حبیب خزاییفر، آهنگساز سینما معتقد است استفاده از خواننده برای تیتراژ سریالها، بیش از ۸۰درصد کارکرد تبلیغاتی دارد و شاید معدود آثاری هستند که واقعا نیاز به خواننده دارند.
در این مدت که سینماها مخاطب چندانی ندارند، بازار فیلمهای شبکه نمایش خانگی رونق پیدا کرده است و بسیاری کارگردانها به این عرصه وارد شدهاند. یکی از همین کارگردانها، محمد حسین مهدویان است که پس از آخرین فیلم سینمایی خود که در سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر با نام «درخت گردو» اکران شد، سراغ ساخت سریالی جنایی با نام «زخم کاری» رفته است.
آهنگسازی «زخمکاری» را حبیب خزاییفر برعهده گرفته است. به همین دلیل به گفتوگو با این هنرمند پرداختیم که در ادامه میخوانید.
چگونه به ملودی مورد نظر رسیدید و از کجا تاثیر گرفتید؟
من در تمام فیلمهای آقای مهدویان با ایشان همکاری کردم و وقتی راجع به سریال «زخم کاری» صحبت کردیم، از من خواستند رمان «بیست زخم کاری» را بخوانم و من با خواندن کتاب، ملودی را در آوردم. به غیر از ملودی، راجع به سبک موسیقی هم با کارگردان صحبت کردیم و با توجه به اینکه فضای کار نسبت به دیگر آثار او متفاوت است، متوجه شدیم که فضای فیلم میطلبد تا موسیقی کار را متفاوتتر ارائه کنیم.
شما به این موضوع اشاره کردید که با خواندن رمان «بیست زخم کاری»، ملودی این کار را نوشتید، این یعنی اثر مکتوب از جمله فیلمنامه، در ساخت موسیقی تاثیرگذار است. در اینباره توضیح دهید.
من به هر اثر هنری فارغ از آنکه ساختههای پیشین فیلمساز چه فیلمهایی بوده است، مستقل نگاه میکنم و مبنای اصلی برایم داستان و فیلمنامه است.
از خواننده، در تیتراژ سریال «زخم کاری» استفاده نکردیم. معتقدم استفاده از خواننده برای تیتراژ سریالها، بیش از ۸۰درصد، کارکرد تبلیغاتی دارد.
البته که طبیعی است سلیقههای فردی من و محمدحسین مهدویان در طول این سالها روی کارها تاثیر گذاشته باشد، اما از طرفی تلاش میکنیم هر اثر را مستقل از هر چیزی، تنها بر اساس داستان نگاه کنیم و موسیقی آن را بسازیم. من کاملا از رمان الهام گرفتم و آقای مهدویان هم اصرار داشت حتما با استفاده از متن کتاب موسیقی را بسازم و چون به یک زبان مشترک رسیده بودیم و ملودی به مرور ساخته شد.
در موسیقی کار از موسیقی الکترونیک هم استفاده کردهاید؟
بله، از موسیقی الکترونیک استفاده کردم، چون ژانر سریال جنایی است، سعی کردم از موسیقی الکترونیک هم استفاده کنم تا آن حس را انتقال دهد.
شما برای فیلمهایی مانند «لاتاری» و «ماجرای نیمروز»، آهنگسازی کردهاید، حلا برای یک سریال این کار را انجام دادهاید، نوع آهنگسازی و سلیقه مخاطب در این دو قالب تا چه اندازه متفاوت است؟
در سریال به دلیل اینکه در هر قسمت با داستان متفاوتی روبرو هستیم، باید به این فکر کنیم که مخاطب از شنیدن موسیقی خسته نشود. از طرفی در «زخم کاری» سعی کردیم کار را به شکلی انجام دهیم که تا امروز در سینما و نمایش خانگی شبیه آن انجام نشده است و مخاطب حتما با شنیدن موسیقی، تفاوتهای آن را با دیگر آثار متوجه میشود.
خواننده تیتراژ پایانی کار چه کسی است؟
تیتراژ پایانی، خواننده ندارد.
این روزها، بیشتر تیتراژها، کلام هم دارند، فکر نمیکنید استفاده نکردن از خواننده، یک خلا در کار تیتراژ ایجاد میکند و ممکن است مخاطب آن را نپسندد؟
از حضور خواننده برای خواندن تیتراژ استفاده نکردیم و نبودن خواننده را به معنای خلاء کار نمیدانم. من معتقدم استفاده از خواننده برای تیتراژ سریالها بیش از ۸۰درصد کارکرد تبلیغاتی دارد و شاید معدود آثاری هستند که واقعا نیاز به حضور خواننده در روند ساخت سریال داشته باشند. در «زخم کاری» هم به حضور خواننده نیاز نداشتیم و فکر میکنم فیلمنامه و عوامل و شخص محمدحسین مهدویان، آنقدر برای مخاطب کنجکاویبرانگیز هستند که نیاز به تبلیغات دیگر نداشته باشد.
ضبط موسیقی کار به پایان رسیده یا هنوز بخشی از آن ادامه دارد؟
ضبط بخش عمده کار تمام شده است و قسمت به قسمت که پیش میرویم، با توجه به نیاز هر قسمت به تولید قطعه جدید، آن را خواهیم ساخت. اما حجم اصلی کار ساخت و ضبط موسیقی این سریال تمام شده است.