یادمان میآید زمانی که کار تیم ملی در مرحله مقدماتی (انتخابی جام جهانی ۲۰۱۴) گره خورد و باید ۳ بازی آخر را میبرد تا به جام جهانی برزیل صعود کند، مجتبی جباری یکی از بازیکنانی بود که در آن مقطع توانست با آمادگی مثالزدنیاش بخشی از بار مسئولیت صعود به جام جهانی را به دوش بکشد. جباری در آن مقطع یکی از آمادهترین بازیکنان فوتبال ایران بود که نقشی محوری در ۳ بازی پایانی ایفا کرد تا تیم ملی به جام جهانی برود.
حالا بعد از سالها و یک مرحله قبل از مرحله مقدماتی (در مرحله پیش مقدماتی) تیم ملی در آستانه حذف قرار گرفته و اگر نتواند از این خاکریز عبور کند، اعتبارش در فوتبال آسیا خدشهدار خواهد شد. چطور میشود باور کرد تیمی که در رنکینگ جهانی فوتبال در جایگاه ۳۱ جهان قرار دارد از مرحله پیش مقدماتی انتخاب جام جهانی در قاره آسیا کنار برود و شاهد صعود تیمهای بحرین و عراق باشد؟! حتی فکر کردن به آن هم کابوس است.
مجتبی جباری که اکنون در حال گذراندن کلاسهای پیچیده مربیگری است بر این باور است که رقبای ایران دست به هر کاری خواهند زد تا تیم ملی را از رسیدن به مرحله بعد محروم کنند و ما باید به طور دقیق خودمان را آماده و مهیای هر اتفاق و شیطنتی از سوی رقبا کنیم تا از این مرحله بگذریم و تا آغاز مرحله بعد نفسی به راحتی بکشیم. جباری صعود از گروه را حتی به عنوان تیم اول با توجه به انبوهی از ستارهها دور از دسترس نمیداند.
تیم ملی در وضعیتی قرار گرفته که اگر چهار بازی پیش رو را نبرد، به احتمال زیاد حذف میشود. تنها شانس اندکی وجود دارد که اگر نتوانیم ۱۲ امتیاز باقی مانده را به دست آوریم، به مرحله بعد صعود کنیم. اوضاع بسیار نگران کننده است…
ما خیلی وقت است که در چنین مرحلهای گیر نکردیم. آخرین بار که در مرحله پیش مقدماتی تا آستانه حذف پیش رفتیم، به زمان مربیگری برانکو ایوانکوویچ (منظورش پیش از صعود تیم ملی به جام جهانی ۲۰۰۶ آلمان است) مربوط میشود که سالهای زیادی از آن گذشته است.
ما در دوره قبل هرگز در مرحله پیش مقدماتی با مشکل مواجه نشدیم و اگر هم برای ما گرفتاریهای به وجود آمد در مرحله مقدماتی بود که در نهایت هم با اقتدار صعود کردیم. وضعیت امروز تیم ملی ما، نشأت گرفته از حضور مربیای بود که به کارش و به فوتبال ایران متعهد نبود. ویلموتس حتی به خودش هم مسلط نبود و بدون اینکه حضورش در تیم ملی ایران بازخورد مثبتی داشته باشد، تیم ملی ما را رها کرد و رفت. نتیجه حضور این مربی در تیم ملی ایران ۶ امتیاز از چهار بازی بود که عملکرد بسیار نامطلوبی است و حالا برای فوتبال ما نگرانیهای بزرگی ایجاد کرده است.
ویلموتس حتی در ظاهر هم خودش را ناراحت نشان نداد و در بازی با بحرین و عراق که منجر به شکست ما و از دست رفتن ۶ امتیاز حساس شد، کاملاً بیتفاوت بود. این همه بیخیالی بسیار شگفتآور بود.
