حتی با اضافه شدن عارف غلامی به جمع ملیپوشان مستقر در منامه شمار آبیها در اردوی یوزها از عدد ۲ فراتر نرفته و این تیم با تعدادی از بهترینهای فوتبال کشور وقت و میدان لازم را در اختیار دارد تا برای دیدارهای پیشرو مناسبترین تدارک را ببیند.
استقلال روز ۳۱ خرداد دیدار عقبافتاده خود را برابر پدیده مشهد در لیگ برتر فوتبال ایران انجام میدهد و با این که در صورت پیروزی هم فاصلهاش با سپاهان و پرسپولیس صدرنشینان مشترک از ۸ امتیاز کمتر نخواهد شد اما در بدبینانهترین نگاه هم شانس این تیم را حداقل برای کسب سهمیه آسیایی فصل بعد بیشتر خواهد کرد. از چهارم تیرماه به بعد هم استقلال باید پا بهپای ۱۵ تیم دیگر حاضر در لیگبرتر ۷ دیدار باقیمانده از فصل بیستم این لیگ را به ترتیب و به تدریج برگزار کند که مردادماه را هم پوشش خواهد داد.
این اضافه بر جام حذفی کشور است که قرعهکشی قریبالوقوع آن نشان خواهد داد آبیها و هفت تیم دیگر باقیمانده در جام با کدام حریفان باید بستیزند و مراحل نهایی آن پس از اتمام لیگ یعنی اواخر مرداد برگزار خواهد شد. بهاینها بیفزایید شروع مرحله حذفی لیگ قهرمانان آسیا ۲۰۲۱ از اوایل شهریورماه را که استقلال در قدم نخست آن با الهلال معروف بازی دارد که پا بهپای پوهانگ استیلرز کرهجنوبی پر افتخارترین تیم باشگاهی آسیا است و بیش از هر تیمی رتبههای اولی (۳ مورد) و همچنین دومی و سومی این جام را کسب کرده و در اکثر سالها حضوری قوی و موفق در این جام دارد و امسال هم پس از صعودی پرزحمت و پرحرف و حدیث به مراحل حذفی اقدام به تقویت خود کرده و هم یک کادر فنی جدید را سرکار آورده و هم امثال مورسی مارگا مهاجم ضربتی و آفریقایی تبار باشگاه پورتو را جذب خویش کرده است.
با چنین پیشزمینههایی استقلال و بهتر بگوییم سرمربی این تیم بهجای در پیش گرفتن سیاست آرامش و کار روی بازیکنان به قصد بالا بردن تواناییهای آنها و کسب نتایج لازم در سه جام پیش رو مشغول جنگهای زرگری و متهم کردن این و آن به بیکفایتی هستند و دائماً مدعی میشوند که نیروها و جناحهای خودی و غیر خودی قصد متوقف کردن استقلال را دارند. مصاحبههای اخیر مجیدی این مضمون دائمی را دارد که از مدیران همین باشگاه گرفته تا سران ورزش کشور همگی سدی استوار مقابل مربیان این تیم کشیدهاند و نمیگذارند که مجیدی و دستیارانش به اهداف فنی خود برسند.
این همه ایراد گرفتن از شرایط موجود و پرعیب دانستن سایرین و بیعیب تلقی کردن خویش نه تنها ادعاهایی منطقی بهنظر نمیرسد، این تصور را بهذهن میآورد که مجیدی و یارانش بهجای پاسداشت شرایط موجود و استفاده حداکثری از آن، با برپاکردن تشنج و جنگی خودخواسته به واقع جوالدوز برداشته و بهخود و به تیم میزنند. بهره این سیاست برای زنندگان جوالدوز این است که اگر تیم برنده شد، خواهند گفت در سختترین شرایط هم موفق شدهاند و اگر هم باختند مدعی خواهند شد که تقصیر آنها نبوده و کسانی مقصرند که نگذاشتهاند قابلیتهای تیم شکوفا شود.
