از زمان حضور بهرام افشارزاده به عنوان مدیرعامل باشگاه استقلال هیچگاه تیم مدیریتی ثبات نداشته و علاوه بر تغییرات پیدرپی در بدنه مدیریتی باشگاه استقلال، اعضای هیأت مدیره نیز به دلایل گوناگون برکنار شدهاند یا از سمت خود استعفا دادهاند.
شاید بیشترین طول عمر مدیران استقلال به همان دورانی بازگردد که بهرام افشارزاده، مدیرعامل استقلال شد اما او و تیم مدیریتیاش به دلیل نتایج نامناسبی که با استقلال به دست آوردند و بحرانهای مالی که همواره باشگاه با آن دست به گریبان بود، از سمتهای خود کنار گذاشتند و افراد دیگر در رأس کار قرار گرفتند.
بعد از مدیریت او بر باشگاه استقلال سیدرضا افتخاری بود که مدیرعامل استقلال شد. یک مدیر به غایب بیتجربه و فاقد کاراکتر مدیریتی که در نهایت نیز نتیجه عملکرد او در استقلال دستاورد روشنی به همراه نداشت. در زمان مدیریت افتخاری نیز افراد متعددی در هیأت مدیره استقلال جلوس کردند که نتیجه و برآیند حضور این افراد نیز منجر به ایجاد تحول در نظام مدیریتی باشگاه یا تغییرات در ساختار باشگاه نشد.
افتخاری که رفت تازه مشکلات بزرگتر استقلال شروع شد. شاید تصمیمگیران تصور میکردند با کنار گذاشتن این مدیرعامل بتوانند ثبات و شخصیت را به مدیریت باشگاه استقلال بازگردانند اما چنین نشد و فتحی که جای افتخاری را گرفت با دیگر اعضای هیأت مدیره باشگاه استقلال هرگز نتوانستند موفقیتی را به دست آورند و دست استقلال از رسیدن به جام قهرمانی کوتاه ماند.
تیم مدیریتی دوران مدیرعامل فتحی نیز بسیار ناکارآمد جلوه کرد و هیچ برنامه منسجمی برای خارج کردن باشگاه استقلال از بحرانهای اقتصادی نداشت. شاید به همین دلیل بود که تصمیمگیران در باشگاه استقلال به فکر تغییرات دوباره افتادند و از نامهای دیگری رونمایی کردند.
بعد از آن دوران سیاه نام افرادی هچون خلیلزاده، عبدیان و سعادتمند در باشگاه استقلال بیشتر شنیده شده اما ماحصل کار آنها نیز تحولات شگرفی در باشگاه استقلال نبود و علاوه بر آن تیم مدیریتی جدید نیز موفق به کسب جامی نشدند تا عملکرد آنها نیز به مانند دیگر مدیران به شدت مورد انتقاد هواداران این باشگاه باشد.
اکنون نیز اوضاع مدیریتی در باشگاه استقلال پیچیده و مبهم است و در شرایطی که تمرینات این تیم آغاز شده، ۳ عضو هیأت مدیره از سمت خود استعفا دادهاند. استعفایی که هرگز مورد قبول وزارت ورزش قرار نگرفته تا شاید در روزهای پایانی دولت دوباره برچسب تغییرات دوباره بر پیشانی باشگاه استقلال ننشیند.
به این اسامی دقت کنید: «بهرام افشارزاده، مقداد نجفنژاد، سعیدرضا سیف افجهای، پندار توفیقی، منصور پورحیدری، مسعود معینی، رضا صادقپور، کامران صاحبپناهی، رضا نثاری، امیرحسین فتحی، حسن زمانی، اکبر عباسی ملکی، جواد قراب سیدرضا افتخاری، کامران منزوی، میرشاد ماجدی، اسماعیل خلیلزاده، عبدالرضا موسوی، احمد سعادتمند، مهدی عبدیان، هادی زبده شیرکوهی، حمیدرضا آصفی.
اینها اعضای تیم مدیریتی باشگاه استقلال بودند که به طور رسمی نامشان در سالهای اخیر در قاب هیأت مدیره استقلال قرار گرفت اما در کنار آنها افراد دیگری همچون پندار توفیقی، علی خطیر، علی نامداری و علی نظری جویباری هم بودند که در اثنای گوناگون بر امورات باشگاه اشراف و حق تصمیمگیری داشتند.
قطعاً نامهای دیگری هم بودهاند که در این سالها برای باشگاه استقلال خط مشی تعیین کردهاند (در وزارت ورزش باید دنبال آنها گشت) که نام آنها از قلم افتاده است اما آنچه در روزهای پایانی دولت که مصادف شده با دستگیری یکی از اعضای هیأت مدیره مهم تلقی میشود، این پرسش راهبردی است که به واقع این همه تغییرات در هیأت مدیره باشگاه استقلال چه سود و فایدهای برای باشگاه استقلال داشت و این اسامی که هر یک در بازهای بر امور مدیریتی استقلال اثرگذار بودند چه کار ماندگاری برای این باشگاه انجام دادند؟
حجم عظیمی از بدهیها و پروندههای بینالمللی، فقدان زیرساختهای مناسب و نامشخص بودن بودجههای باشگاه و مهمتر افت شدید در بخش نتیجهگیری و ایضاً تغییرات پیدرپی در دایره فنی و همچنین جذب بازیکنان، اقداماتی نا مؤثر و نقد برانگیزی بوده که از سوی این مدیران انجام شده است.
در این ۷ سال که باشگاه استقلال محل تاخت و تاز مدیران متعدد بوده هرگز شاهد تغییرات گسترده و بنیادین در نحوه اداره باشگاه استقلال نبودیم و توجه ویژهای به زیرساختهای باشگاه استقلال نشده است.
حال شاید در این اثنا که یکی از اعضای هیأت مدیره باشگاه استقلال به دلیل درگیری با دستگاه قضا بیشتر از سایرین مورد توجه قرار گرفته اما نباید از یاد برد که دیگر مدیران نیز در عمل اقدام شایسته و ماندگاری برای این باشگاه انجام ندادند و بیتعارف حضور برخی از این نامها بیش از آنکه منشا خیر باشد، منشا حاشیه بود.
با این وجود انتظار میرود در آیندهای نه چندان دور که قرار است تیم مدیریتی باشگاه استقلال با برنامههای وزیر ورزش و جوانان جدید شکل بگیرد، افرادی در این سمت قرار بگیرند که در کنار تجربه و تعهد به حوزه محل فعالیت خود، به واقع برنامهای آیندهنگرانه و قابل اجرا برای برون رفت استقلال از چالشهای مالی و زیرساختی داشته باشند و بتوانند تحولاتی عظیم در این باشگاه مردمی ایجاد کنند.