چنین آدمهایی در لحظه اینطور بیتفاوت نمیشوند. تعهد به کار باید در شخصیت یک مربی باشد که متأسفانه ویلموتس از این خصیصه محروم بود. او در همکاری با فوتبال ایران فقط پول را ملاک قرار داده بود، در حالی که تصمیمگیران در فدراسیون فوتبال باید حتماً درباره شخصیت و کردارش تحقیق میکردند و با آگاهی کامل رأی به انتخاب او میدادند. چطور میشود تیم ملی یک کشور که میلیونها احساس پشت سرش است را به دست کسی سپرد که برد و باخت کمترین اهمیتی برایش ندارد و بیشتر پول را ملاک قرار میدهد؟!
آنهایی که ویلموتس را انتخاب کردند اشتباه بزرگی مرتکب شدند، چون نتوانستند به خوبی ابعاد شخصیتی این مربی را درک کنند. باید با تحقیق و ارزیابی دقیقتر جلو میرفتند و صرف اینکه این شخص عقبهای در مربیگری دارد، با او قرارداد منعقد نمیکردند. هر چند که کارنامهاش هم به اعتقاد من در سطح ملی خیلی پایینتر از کارلوس کیروش بود.
دستمزدی که ویلموتس بابت کار نکردهاش در تیم ملی گرفت (به تعبیری ۱۶۵ میلیارد تومان) خیلی بیشتر از کیروش بود؛ با این تفاوت که کارلوس توانست دو بار تیم ملی ایران را به جام جهانی فوتبال ببرد و یک رکورد به نام فوتبال ایران به ثبت برساند.
البته باید بگویم که این اعداد و ارقام در فوتبال دنیا بسیار کوچک است و فوتبال ما است که چنین ارقامی برایش بزرگ است. نه اینکه بخواهم کار ویلموتس و قرارداد که او با ایران بسته را توجیه کنم اما به طور کلی اقتصاد در فوتبال دنیا خیلی جلوتر از اقتصاد در فوتبال ما است و چنین غرامتهایی نیز در سطح دنیا پرداخت میشود. بدون اینکه چنین قراردادی را توجیه و به سود فوتبال ایران بدانم اما باید تأکید کنم وجه تمایز کیروش توجه عمیق به جزئیات بود. ما پیش از صعود به جام جهانی ۲۰۱۴ در مرحله مقدماتی با شرایطی مانند آنچه امروز تیم ملی در مرحله پیش مقدماتی دارد، رو به رو بودیم. کیروش اما بدون اینکه تحت تأثیر فضا باشد، به دقت کار را زیر نظر گرفت و جلوی یکسری اتفاقات و حواشی که ممکن بود گریبان تیم ملی را بگیرد، مسدود کرد. چیزی که الان باید در تیم ملی به یک اولویت تبدیل شود همین است. اینکه ما حواسمان به شیطنتها و حواشی که احتمالاً در بحرین برایمان ایجاد خواهد شد، باشد. ما باید با آگاهی وارد این رقابتها شویم و اجازه ندهیم حواشی به تیم ما لطمه بزند.
اسکوچیچ با توجه به سطح و تجربیاتی که در این سالها بیشتر در فوتبال ایران برایش پدید آمده، میتواند از پس این مأموریت بزرگ برآید و تیم ملی را به مرحله مقدماتی سوق دهد؟
با اغلب کارشناسان که درباره اسکوچیچ صحبت میکنی آنها میگویند تیم ملی برای او بزرگ است. این تحلیل نشأت گرفته از حضور و موفقیت مربیان خارجی بزرگتر در گذشته است اما به هر حال ایشان اکنون سرمربی تیم ملی است و باید حمایت حداکثری از او و بازیکنان انجام شود تا از این مرحله سخت عبور کنیم. الان در شرایطی قرار داریم که استرس تا حدی بر روح و روان بازیکنان غالب است. مربیان تیم ملی باید سعی کنند ابتدا این موج منفی را از تیم ملی دور کنند. ما استعدادهای خوبی در تیم ملی داریم و مطمئنم همه بازیکنانی که الان به تیم ملی دعوت شدند، دوست ندارند تیم ملی در این مرحله بماند و از صعود محروم شود. امیدوارم مجموعه کادر فنی بتواند از توانمندی بازیکنان نهایت بهره را ببرند و تیم ملی از مرحله پیش مقدماتی عبور کند. مربیان تیم ملی باید بازیکنان را زیر بال و پر خود قرار دهند. کاری که کیروش در بازیهای حساس انجام میداد و موفق هم بود. ما حقیقتاً لایق صعود به جام جهانی هستیم و باید از این مرحله بگذریم و در مراحل بعد هم با موفقیت به کارمان خاتمه دهیم و برای سومین بار پیدرپی در جام جهانی حضور یابیم.
