شادی غلیظ و پررنگ فرهاد مجیدی سرمربی استقلال پس از به ثمر رسیدن تک گل پیروزیساز و بسیار دیرهنگام آرمان رمضانی در زمین صنعت نفت آبادان در دیدار هفته گذشته دو تیم که از مسابقات عقب افتاده لیگ برتر فوتبال کشور بود، نشانه روشنی از فشار روحی طاقتفرسایی بود که وی این روزها آن را تحمل میکند.
با این حال باید پرسید این فشار کجا و چگونه و از طریق چه کسانی پایهگذاری شده و به چه سبب او از کسب سه امتیاز در آن مسابقات اینگونه به وجد آمده است.
درست است که بردن فنیهای باتکنیک آن هم در آبادان در هر مقطع و به هر شکلی کاری باارزش است اما انفجار رفتاری مجیدی و شکل و روشی که او گل فرصت شناسانه رمضانی را پاس داشت، خبر از رها شدن خشم و یأس درونی او و انباشت مسائلی میداد که در وجود وی طی فصل جاری و به ویژه در دو سه ماه اخیر ماوا کرده و نتیجه نگرفتن در برخی دیدارهای مهم اخیر لیگ شامل دربی تهران و بازی با ذوبآهن عمدهترین آنها بوده است.
حتی طریقه صعود استقلال از دستهاش در مرحله گروهی لیگ قهرمانان آسیا ۲۰۲۱ با اینکه با کسب رتبه اولی در گروهش همراه شد، چنان با فشار عصبی و سختی و مرارت حاصل گشت که مجیدی تا آخرین دقایق دیدار آخر آبیها (مقابل الشرطه عراق) اطمینانی به صعود آنان نداشت و این بیم واقعی وجود داشت که با ناکامی و حق تساوی استقلال در آن مسابقه، مجیدی و یارانش اصلاً بالا نروند و همین معادله و احساسها و احتمالات در بازی ماقبل آخر استقلال هم که مقابل الاهلی عربستان بود و بدون گل تمام شد، قابل حس کردن بود.
جدایی فراز کمالوند از کادر فنی استقلال پس از بازگشت آبیها از عربستان نه فقط مجیدی را از داشتن یک مشاور فنی خوب محروم کرد بلکه دور و بر او را که از قبل هم بالنسبه خالی و عاری از مربیان خوب و مشاوران حاذق بود، خالیتر از قبل کرد. هم در آن روزها و هم در روزهای اخیر مجیدی برای نشان دادن اینکه «دست خالی» نیست و مشاوران ارزندهای دارد از آمدن یک مربی ایتالیایی به تهران و استفاده از وی به عنوان مشاور خود سخن میگفت و حتی مدعی شده که پول این مربی را شخصاً از جیبش میدهد و در خانهاش از او پذیرایی میکند.
این در حالی است که طبق مقررات وضع شده توسط وزارت ورزش جذب مربی و مشاور خارجی توسط باشگاههای فوتبال کشورمان تا اطلاع ثانوی ممنوع است و بسیار بدیهی مینماید که سران استقلال نیز لااقل در دلشان با آمدن چنین مشاوری به تهران مخالف باشند و شاید فقط سیاست و مصلحت ایجاب کند که احمد مددی و سایر اعضای هیأت مدیره استقلال این حرف را به صراحت نگویند. البته از یاد نمیتوان برد که همین مددی پس از جدا شدن کمالوند از جمع آبیها به وضوح گفت که از این ماجرا ناراضی و مخالف جدایی این مربی بوده تا این پیام را به ناظران و هواداران برساند که نقش این مربی را در ترسیم نتایج امسال استقلال مهم و زیاد میداند و از کم یاور شدن مجیدی راضی نیست.
نتیجه و محصول نهایی اینگونه اقدامات و حرفهای زده شده یا بر زبان نیامده، شرایط فعلی استقلال است. تیمی که حتی اگر بازی عقب افتادهاش با «پدیده» مشهد را فتح کند باز ۸ امتیاز از پیشتازان مشترک لیگ برتر (سپاهان و پرسپولیس) کمتر خواهد داشت و جبران چنین فاصلهای در ۷ هفته پایانی لیگ که بازیها به اوج احتیاط کشیده میشود و شاهد مسابقاتی سراسر تدافعی و فرسایشی و چرک خواهیم بود و تساوی ما پرتعدادتر میشوند و پیشاهنگان لیگ نیز همپا با یکدیگر و تقریباً به یک اندازه امتیاز از دست میدهند، اگر غیرممکن نباشد، نزدیک به چنین چیزی است.
به همین شکل عاقبت آبیها در جام حذفی هم نامشخص نشان میدهد زیرا هشت تیم باقی مانده در جدول حریفان مرحل بعدی خود را فقط با قرعهکشی خواهند شناخت و معلوم نیست که قرعه چقدر با آبیها سازگاری نشان خواهد داد و تکلیف بازی با الهلال عربستان در شروع مرحله حذفی لیگ قهرمانان آسیا ۲۰۲۱ در شهریورماه نیز به همین میزان نامعلوم ولی عاری از هرگونه خوشبینی افراطی است.
استقلال تیم خوب و پرمهرهای است و توان ذاتی عبور از سد این رقبا را دارد اما تا زمانی که فرهاد مجیدی کادر فنیای را جور نکند که در سطح پتانسیل موجود در تیمش و به فراخور توانایی نفرات آن باشد، هرگونه توفیق ماندگار چیزی در دور دست و هدفی موهوم خواهد بود. برادران مجیدی قطعاً تمامی توان و دانش خود را برای نتیجهگیری هر چه بهتر استقلال به کار خواهند گرفت اما سؤال اساسی این است که آیا توانایی آنها برای این مهم کافی است؟