یک بحث رایج و تکراری مجیدی در دو ماه اخیر و پس از جدایی فراز کمالوند از کادر فنی آبیها جذب یک دستیار و مشاور ایتالیایی بوده و مجیدی حتی مدعی شده که مخارج جذب و استفاده از این مربی خارجی را از جیبش خواهد داد و از این مربی در خانهاش پذیرایی خواهد کرد. تلاش سرمربی استقلال در این زمینه در شرایطی صورت میپذیرد که از مدتی پیش به حکم وزارت ورزش جذب بازیکنان و مربیان خارجی به تمام باشگاههای ایرانی غیرقانونی اعلام شده و این یک راه مسدود شده و منتهی به بنبست است و دلیل این سیاستگذاری شکایات زیادی است که بازیکنان خارجی قبلی و فعلی لیگ ایران به فیفا ارائه کرده و خواستار دریافت حقوق معوقه و دستمزدهای نادیده گرفته شده خود شدهاند و نهاد حاکم بر فوتبال جهان طبعاً به نفع آنها رأی داده و به تیمهای ایرانی دستور پرداخت حق و حقوق خارجیهای معترض را داده است.
اثر تبلیغاتی بسیار بدی که این فرآیند و شکایت خارجیها و پروسه قضایی آن و احکام صادره که تقریباً همگی به سود خارجیها بوده، برجا نهاده به تدریج به حد و اندازهای رسید که وزارت ورزش مجبور شد از خیر کل قضیه بگذرد و تا اطلاع ثانوی از جذب هر فرد خارجی چه بازیکن و چه مربی به لیگهای فوتبال ایران جلوگیری کند و به این امید ببندد که روزی در آرامش بیشتر و در صورت فراهمآمدن تضمینهای مالی فزونتر استفاده از خارجیها دوباره آزاد اعلام شود.
این که مجیدی در این دستیار ایتالیایی چه دیده که در هیچ مربی ایرانی نظیر آن یافت نمیشود، مسألهای است که خود مجیدی باید کلاهش را در این زمینه قاضی کند و حق و حقیقت را بگوید اما در این نکته مهمتر شکی نیست که مجیدی به انتخاب و خواسته خود دور و برش را از مربیان و کارشناسان مجرب داخلی خالی کرده و پساز کوچ کمالوند به سایپا بهجای آوردن مربیان خوب دیگر داخلی به استقلال و کمک گرفتن از آنها عملاً برادرش فرزاد مجیدی و صالح مصطفوی را که یک آنالیزور است به دستیاران اصلیاش در زمینه مسائل فنی تبدیل کرده است.
این لزوماً چیزی نیست که احمد مددی مدیرعامل استقلال و یا سران وزارت ورزش خواسته باشند و در نتیجه نسبت دادن مسائلی از این دست به سایرین و عنوان کردن این ادعا که خودیها و غریبهها دلایل توقف استقلال و به نتیجه نرسیدن خواستههای کادر فنی تیم هستند، چیزی نیست که عقلایی بنماید و بر دل بنشیند. مجیدی در حالی پرچم جنگ با این و آن را برافراشته که از قضا نیاز اول آبیها آرامش و کار در سکوت و طراحی فنی در شرایطی است که همه نفرات و اعضای استقلال کنار یکدیگر بایستند و همکاری کنند.
هیچکس منکر اختلافات مددی با سایر اعضای هیأت مدیره استقلال نیست و این از مسائلی است که وحدت را از آبیها گرفته و حتی به استعفای چندی پیش اعضای هیأت مدیره هم انجامید که البته مورد قبول وزارت ورزش قرار نگرفت. با این حال آنچه اینک در مصاحبههای مکرر مجیدی و حرفهای وی شنیده میشود کشاندن ماجراها به سمت و سویی است که بهره فنی چندانی برای این تیم ندارد و باعث کاهش کارآیی آبیها خواهد شد و چه بسا مجیدی را که به شدت میکوشد با انداختن توپ بهزمین سایرین خودش را در ناکامیهای احتمالی بعدی تیمش بیتقصیر جلوه بدهد، به بازنده اصلی ماجرا تبدیل کند. هرچند مجیدی هنوز آن قدر پرطرفدار و پشت سلاح محبوبیت پناه گرفته است که اطمینان دارد در صورت پشت سرگذاشتن یک فصل بدون جام دیگر باز در سمت خود ابقا شود و همه بروند و او بماند.