروز که مجیدی ۳ بار جانشین مربیان این باشگاه شده (شفر، استراماچونی و فکری)همچنان نتوانسته به اهداف بلندی که تعیین کرده دست یابد.
برخی از حامیان همیشگی مجیدی در فضای مجازی بر این باورند که چون مرد محبوبشان از ابتدای فصل سرمربی این تیم نبوده و تیم را خودش نبسته، نتوانسته به اهدافی که تبیین کرده دست یابد. این استدلال که مجیدی بازیکنان تحت فرمانش را خودش انتخاب نکرده، همواره او را از انتقادهای تندتر مصون نگه داشته است اما اگر نگاهی به بازیکنان این فصل استقلال بیندازیم به این باور میرسیم که اگر حتی مجیدی نیز سرمربی استقلال بود، ۹۵ درصد از این بازیکنان را به خدمت میگرفت. بنابراین استدلال سازی با این رمز که «مجیدی تیم را نبسته است» نمیتواند دلیلی منطقی بر توجیه آنچه بر احوالات استقلال میگذرد باشد.
آنچه در استقلال امروز بیش از همه نگران کننده جلوه میکند، نتایج سینوسی (گاهی خوب، گاهی بد) است. ابداً این وضعیت به بود یا نبود فراز کمالوند نیز مرتبط نیست و مسأله جدایی این مربی نمیتواند روی فراز و فرود استقلال سرپوش بگذارد چون این ماجرا در لیگ قهرمانان آسیا که کمالوند روی نیمکت استقلال نیز حضور داشت، برقرار بود. مضاف بر اینکه آخرین بازی (قبل از سفر به عربستان و حضور در لیگ قهرمانان آسیا) نیز با تساوی خانگی به پایان رسید و استقلال آنجا نیز امتیاز مهمی در لیگ برتر از کف داد که این تساوی خانگی در مقابل دیدگان کمالوند هم رقم خورد.
حال شاید اعلام پناتی در دربی ۹۵ میتوانست تغییراتی در نتیجه ایجاد کند و حاشیه امنتری برای فرهاد بسازد؛ هر چند که اعلام پنالتی نیز نمیتوانست متضمن گل شدن آن فرصت و در نهایت پیروزی استقلال باشد اما خوشبینانه چنانچه تغییری هم در نتیجه به دست میآمد بازهم غفلت از آنچه بر استقلال این روزها میگذرد، نتایج خوشایندی به همراه نخواهد داشت و هر آن ممکن است آبیها دوباره ناکامی تازهای را تجربه کنند.
استقلال به طور مشخص جام لیگ برتر را از کف داده و تنها راه برای خوشحال کردن هوادارانش قهرمانی در جام حذفی است. جامی که استفاده از تک فرصتها درآن نقشی تعیین کننده ایفا میکند و معمولاً تیمهایی فاتح این جام میشوند که ازهوش کافی برای دستیابی به پیروزی در این بازیها برخوردار باشند.
استقلال مجیدی اگر به مانند بازیهای آغازین لیگ قهرمانان آسیا باشد، موفقیت در جام حذفی هرگز دور از ذهن نیست و استقلال حتی میتواند با به ثمر رساندن گلهای چشمگیر در این عرصه دوباره بدرخشد اما اگر استقلال او فرود روزهای بعد از فراز را دوباره تکرار کند، (مانند آنچه مقابل ذوبآهن، پرسپولیس و حتی دو بازی آخر لیگ قهرمانان رقم خورد) احتمالاً شانسی برای موفقیت دراین جام نخواهد داشت.
فرهاد مجیدی با به دست آوردن جام حذفی البته در آغاز مسیری قرار خواهد گرفت که سالها است روی بیان آن تأکید دارد. او وعده ساختن استقلالی تاریخی را داده است که موفقیت در جام حذفی میتواند نقش اعتمادسازی میان او و مدیران آتی استقلال را داشته باشد. فرهاد مجیدی باید به خوبی درک کند که با وجود حمایتهای مجازی که همواره پشتیبان او در روزهای سخت اخیر بوده، چنانچه موفقیتی را به دست نیاورد، نمیتواند از مدیران آینده این باشگاه رأی اعتماد بگیرد.
مدیران کنونی استقلال تا پایان دولت در رأس کار خواهند بود و تردیدی نیست با تحولاتی که در بدنه دولت ایجاد خواهد شد باشگاه استقلال یکی از نقاطی باشد که وزیر ورزش آتی به سرعت در راستای تغییرات در آن گام بردارد. البته روشن نیست چه افرادی اداره کننده باشگاه خواهند شد اما با قاطعیت میتوان گفت که مدیران آتی بدون هیچ ملاحظه کاری و تأثیرپذیری از فضای مجازی به سمت تصمیم گیری درباره استقلال پیش خواهند رفت و بعید است که تنها فاکتور محبوبیت را برای تمدید دوران مربیگری مجیدی در نظر بگیرند. بنابراین فرهاد باید فردای خود را با جام حذفی بسازد. ضمن اینکه او یک فرصت طلایی نیز در لیگ قهرمانان آسیا دارد تا اگر تا آن روز روی نیمکت استقلال باقی ماند، در آن میدان نیز بر اعتبار مربیگریاش بیفزاید.
فرهاد باید از فرصتهای باقیمانده خود نهایت بهره را ببرد و ایضاً بازیکنان نیز باید پشت سرمربیشان باشند چون تغییرات ممکن است آنها را هم فرا بگیرد؛ اگر استقلال به جام حذفی نرسد.