تیم ملی فوتبال ایران موفق شد در منامه بحرین دیدار سرنوشتساز مقابل میزبان رقابتهای دور برگشت مقدماتی جامجهانی را با پیروزی پشتسر بگذارد و حالا فقط یک گام مهم دیگر برای رسیدن به مرحله اصلی رقابتها باقی مانده و به نظر میرسد با انگیزه و روحیهای که از دیدار با بحرین به دست آمد کار مقابل عراق هم با امیدواری هرچه بیشتر دنبال شده و درنهایت شاگردان اسکوچیچ به راحتی راهی مرحله بعدی رقابتها شوند. درخصوص این دیدار با پیشکسوت فوتبال ایران و سرمربی تیم ملی نوجوانان به صحبت پرداخته و نظرات کارشناسی او را جویا شدیم. گفتوگوی «فرهیختگان» با حسین عبدی را در ادامه میخوانید.
تیم ملی درحالی بحرین را شکست داد که تا قبل از این مسابقه به نظر میرسید کار بسیار سختی در پیش داریم؛ چراکه تا حد بسیار زیادی حریف را بزرگ کرده و نگران این دیدار بودیم هرچند از لحاظ فوتبالی کارشناسان اذعان داشتند از حریف خود بهمراتب سرتر هستیم.
متاسفانه این موضوع اتفاق قشنگی نیست و از این دست اتفاقات را پیش از این در رسانهها و بهخصوص در فضای مجازی بهمراتب شاهد بودهایم و این اتفاق مطمئنا روی مسائل احساسی بازیکنان و مردم میتواند تاثیر منفی بگذارد. یک نمونه بارز آن به بازی پرسپولیس در فینال لیگ قهرمانان آسیا برمیگردد که بعد از ۲۰ دقیقه تازه خود مربیان و بازیکنان پرسپولیس فهمیدند رقیبشان آنقدر هم قدرتمند نیست و میشد با یک انگیزه مضاعف و با یک داستان بهتر حتی بازی را ببرند و به قهرمانی آسیا برسند. بنابراین این بزرگنماییها، این استرسها و نگرانیها را به وجود آورد و درنهایت این موضوع تبدیل به یک هیجان قبل از بازی شده و میتواند دردسرساز شود. درخصوص دیدار با بحرین نیز اتفاقی که در این کشور افتاد یک طلسم روانی را در منامه شکست؛ چراکه ما همیشه خاطره بد در این کشور داشتیم اما دیگر الان الحمدلله با این پیروزی خوبی که به دست آوردیم بچهها این ذهنیت را به فراموشی سپردند. مطمئنا بچههای ما نهتنها یک سر و گردن بلکه چند سر و گردن از حریف خود از اول بازی بالاتر بودند و ما فقط نگران این بودیم که حریف در ضدحملات از روی اشتباههای احتمالی بازیکنان ما استفاده کند که خداراشکر این اتفاق نیفتاد و بهخصوص روی تکبهتکی که بیرانوند توپ را کنترل کرد و در ادامه مدافعان خود را رساندند و این فرصت را از حریف گرفتند. به نظر من اگر از این دست اتفاقات نیفتد حق با شماست و فاصله زیاد است اما فوتبال براساس اتفاقها، اشتباهها، تاکتیک و خیلی از مسائل دیگر ممکن است برنده و بازنده را در پایان۹۰ دقیقه مشخص کند.
نتایج دور رفت کار را بهمراتب خطرناکتر کرد و اگر نمیبردیم به جام جهانی هم نمیرفتیم. از سوی دیگر مشخصا بحرین همیشه گربه سیاه فوتبال ایران بوده و این موضوع نگرانکننده بود.