بازیکنان بسیار با ارزشی در خط حمله تیم ملی حضور دارند (قایدی، طارمی، آزمون، ترابی، انصاریفرد، رضایی) که گلزنیهایشان در لیگهای اروپایی سروصدای زیادی به پا کرده است. به زعم همه کارشناسان فوتبال، خط حمله تیم ملی نقطه قوت است. با توجه به این همه بازیکن گلزن تیم ملی باید صرفاً به بازیهای هجومی بیندیشد یا باید منطق را سرلوحه کار قرار دهد.
قطعاً فوتبال منطقی به ما کمک خواهد کرد اما ما باید از قدرت هجومیمان استفاده کنیم و خیلی زود مقابل بحرین و عراق به گل برسیم. این دو تیم چون الان امتیازهای بیشتری از ما دارند قطعاً در بازی با تیم ملی ایران دنبال گل نخوردن و به دست آوردن مساوی هستند اما ما اگر بتوانیم به سرعت در بازیهای پیش رو دروازه این دو تیم را باز کنیم، کارمان خیلی راحتتر میشود و با توجه به ابزار بسیار خوبی که در خط دفاع داریم میتوانیم بازی را مدیریت کنیم و ۳ امتیاز را به دست آوریم. مهم ۳ امتیاز است و ما باید در درجه اول برای به دست آوردن امتیاز تلاش کنیم.
بحرین و عراق را به لحاظ کیفی در چه سطحی نسبت به فوتبال ایران میبینی؟
آنها توان مقابله با این تیم با استعداد را ندارند و میآیند فوتبال ما را خراب کنند. کما اینکه دیدیم که بازیهای قبل، از این تاکتیک استفاده کردند و موفق هم شدند اما ما اگر بر افکارمان مسلط باشیم و با برنامه گام به میدان بگذاریم بدون شک نتیجه لازم را به دست میآوریم.
مسأله فنی دیگر که از سوی برخی به آن اشاره شده فقدان پلیمیکر یا همان بازیکن طراح در تیم ملی است. چیزی شبیه به آنچه خودت در دوران بازی به اجرا میگذاشتی. خیلیها اعتقاد دارند اگر علی کریمی با مصدومیت مواجه نمیشد این ضعف هم برطرف میشد.
در فوتبال دیگر دنبال پلیمیکر نباشید چون دیگر ساخته نمیشود. شکل بازیها تغییر کرده و مسئولیت همه بازیکنان بیشتر شده است. بازیکنان کناری هم شرح وظایف بیشتری پیدا کردهاند. قبلاً برخی بازیکنان بودند که میتوانستند کم اشتباه باشند و بار خط میانی را به دوش بکشند اما در سالهای اخیر شکل فوتبال خیلی تغییر کرده و پلیمیکر (بازیکن محوری) به آن معنایی که ما در گذشته میشناختیم خیلی کم ساخته میشود. الان خط دفاع تیمها در تاکتیک جدید عقب میایستند و مسئولیت بازیکنان کناری خیلی بیشتر شده است. این باعث میشود بازیکنان لحظات کمتری صاحب توپ شوند و بیشتر به فکر ارائه کار گروهی باشند. تعداد پاسها در فوتبال الان خیلی بیشتر است و همین موضوع هم مزید بر علت است تا تیمها به سمت بازیکن محوری نروند. به نظر من تیم ملی در حال حاضر ابزار کافی برای عبور از این مرحله و رسیدن به جامجهانی را دارد و میتواند تاکتیکهای روز را با اجرا بگذارد و موفق هم شود.