حتی اگر فردی غیر اجتماعی باشید، نداشتن دوست خوب و صمیمی برایتان آزار دهنده خواهد بود. شاید اصلیترین علت احساس تنهایی نداشتن مهارت ارتباط یا توقع بالا و نادرست از دوستیهاست. همه نیاز به داشتن دوستی دارند که در مواقع مهم زندگی کنارشان باشد.
داشتن کسی که بتوانید درباره تمام جنبههای زندگی با او صحبت کنید، به سلامت روان شما کمک خواهد کرد. برای آن که با کسی دوست شوید ابتدا باید خود را بهتر شناخته و در صدد یافتن فرصتهایی برای ملاقات با افرادی که یک وجه اشتراک با شما دارند باشید. در کنار این مسئله اصلاح رفتارهای اشتباهتان به شما کمک بیشتری خواهد کرد.
در این مطلب به مناسبت ۸ ژوئن روز جهانی بهترین دوست درباره نداشتن دوست خوب صحبت میکنیم پس همراه ما باشید.
چرا نمیتوانیم یک دوست خوب و نزدیک داشته باشیم؟
معمولا ۲۵سالگی را که رد میکنی، پیدا کردن دوست و شکل دادن به رابطههای تازه کار آسانی نیست. داشتن دوست خوبی که برای همیشه کنارمان بماند به یک تلاش دو طرفه دائمی بستگی دارد. پس اگر دوروبرتان خالی است و هنگام مشکلات کسی را برای دردِدل کردن ندارید، باید ببینید چرا در چنین وضعیتی هستید. در ادامه ۱۱ دلیل احتمالیِ نداشتن دوست را به شما معرفی میکنیم.
فکر میکنی دوستی باید اتفاق بیافته
وقتی که درسمان را تمام میکنیم، بیشتر وقتها دوستان دبیرستان یا دانشگاه پراکنده میشوند و بعد میبینیم ساختار مشخصی برای پیدا کردن دوست جدید در کار نیست. یکدفعه آدمهای بالغ محسوب میشویم و باید فرصتها و ساختارها را خودمان برای خودمان بسازیم.
بهترین کار این ست که یک استراتژی پیدا کنید که کمک کند آدمهایی که میخواهید رو پیدا کنید و با آنها دوست شوید، مثلا رفتن به جاهایی که فکر میکنی آدمهای با علایق مشابه در آجا می گردند.
نمیدونی دوست پیدا کردن هم مثل یار پیدا کردنه
فرایند دوست شدن با آدمهای جدید خیلی شبیه یار پیدا کردن است با کسی آشنا میشوید که از آنها خوشتان می آید و یک برنامه برای دیدن دوباره میچینید.
اما به هر دلیلی، قرار گذاشتن با دوستهای جدید خیلی کمتر از آنچه که باید اتفاق میافتد. اما مهم این ست که آن لذت مصاحبت اول رو یادت بیاید و قرارت را بگذاری.
میترسی اگه سر صحبت رو باز کنی عجیب باشه
حقیقتش اگر واقعا از هر دو طرف تمایلش وجود داشته باشد و نرم و لطیف سر صحبت را باز کنید، ابدا عجیب نیست! به جای اینکه نگران این باشید که ممکن است به نظر عجیب بیایید بهتر است روی این تمرکز کنید که آیا تمایلی در طرف مقابل حس میکنید، و آیا طرف مقابل از مصاحبت با شما لذت میبرد یا خیر.
حواست نیست که دوستهای تو هم دوستهایی شبیه خودشون دارن
اگر نمیدانید از کجا باید دوست جدید پیدا کنید، از آدمهایی شروع کنید که دوستشان دارید و بیشتر از همه برایشان اهمیت قائل میشوید. سپس یک دورهمی کوچک ترتیب دهید بعد حتی اگه هر کدوم از شما فقط یک یا دو نفر آدم جدید دعوت کند، فرصت خوبی برای دوستیهای جدید به همه میدهد.
امتیاز اضافیاش هم این ست که حالا شما در دید دوستانتان یک حلقهٔ وصلکنندهاید، پس حتی بیشتر از قبل برای دیگران جذاب میشوید.