من هم با شما موافقم و منکر این موضوعات نیستم اما بحث من این بود که بیشازحد بزرگ کردن حریف میتواند دردسرساز شود، ضمن اینکه اگر ما آنالیز مناسب نسبت به خودمان نداشته باشیم نمیتوانیم آنالیز مناسبی نسبت به حریفان داشته باشیم برای بردن اولین بخش قضیه این نیست که ما تیم حریف را خوب بشناسیم بلکه اولین اصل این است که قدرت و ظرفیت خودمان را بشناسیم و تازه آن زمان است که باید به حریف رسیده و ضعف و قدرت رقیبان را شناسایی کنیم. این یکی از مشخصههای آنالیز و تقابل منطقی است وگرنه من کاملا با شما موافقم و این موضوع را انکار نکردم و فقط گفتم بیشازحد بزرگکردن میتواند استرسها و نگرانیها را مستولی کند. شما تصور کنید در این استرسها اتفاقاتی میافتاد که میتوانست همین استرس را حین بازی چندینبرابر کند و آن ذهنیت را از بین ببرد، البته قبول دارم در بازی رفت بچهها فوقالعاده ضعیف بازی کردند و تیم بحرین هم خوب کار کرد اما اگر تیم و شرایط همان تیمی بود که از جام جهانی برگشته و تغییرات زیادی از لحاظ مربی و ساختار انجام نمیشد مطمئنا ما آن زمان هم میتوانستیم بحرین را شکست بدهیم.
هرچقدر دوشنبهشب بهخصوص در نیمه دوم خوب بازی کردیم اما مقابل هنگکنگ ناهماهنگ بودیم تا جاییکه آزمون و طارمی که از بهترین گلزنهای تیم ملی ایران هستند نتوانستند در این دیدار خوب ظاهر شوند.
من بازی با هنگکنگ را یک بازی تدارکاتی و آمادهسازی برای تیم ملی میبینم؛ چراکه ملیپوشان خیلی وقت بود که درکنار یکدیگر بازی نکرده بودند و فقط با تمرینات قبل از دیدارها به مقدماتی جام جهانی رسیده و وارد رقابتها شده بودند. خوشبختانه بازی با هنگکنگ در ابتدا برگزار شد، شما حساب کنید مثلا بازی با عراق یا بازی با بحرین در ابتدا برگزار میشد. اگر این اتفاق میافتاد آن ناهماهنگی میتوانست ضربه بزرگی به ما بزند بنابراین من بازی با هنگکنگ را یک بازی تدارکاتی و بحث این بازی را از بازیهای اصلی جدا میبینم، روی همین حساب این بازی به بچهها کمک کرد با شرایط بازی و همچنین شرایط بازی مقابل حریفان در بازیهای رسمی خودشان را آداپته کرده و هماهنگ شوند. هرچند در دیدار مقابل بحرین در نیمه اول در بسیاری از دقایق و بهخصوص در همان دقایق نخست رنگوبوی یک تیم تهاجمی را که احتیاج به برد دارد، ندیدیم و ناهماهنگیهایی بود اما تیم ملی در نیمه دوم کاملا متحول شد و فکر میکنم با حضور سامان قدوس تیم ملی در میانه زمین به یک ترکیب و ارنج مناسب رسید و او توانست با پاسهایی که میداد و با میل هجومی که داشت، عملکرد تیم را بهتر کند و فکر میکنم بچهها با گرفتاریهایی که وجود داشت توانستند راههای رسیدن به گل را در عمق دفاعی حریف پیدا کنند. درمجموع به نظر من بچهها در این دیدار خیلی خوب بازی کردند و اگر از همهچیز بگذریم فکر میکنم بعد از گل اول تازه موتور ایران روشن شد. روی همین حساب من احساس میکنم تا قبل از گل اول بچهها از لحاظ ذهنی و روحی که بخواهند به گل برسند یک مقدار هنوز آن استرس روی عملکردشان مشهود بود و تازه بعد از گل اول بود که توانستند کارهای بهتری را انجام دهند و شرایط بهمراتب مطلوبتر شد و درنهایت هم توانستیم گل دوم و سوم را هم بزنیم و چهبسا اگر وقت بیشتری هم داشتیم میتوانستیم گلهای بیشتری هم بزنیم.
