نمایش «درخشش در ساعت مقرر» به کارگردانی حمیدرضا نعیمی که اثری درباره نسلکشی مسلمانان بوسنی و بازیابی مفهوم امید در مردم جنگ زده است از جمله نمایشهای خاطرهانگیز دهه ۹۰ محسوب میشود.
ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی و با سپری کردن بیش از ۴ دهه پا به قرنی تازه گذاشت؛ در این عمر سپری شده ۴۳ ساله، آثار مختلفی با موضوعاتی متنوع از دفاع مقدسی، دینی، کمدی، اجتماعی و … تولید و در سالنهای تئاتر به صحنه رفتند. برخی از این آثار بسیار جریان ساز بودند و برخی آثار خاطرهانگیز و پرمخاطب.
شاید خالی از لطف نباشد مروری داشته باشیم بر آثاری که طی دهههای ۶۰، ۷۰، ۸۰ و ۹۰ تولید و اجرا شدند، روندی که این آثار برای تمرین و تولید طی کردند، گروهی که در تولید و اجرای اثر حضور داشتند و دیدن تصاویر این اجراها اعم از عکس یا فیلم.
از این رو در گروه هنر خبرگزاری ماتصمیم بر این شد که از آغاز سال ۱۴۰۰ با جمعآوری اطلاعات مختلف اجراهای ۴ دهه گذشته، مروری بر تولیدات تئاتر ایران در این بازه زمانی داشته باشیم.
در دهمین گام از مرور «چهار دهه خاطرات صحنه» سراغ نمایش «درخشش در ساعت مقرر» به کارگردانی حمیدرضا نعیمی رفتهایم.
نمایش «درخشش در ساعت مقرر» به نویسندگی و کارگردانی حمیدرضا نعیمی کاری از گروه تئاتر شایا از جمله آثار شاخص ابتدای دهه ۹۰ بود که مورد توجه منتقدان و مخاطبان تئاتر قرار گرفت. این اثر نمایشی که به موضوع نسل کشی مسلمانان بوسنی میپرداخت از ۱۶ آذر تا اول بهمن ماه ۱۳۹۱ در سالن قشقایی مجموعه تئاتر شهر به صحنه رفت.
رویا افشار، بهناز نازی، یعقوب صباحی، رامونا شاه، سیاوش چراغی پور، کتانه افشاری نژاد، بهار نوحیان بازیگران این اثر نمایشی بودند.
«درخشش در ساعت مقرر» براساس یک واقعه تاریخی شکل گرفته است، به این ترتیب که در زمان جنگ بوسنی و هرزگوین با صربها، سوزان سانتاگ نویسنده، نظریه پرداز ادبی و روزنامه نگار آمریکایی به شهر سارایوو رفت و تصمیم گرفت که با همه دشواریها و در اوج کشتار و جنگ نمایشنامه «در انتظار گودو» را به کمک بازیگران تئاتر همان شهر در مورد مفهوم امید و انتظار اجرا کند.
حمیدرضا نعیمی نیز براساس این کنش اجتماعی و عمل قهرمانانه سوزان سانتاگ نمایشنامه «درخشش در ساعت مقرر» را به نگارش درآورد. از نگاه منتقدان تئاتر، استفاده صحیح از همه ابعاد صحنه، دکور و نورپردازی مناسب، موسیقی هوشمندانه و بدیع در کنار هارمونی مناسب بازی بازیگران، سادگی در پرداخت شخصیتها، خوانشی جدید از نمایشنامه «در انتظار گودو» ساموئل بکت، نگاهی جهان شمول و به دور از شعارزدگی به موضوع جنگ و نسل کشی انسانها از جمله نکات مثبتی بود که آنها درباره این نمایش به آن اشاره داشتند.
حمیدرضا نعیمی نویسنده و کارگردان «درخشش در ساعت مقرر» درباره شکل گیری این اثر نمایشی به خبرنگار مهر گفت: پروسه به اجرا بردن نمایش «درخشش در ساعت مقرر» برای من هلاکت به تمام معنا بود. من ابتدا نمایشنامه «ریچارد سوم» را برای اجرا به تئاترشهر ارائه دادم که شورای تئاترشهر آن را رد کرد. پس از آن نمایشنامه «شرق دور شرق نزدیک» را نوشتم که باز هم شورا آن را رد کرد و دیگر اثری برای ارائه در اختیار نداشتم.
وی افزود: تا اینکه یک روز برای تدریس به شهر اردبیل رفته بودم و در راه بازگشت در هواپیما در روزنامه خواندم اسلوبودان میلوشویچ رهبر جنایتکار صربها قرار است در دادگاه لاهه به عنوان جنایتکار جنگی محاکمه شود. همان جا بود که به یاد نوشتهای از سوزان سانتاگ افتادم که سالها قبل خواندم بودم. سانتاگ در دوران جنگ بوسنی و هرزگوین با صربستان و در روزهایی که شهر سارایوو تحت محاصره تک تیراندازهای ژنرال رادوان کاراجیچ قرار داشت، تصمیم گرفته بود با اجرای تئاتر امید را در دل مردم زنده نگه دارد.
کارگردان «سقراط» یادآور شد: تا زمانی که هواپیما به زمین بنشیند من ایده کلی نمایش را پیدا کرده بودم و بعد از آن به مدت ۵۰ روز شروع به تحقیق درباره این سوژه کردم و پس از آن در مدت ۴۵ روز نمایشنامه را به نگارش درآوردم اما زمانی که آن را ارائه دادم دوباره به من گفتند که نمایشنامه رد شده است چون در آن نشان دادم که سوزان سانتاگ آمریکایی به سارایوو آمده و امید را به مردم هدیه داده است.
نعیمی ادامه داد: متاسفانه سوزان سانتاگ تا زنده بود در خود آمریکا جزو بلک لیست بود و الان هم که از دنیا رفته است در خارج از آمریکا جزو بلک لیست است. ابتدا دوستان به هیچ عنوان زیر بار اجرای نمایش نمیرفتند تا اینکه من پیشنهاد دادم به جای آن، نمایشی نیم ساعته را بدون دیالوگ و تنها براساس حرکت و آوا به صحنه ببرم اما به نظر رسید با اجرای چنین اثری هم موافق نبودند چون در نهایت رضایت به اجرای «درخشش در ساعت مقرر» به جای اثری برپایه حرکت و سکوت و آوا دادند.
این هنرمند درباره آماده سازی نمایش گفت: برای اجرای نمایش ۷۵ روز تمرین هر روزه با بازیگران بسیار قدرتمندی که هرکدام از آنها در نمایش با بالاترین توان خود ظاهر شدند، داشتم و همچنین گروه موسیقی نمایش که با مهارت سبک موسیقی «آکاپلا» را در نمایش اجرا کردند بسیار مورد تحسین قرار گرفتند. با وجودی که شرایط مناسبی برای اجرای نمایش نداشتیم اما کار با استقبال بسیار مخاطبان روبرو شد و به فروش بسیار خوبی دست یافتیم.
وی در پایان صحبتهایش بیان کرد: نکته دیگر اینکه نمایش هم در جشنواره تئاتر فجر توانست به جوایز باارزشی دست پیدا کند و هم از سوی کانون ملی منتقدان تئاتر ایران دیده شد و جوایز زیادی گرفت. اجرای این نمایش برای من خاطره جذابی را رقم میزند و خوشحالم که همچنان در ذهن مخاطبان باقی مانده و جزو آثاری است که مشتاقم در صورت امکان یک بار دیگر آن را بازتولید کنم.