جدایی فراز کمالوند بعد از لیگ قهرمانان آسیا را به واقع باید یک تصمیم سراسر غلط از سوی مدیران باشگاه استقلال دانست. حال شاید احمد مددی، مدیرعامل استقلال بیمیلی کمالوند برای ادامه کار با استقلال را دلیل صدور رضایتنامه این مربی بیان کند اما این توجیه هرگز نمیتواند روی اهمال بزرگی که بعد از لیگ قهرمانان آسیا رخ داد، سرپوش بگذارد و مدیران این باشگاه را از تصمیم اشتباهی که اتخاذ کردند، مصون نگه دارد.
نتیجه آن تصمیم استقلال را به نقطهای رسانده که برای انتخاب یک جانشین مناسب برای کمالوند دچار سرگیجه شدهاند و نمیدانند با مسألهای که خود پدیدآورندهاش بودند چه کنند و با چه تدبیری از این ماجرای پیچیده عبور کنند.
در این میان شاید نرمش مجیدی برای جدایی کمالوند نیز به عنوان یکی از دلایل جدایی مربی سابق استقلال مطرح شود اما حقیقت این است که مدیران باشگاه به عنوان افرادی که در موضع بالاتری نسبت به کادر فنی قرار دارند باید با دور اندیشی خود اجازه این جدایی را میگرفتند و مانع از برهم خوردن نظم کادرفنی استقلال میشدند.
کمالوند در شرایطی از استقلال رفت که این تیم تازه از لیگ قهرمانان آسیا به ایران بازگشته بود و استقلال به تداوم حضور او نیاز داشت. گرچه فراز خود نیز پیش از حضور در استقلال روزهای عذاب آوری را در فوتبال تجربه کرده بود و حتی تیمهای لیگ یکی نیز برایش پیشنهادی ارسال نمیکردند اما حضور در فضای جذاب استقلال سبب شد به احیای کامل حرفهای برسد و شرایط متفاوتی را در تیمی پرطرفدار تجربه کند و نتیجه آن شد که کمالوند نیز با انگیزه حداکثری به خدمت استقلال درآمد و از او و فرهاد ترکیب امیدوارکنندهای به وجود آمد. در واقع هم استقلال از فراز سود جست و هم فراز اما این ماجرا تداوم آنچنانی نداشت و با بیدرایتی محض، کمالوند به سمت سایپا منحرف شد تا فرهاد مجیدی نیز یکی از همکاران باتجربه خود در بخش فنی را از کف بدهد و با یک سردرگمی بزرگ مواجه شود.
تردیدی نیست تداوم حضور کمالوند در کادرفنی استقلال که اکنون تهی از تجربه به نظر میرسد، میتوانست به تداوم رشد استقلال کمک کند. نه اینکه صرفاً نتایج نامناسب بعد از لیگ قهرمانان آسیا و شکست مقابل ذوب آهن و پرسپولیس به فقدان او ارتباط داده شود اما ترکیب مناسبی که از او و مجیدی پدید آمده بود دروازههای تازهای را به روی استقلال باز کرد و حس امیدواری را فزونی بخشید.
مدیران باشگاه استقلال اما بیآنکه اهمیت این فضا و این تغییرات را درک کنند، مانع از جدایی کمالوند شدند و او را آزاد گذاشتند به پیشنهاد باشگاه سایپا پاسخ مثبت دهد و از استقلال برود. تصمیمی حیرت انگیز که بعید است در ۱۰ سال گذشته استقلال مشاهده کرده باشید و مربیای بوده باشد که بعد از یکی، دوماه فعالیت به راحتی از کادر فنی جدا شود!
فرهاد مجیدی نیز خود به این درک عمیق رسیده که جدایی کمالوند تا چه اندازه اسباب دشواریاش را فراهم کرده که این روزها تلاش میکند به هرشکل ممکن زمینهساز حضور یک مربی ایتالیی شود. مجیدی میداند که صالح مصطفوی آنقدر باتجربه و حاذق نیست که در بزنگاه یاریاش کند و در بازیهای خاص بتواند او را به درستی به سمت موفقیت سوق دهد. صالح مصطفوی بیشتر یک مربی تمرینی است تا فردی که قابلیت مدیریت در بازیهای بزرگ را داشته باشد.
فرشاد ماجدی هم بدون عقبه کافی راهی کادر فنی استقلال شده و او نیز قادر نیست مشاورههای مناسبی به سرمربی استقلال بدهد و او را به خصوص در تصمیم گیریهای آنی کمک کند.
درباره وضعیت بهزاد غلامپور هم که همه چیز مانند آینه روشن است. غلامپور حتی شاید امروز شایسته مربیگری دروازهبانهای استقلال هم نباشد!
حتی آن روزها که فراز کمالوند نیز روی نیمکت استقلال قرار داشت نیاز به حضور یکی، دو دستیار دیگر (به خصوص در بخش آنالیز) در مجموعه کادر فنی استقلال احساس میشد چون بسیاری اعتقاد داشتند که همین مجموعه نیز با حضور کمالوند دارای تجربیات حداکثری نیست؛ چه رسد به اینکه دیگر کمالوند هم روی نیمکت نباشد و میشود در ذهن تصور کرد که چه وضعیتی برای حوزه فنی استقلال ایجاد خواهد شد و فرهاد مجیدی تا چه اندازه تنها خواهد ماند.
فرهاد خود نیز به رغم محبوبیت بالا میان هواداران استقلال، از تجربیات کافی بیبهره است و لازم است افرادی کنارش باشند که سرد و گرم لیگ برتر را چشیده باشند. مجیدی با درک این موضوع به جذب مربی ایتالیایی تأکید دارد اما ماجرای جذب گابریل پین نباید دلیلی باشد اما میبینیم که مدیران استقلال در ماجرای پین هم چندان شفاف عمل نمیکنند تا تکلیف مشخص شود.