«حرف و حدیث‌ها در مورد احتمال پیوستن مهدی طارمی به یک تیم انگلستانی هر روز بیشتر می‌شود؛ تیمی که گفته می‌شود تاتنهام است و یک پیشنهاد هنگفت برای به خدمت گرفتن ستاره ایرانی آماده کرده. خود طارمی شایعات را تأیید یا تکذیب نمی‌کند اما به هر حال دور از انتظار نبود که بعد از درخشش استثنایی در نخستین فصل بازی برای پورتو، او با پیشنهادهایی مواجه شود. از قرارداد این بازیکن با پورتو هنوز ۲ فصل دیگر باقی مانده اما بعید نیست در ازای یک سود قابل توجه، باشگاه پرتغالی راضی به ترانسفر طارمی شود.

می‌گویند تاتنهام برای جذب طارمی ۶۰ میلیون یورو کنار گذاشته است. از این خبرها در دوران نقل‌وانتقالات زیاد داریم و خیلی مواقع هم گزارش‌ها اغراق‌آمیز و نادرست هستند اما اگر خبر علاقه تاتنهام به جذب مهدی با چنین مبلغی درست باشد، برنده اصلی باشگاه پورتو است. این تیم ابتدای فصل طارمی را فقط در ازای ۵ میلیون یورو از ریوآوه جذب کرد، بنابراین طبیعی است که در صورت فروش او با این قیمت، سودی هنگفت نصیب آبی‌پوشان پرتغالی خواهد شد. حالا بگذریم از منفعت فنی فراوانی که طارمی در این یک سال برای پورتو داشت.

در صورت انتقال به تاتنهام، طارمی احتمالا جانشین هری کین خواهد شد؛ یکی از بهترین مهاجمان حال حاضر فوتبال جهان که مدت‌هاست زمزمه جدایی‌اش از جمع سفیدپوشان به گوش می‌رسد. او ۳ فصل دیگر با باشگاه انگلیسی قرارداد دارد اما خواهان حضور در یک تیم بزرگ‌تر و فتح عناوین قهرمانی است. گویا این اتفاق در همین تابستان رخ خواهد داد. رسانه‌های انگلیسی قیمت کین را ۱۵۰ میلیون پوند تخمین می‌زنند که رقم تندی است اما حتی تصور این که کین برود و طارمی به‌ عنوان یکی از نفرات جانشین او جذب شود بسیار وسوسه‌کننده است. فرض کنید ستاره ایرانی با سون هیونگ مین همبازی شود. جذاب نیست؟

در تمام دنیا هیچ مقصدی برای فوتبالیست‌های ایرانی بدیمن‌تر از فوتبال باشگاهی انگلستان نبوده است. طی ۲۵ سال گذشته بهترین و بااستعدادترین بازیکنان ایرانی راهی فوتبال جزیره شدند اما به اندازه کافی موفق نبودند. از کریم باقری و حسین کعبی بگیرید تا آندو و کریم انصاری‌فرد و همین علیرضا جهانبخش؛ همه در انگلستان به مشکل خوردند. بین نسل کنونی از بازیکنان ایرانی اما، اگر قرار باشد فقط یک نفر بتواند این طلسم را بشکند، او مهدی طارمی است. ستاره بوشهری با خونسردی بالا و توانایی‌های کم‌نظیرش، از پس هموارکردن خاک سرکش جزیره برخواهد آمد. پس این انتقال اگر رقم بخورد، می‌تواند نقطه آغاز یک طلسم‌شکنی هم باشد.»