هیچوقت ننشستی درست فکر کنی که چی میخوای
باید اول به این فکر کنید که اصلا از یک ارتباط چه میخواهید مثلا اگر در جمعی قرار دارید با توجه به معیارهایتان ببینید جذب چه کسی میشوید و سپس با انها رابطه برقرار کنید و پس از چند سال حداقل یکی از آنها به حتم دوست صمیمی شما خواهد بود. به همین راحتی!
به خودت فشار میاری همه رو دوست داشته باشی
وقتی که فهمیدم میتوانم به همه احترام بگذارم و محبت نشان دهم آدم خیلی شادتر و راضیتری شدم. اشکالی ندارد از همهٔ آدمها خوشتان نیاید. اصلا شدنی نیست. اگر از کسی خوشتان میآید سعی کنید با «قرار گذاشتن» به او نزدیک بشوید و یکدیگر را بهتر بشناسید و در عین حال، وقتی تمایل خاصی به کسی ندارید خودتان رو اذیت نکنید.
آشفتگی و بیقاعدگی که همراه صمیمیت میاد رو نمیخوای
فکر نکنید فقط به صرف اینکه با کسی دوست شدید قرار است ماجرا پیش بیاید. ماجرا و مشکل فقط وقتی پیش میآید که یکی (و به خصوص هر دو) طرف آدمهای اهل ماجرایی باشند. اگر خودتان آدم درستی باشید میتوانید کاری کنید که روابطتان راحت و پر از همدلی و همراهی باشد.
از اینکه دوستی نداری خجالت میکشی، و دوری میکنی
وقتی ما خودمان رو به این چشم نگاه میکنیم که «به اندازه کافی اجتماعی نیستیم» یا ذاتا جالب نیستیم، حس خوب و حس جذابیت رو از خودمان میگیریم. اینکه الان آن تعداد دوست صمیمی که دلتان میخواهد رو ندارید دلیل نمیشود که مشکلی داشته باشید. این فقط یعنی هنوز دقیقا نشناختید که چه چیزی از یک دوست میخواهید و در نتیجه نرفتید دنبال اینکه یک مکمل طبیعی و غریزی برای چنان شخصیتی باشید.
نمیدونی که دوست پیدا کردن ۹۵٪ مهارته و ۵٪ استعداد
استعداد ذاتی کمکی میکند؟ قیافهٔ خوب چطور؟ معلوم است که کمک میکند. ولی به این ۵٪ احتیاج داری؟ خیر. اینکه از خودت یک دوست بالقوهٔ جذاب بسازی یک مهارت است. شما میتوانید با دقت به ارایهای که از خودتان دارید، خوشبختی و سلامت عاطفیات، رویاهات و هر نکته دیگری، از خودت همان آدمی را بسازی که آدمهای مورد نظرت جلبش میشوند.
آدم برونگرایی نیستی و ۵۵ تا دوست صمیمی لازم نداری
عالیه! قرار نیست که آدم بزند به سیم آخر و تمام ساعتهای بیداریش رو با دوستانش بگذراند. یادت باشد که دوست پیدا کردن ذاتا یه فرایند تدریجی ست. این تویی که تعیین میکنید چه نوع زندگی اجتماعی دلت میخواهد. یک فرایند خلاق است که کاملا بر عهده تو است، و با صرف زمان و دقت کافی، میتوانید به هر اندازه دوست نیاز دارید، داشته باشید.
حواست نیست چه چیزهایی برای عرضه داری
خنده؟ این یکی واضح است. تو آدمها رو به یک حال خوب و سرخوشی میرسانی.
هوش و موفقیت چطور؟ میتوانید مشکلاتی که دوستانت دارند را با استدلال و خلاقیت حل کنید.
گرما و دستپخت خوب؟ دوستانت میتوانند به خونه تو بیایند، و آنجا احساس آرامش، محبت، و سیری بکنند.
سخن آخر
به طور کلی، بسیاری از مشکلات ما در نداشتن دوست صمیمی و خوب به خودمان بر میگردد. خیلی از ما تکلیفمان با خودمان روشن نیست و نمیدانیم چه میخواهیم. خود شناسی و خودکاوی، به شما کمک میکند که خودتان، علایقتان، طرز فکرتان و توقعتان از یک دوست را کشف کنید و اگر هم روابط محدودی دارید، با انسانهای درست زندگی خود آشنا شوید و دوستیهای صمیمیتر و عمیقتری را تجربه کنید.