شاید دایی در هر کجای دیگر جز فوتبال ایران بود به ذهنش میرسید که جایگاهی مانند ستارههای بزرگ فوتبال دنیا برای خودش تعریف کند و دست از نیمکتهای مربیگری بکشد.
ساعت ۲۳:۳۰ امشب، امکان اینکه کریستیانو رونالدو در دیدار تیم های پرتغال و بلژیک از رکورد علی دایی در گل های ملی عبور کند زیاد است.
این رکوردشکنی که برخلاف تصور خیلی ها در سال های گذشته اصلا اتفاق مهمی نبود، نام فوتبال ایران را به خاطر حضور دایی بر سر زبان ها انداخته است؛ فراموش نکنید طرف مقابل که قرار است رکورد دایی را بشکند یک بازیکن عادی نیست؛ او رونالدو است.
به بهانه این رکوردشکنی اما خبرگزاری مهم بین المللی سراغی از دایی گرفته اند و اوا بار دیگر به نکته ای اشاره کرد که تا امروز کمتر به آن پرداخته شده است. دایی می گوید؛ « به هیچ عنوان دوست ندارم کار مدیریتی انجام دهم و از زمانی که فوتبال را کنار گذاشتم مربیگری کردم و مربی تیم ملی هم بودم اما در کارهای مدیریتی به هیچ عنوان وارد نشدهام؛ چراکه مستطیل سبز را بیشتر از هر چیزی دوست دارم و علاقهای به پشت میز نشستن ندارم.»
این علاقه دایی که البته از آن باخبر بودیم و همواره به صورت پیام های غیررسمی به گوشمان می رسید، نشانه ای از ابطال نظریه پردازانی است که می گفتند حیف است دایی با این اسم و رسم بی مثال در فوتبال ایران، اعتبارش را خرج نیمکت هایی کند که چیز به داشته های او اضافه نمی کنند.
با این همه هیچ کدام حق نداریم پا روی سلایق دیگران بگذاریم و خودخواهانه به آنچه خودمان دوست داریم برسیم؛ شاید دایی در هر کجای دیگر جز فوتبال ایران بود به ذهنش می رسید که جایگاهی مانند ستاره های بزرگ فوتبال دنیا برای خودش تعریف کند و دست از نیمکت های مربیگری بکشد اما دایی به دفعات گفته کرسی های مدیریت فوتبال، او را اقناع نمی کند.
دایی فوتبال را با جنگ اعصاب مربیگری، استرس ها و حاشیه هایش دوست دارد؛ او زنده بودن در دل این فوتبال را با حضور کنار زمین و بوی تند چمن و داد و بیدادهای مرسوم مربیان خلاصه می کند. نمی شود به زور چیزی را به علی دایی تحمیل کرد یا از او خواست دست از تمایلات و سلایقش بکشد.
دایی را باید این گونه دوست داشته بشیم و برایش احترام قائل شویم؛ همین علی دایی که می خواهد مربیگری را ادامه بدهد و آن طور که خودش دلش می خواهد از بودن کنار فوتبال لذت ببرد. مدیریت در فوتبال و پشت میز نشستن برای دایی که همیشه در فعالیت و جوش و خروش بوده لابد قابل قابل تحمل نیست…