این روزها که بازار گمانهزنی برای جانشین احتمالی اسکوچیچ داغ است، برخی از شانس آندرا استراماچونی برای حضور در تیم ملی میگویند، در حالی که با توجه به شواهد و قرائن متقن استراماچونی از شانسی برای بازگشت دوباره به فوتبال ایران برخوردار نیست.
به نظر میرسد راه تیم ملی و دراگان اسکوچیچ بعد از بازیهای تیم ملی در منامه از هم جدا شده است. این را هنوز فدراسیون فوتبال به صورت رسمی اعلام نکرده اما از بخش پایانی صحبتهای اسکوچیچ در مصاحبه اخیر با «فوتبال برتر» میتوان بیعلاقگی فدراسیون فوتبال برای ادامه کار با اسکوچیچ را به وضوح دید؛ جایی که سرمربی کروات در مقابل حرفهای محمدحسین میثاقی که بوی خداحافظی میداد،واکنشی نشان نداد و تنها بصورت تلویحی گفت برای ادامه کار با تیم ملی نمیتواند کار خاصی انجام بدهد و این موضوع خارج از قدرت تصمیمگیریاش است.
در این میان سکوت فدراسیون فوتبال در قبال شائبههای اخیر هم نشانه دیگری است از احتمال جدا شدن راه اسکو با تیم ملی. در این روزها که بازار گمانهزنی برای جانشین احتمالی اسکوچیچ داغ است، برخی از شانس آندرا استراماچونی برای حضور در تیم ملی میگویند، در حالی که با توجه به شواهد و قرائن متقن استراماچونی از شانسی برای بازگشت دوباره به فوتبال ایران برخوردار نیست. اما این شواهد قطعی چیست؟
*تعهد و مسئولیتپذیری
آندرا استراماچونی هر چند روزهای به نسبت خوبی را برای هواداران استقلال رقم زد اما بخش بزرگی از آنها معتقدند که استرا در وضعیتی که استقلال به او نیاز داشت بصورت ناگهانی استقلال را ترک کرد. دلیل این تصمیم او هر چند در فوتبال حرفهای پذیرفته شده است اما او در جایی که باید تعهد و مسئولیتپذیری خود را در قبال هواداران میلیونی استقلال نشان میداد به یکباره به دلیل رفتارهای ناشیانهی برخی مدیران استقلال، ایران را برای همیشه ترک کرد و دیگر به ایران برنگشت.
این در حالی است که اگر قرار بود همه مربیان و بازیکنان خارجی فوتبال ایران به این دلایل از ایران خارج میشدند، دیگر پای هیچ مربی یا بازیکن خارجی به ایران باز نمیشد. مثال نقض رفتار استراماچونی، کارلوس کیروش است که معمولا با شش ماه حقوق معوقه کار میکرد و حتی قبل از جام جهانی هم برای شش، هفت ماه حقوق نگرفت. فکرش را بکنید که استراماچونی به دلیل مشکلات مالی فدراسیون فوتبال به یکباره تیم ملی را هم ترک کند، آن وقت آرزو و رویای هشتاد میلیون ایرانی با این رفتار بر باد میرود؛ درست مثل ویران شدن کاخ رویای هواداران استقلال پس از خروج ناگهانی استرا از ایران.
*شناخت کم از فوتبال ایران و بیاطلاعی از وضعیت آسیا
هشت سال کل دوران حضور آندرا استراماچونی در دنیای مربیگری است و در این مدت او شش ماه در فوتبال ایران حضور داشته و ۱۵ بار روی نیمکت استقلال نشسته است. این کل تجربه و شناخت استرا از فوتبال ایران است. با این شناخت بسیار کم از فوتبال ایران و بیاطلاعی محض او از فوتبال آسیا حتما به فدراسیون فوتبال حق می دهید که بر روی نام استراماچونی در تیم ملی ایران خط قرمز بکشد؟ آن هم در وضعیتی که اگر همین امروز هم استراماچونی به تیم ملی میآمد، در کل او فقط شصت روز تا اولین بازی تیم ملی در رقابتهای حساس انتخابی جام جهانی فرصت دارد.
*نداشتن مقبولیت کامل در فوتبال ایران
کسی که قرار است جانشین اسکوچیچ شود، باید در وضعیتی پا به فوتبال ایران بگذارد که از مقبولیت جامعی برخوردار باشد اما در فوتبال رنگی ایران که همه چیز به قرمز و آبی تقسیم میشود،استراماچونی یا هر مربی رنگی دیگری از این ویژگی برخوردار نیستند. استراماچونی بدلیل نتایج نسبتا خوب و نمایش فنی خوبی که در استقلال ارائه کرده مورد احترام بخشی از هواداران استقلال است اما قطعا بدلیل خروج ناگهانیاش از ایران در بین همه استقلالیها هم دارای مقبولیت نیست، چه برسد به اینکه بتواند در بین طرفداران دیگر تیمهای پرهوادار ایران نظیر پرسپولیس،تراکتور، سپاهان یا فولاد مقبولیت کسب کند.
*استرا و فرهنگ ایرانی
سرمربیگری تیم ملی فوتبال ایران، بدلیل حساسیتهای همیشگی مهمترین پست در میان تیمهای ورزشی کشور است. سوال جدی که تا قبل از منتفی شدن حضور استراماچونی در تیم ملی مطرح شد این بود که استراماچونی چقدر به لحاظ فرهنگی با خلق و خوی ایرانیها نزدیک است؟ سوالی جدی که بنظر میرسد با توجه به منتفی شدن حضور استراماچونی در تیم ملی به جزییات بیشتری نیاز ندارد.