بهعنوان فردی که سالهای سال در خط میانی تیمهای بزرگی مثل پرسپولیس و تیم ملی فوتبال ایران بازی کردید عملکرد خط میانی تیم ملی را چطور ارزیابی میکنید؟
من اگر بخواهم بهصورت ویژه درباره یک نفر صحبت کنم باید درباره وحید امیری حرف بزنم. به نظر من امیری یکی از موهبتهای فوتبال ما از لحاظ نیروی انسانی محسوب میشود، بهخاطر اینکه او را در هر پستی که میگذارند بدون حاشیه تمام تلاش خود را میکند و بهترین کیفیت را هم بروز میدهد، به همین دلیل فکر میکنم یکی از جوانهایی هست که چه در پرسپولیس و چه در تیم ملی در هر پستی که او را میگذارند خوب بازی میکند. بهطور مثال در بازی با بحرین ابتدا در وسط زمین و سپس در جناح چپ و درنهایت هم در خط دفاعی و بهمنظور کنترل بازی حضور پیدا کرد و به نظر من یکی از نقاط قابلاتکای تیم ملی به شمار میرود. درمورد هافبکهای دیگر هم فکر میکنم یک گوناگونی و ترکیبی از هافبکهای دیگر داریم که شاید در آینده با احترام به مربیان تیم ملی که با آنها کار میکنند از این دسته بازیکنان بهتر بازی بگیریم. من معتقدم در خطمیانی هنوز به آن هماهنگی لازم نرسیدهایم؛ اگرچه این هافبکها هستند که نبض بازی را به دست میگیرند اما بالاتر از هافبکها این مدافعان حتی دروازهبانها هستند که بازیسازی را به عهده میگیرند روی همین حساب آنها هستند که ریتم بازی و کنترل بازی را بهخاطر فشردگی در میانه زمین و خط حمله کنترل میکنند، هرچند احساس میکنم ما هافبکهای فوقالعادهای داریم اما در بازیهای مختلف باید بتوانیم از ترکیب بهتری استفاده کنیم.
بازی با عراق را چطور میبینید؟ این بازی هم حساس است. متاسفانه در بازیهای رفت طوری نتیجه گرفتیم که تا لحظه آخر باید از همه دیدارهایی که برگزار میکنیم با نگرانی منتظر نتایج و اتفاقات باشیم.
با توجه به نتایج ضعیفی که در دور رفت گرفتیم الان تیم ملی به فینالهای زودرس رسیده و روی همین حساب باید این فینالها را با موفقیت سپری کنیم و انتظار میرود این اتفاق بیفتد؛ چراکه معتقدم تیم ملی فوتبال ایران یکی از تیمهای باکلاس و شاید بهترین تیم آسیا محسوب میشود. به همین دلیل با اجرا و طرحهای نقشه مناسب از طرف کادر فنی میتوانیم این امر را محقق کنیم، در غیر این صورت بازیکنان در سطح فوقالعاده بالایی هستند، به همین دلیل نهتنها در بازی مقابل کامبوج یا هنگکنگ بلکه مقابل تیمهایی مثل بحرین و عراق هم محکوم به برد هستیم. در فوتبال هر چیزی ممکن است اتفاق بیفتد با این حال اولینبار است که در دور مقدماتی در این چند سال اخیر با چنین گرفتاری و مشکلی مواجه شدهایم و به همین دلیل کمترین انتظاری که از تیم ملی میرود این است که با این بازیکنان و با این کیفیت به جام جهانی راه پیدا کند و طبعا باید این فینالهای زودرس را با پیروزی پشتسر بگذارد.
بهعنوان آخرین سوال همان فضایی که در جام ملتهای آسیا وجود داشت و برخی هواداران فوتبال تیم ملی موفقیت تیم کیروش را نمیخواستند، الان هم به نظر میرسد شاید افرادی باشند که موفقیت تیم اسکوچیچ را نمیخواهند. درخصوص این رفتارها صحبت میکنید؟
بهعنوان کسی که فوتبال بازی کرده و الان در کسوت مربی و پیشکسوت قرار دارد در واقع در کسوت یک ایرانی قرار دارد، من هیچوقت منافع ایران را نسبت به هیچکس دیگری ارجح نمیدانم، همانطور که درباره خانواده و باشگاه نیز همین نظر را دارم. ایران برای ما یک بحث جداست و اگر کسی درمورد منافع ایران بخواهد سهلانگاری کرده یا فکر نابجایی کند مطمئنا دارد علیه هموطنان و کشور صحبت میکند. به درست یا غلط وارد یکسری کارها میشویم که دود نتیجه یا عدمنتیجه آن به چشم فوتبال، ملت و مردم رفته و غرور ملی را جریحهدار میکند. بنابراین هرکسی این صحبتها را میکند به نظر من باید تجدیدنظر کند. اگر بازی با بحرین را میباختیم چه اتفاقی میافتاد؟ آیا کسانی که این فکرها را میکنند خیالشان راحت میشود که ایران در موضع ضعف قرار میگیرد؟ این مساله قابلهضم نیست.