امیدوارم عزیزی خادم یک کار خوب انجام بدهد و برای تیمهای پایه، یک زمین تمرین، یک رستوران، یک خوابگاه با ۱۰، ۲۰ اتاق و یک سالن وزنه بسازد. این تنها خواستهای است که او اگر انجام بدهد، نامش ماندگار میشود. با این شرایط میتوان جوانان را آموزش داد و کمک کرد
حدود یک هفته قبل از آغاز دور برگشت مسابقات مقدماتی جام جهانی در بحرین، وقتی با داریوش یزدانی حرف زدیم، با قاطعیت گفت که نگران نباشید، ایران خیلی راحت به دور بعد صعود میکند. قاطعیت او در آن مقطع، کمی متعحبمان کرد اما وقتی تیم ملی بازیهای خود را یکی پس از دیگری با پیروزی به پایان رساند، به پیشبینی او که حاوی نکتههای فنی هم بود اطمینان پیدا کردیم.
حالا و بعد از قرعهکشی مرحله نهایی مقدماتی جام جهانی ۲۰۲۲ در آسیا دوباره سراغ یزدانی رفتیم. هافبک سابق تیم ملی با سابقه مربیگری در لیگ آمریکا برخلاف قریب به اتفاق کارشناسها معتقد است ایران در گروه سختی قرار گرفته و کارش برای صعود چندان هم آسان نیست. او دلایل خود را برای این پیشبینی میگوید و اینکه چرا این حرف را به زبان میآورد. مصاحبه مفصل ما با یزدانی پیش رویتان است.
اول ازهمه به حدود یک هفته قبل از آغاز بازیهای ایران در منامه برگردیم. شما با اطمینان گفتید تیم ملی میتواند خیلی راحت به مرحله بعد صعود کند. حالا که این اتفاق هم افتاده، دوست دارم بدانم چه دلایلی برای حرف خود داشتید؟
دو تا دلیل محکم داشتم و دلیل سوم هم بیشتر گمانهزنی بود. دلیل اصلیام این بود که شناخت خوبی از دراگان اسکوچیچ داشتم. او توانایی خود را در تیمهای قبلیاش نشان داده بود. به عنوان نمونه در ملوان هم تیمش خوب بازی میکرد و هم نتیجه میگرفت. نفتآبادان هم با اسکوچیچ جایگاه مناسبی داشت. اسکوچیچ با خونه به خونه به فینال جام حذفی رسید و در فولاد هم بد کار نکرد. او مربی کمحاشیهای است. بهتر بگویم اهل شلوغبازی نیست. بعد از اتفاقاتی که برای فدراسیون فوتبال و مارک ویلموتس افتاد، خیلی نیاز بود که یک فرد آرام سرمربی تیم ملی باشد. او آرامش را به تیم انتقال داد و با حضور بازیکنانی آماده توانست تیم ملی را به مرحله بعد برساند. دلیل دوم پیشبینی من این بود که تیمهای حریف قدرت لازم را نداشتند. شاید در گذشته اتفاقاتی میافتاد که به بحرین و عراق ببازیم اما در منامه این خبرها نبود. مثلاً دور رفت حاشیه در تیم و فدراسیون زیاد بود و تیم ملی نتوانست با تمرکز مقابل بحرین و عراق قرار بگیرد. این حواشی اما در شش ماه اخیر وجود نداشت و ایران هم موفق بود.
یعنی معتقدید اسکوچیچ هم در شکلگیری این آرامش نقش داشت؟
صد درصد. اسکوچیچ وقتی سرمربی تیم ملی شد، تمرکز کرد، زیاد حرف نزد و همین آرامش باعث شد تیم موفق باشد. ضمن اینکه در دوره ویلموتس، حواشی تیم ملی توسط فدراسیون فوتبال خوب مدیریت نشد اما در این مقطع شد. حالا یا اسکوچیچ توانست حواشی را دور کند و یا فدراسیون فوتبال، زیاد مهم نیست. همدلی و تلاش برای صعود بیشتر شد و عراق و بحرین هم چندان قدرتمند نبودند. همانطور که لیگ ما از لیگهای اطراف قویتر است و این را باشگاههای استقلال، پرسپولیس و تراکتورسازی در آسیا نشان دادند، تیم ملی هم از همسایههای خود بهتر است.
چند روز بعد از صعود، ماجرای جدایی یا ادامه همکاری دراگان اسکوچیچ با تیم ملی مطرح شد. به نظر شما منطقی بود که اسکوچیچ را کنار بگذاریم و یا منطقی است که با او به مرحله نهایی پا بگذاریم؟
بزرگترین اشتباه سهوی یا عمدی این بود که با اسکوچیچ ادامه ندهیم. اصلاً چرا نباید با او ادامه دهیم؟ او دروغ نمیگوید، شلوغ نمیکند و در کارش هم که موفق است. اسکوچیچ تمام وقت در ایران بوده و اکثر بازیهای لیگ را از نزدیک دیده. او به شهرهای مختلف رفته و نق هم نزده است. برادریاش را هم که در بحرین ثابت کرد. بنابراین دلیلی وجود نداشت که قرارداد او فسخ شود.
از ابتدا تا امروز، نگاه منتقدان این است که اسکوچیچ مربی کوچکی برای تیم ملی ایران محسوب میشود. این یکی از دلایلی بود که ماجرای قطع همکاری این مربی کروات را کلید زد.
اسم چه کسی بزرگ است؟ نمیدانم چرا ما خودمان را اینقدر بزرگ میبینیم. وقتی صحبت میشود، میگوییم در آسیا بهترین هستیم اما در واقع نیستیم. بهترین تیم آسیا ژاپن است که چندین دوره متوالی قهرمان جام ملتها شده. ما باید کلاهمان را عقبتر بگذاریم و اصل داستان را نگاه کنیم. خیلی از انتقادها هماهنگشده بود تا اسکوچیچ را بزنند. متأسفانه برخی مربیان داخلی نان به یکدیگر قرض میدادند تا از گزینه ایرانی حمایت شود. جالب اینکه گزینههایمورد نظر حتی با باشگاه خود هم نتوانستند به موفقیت برسند. ما نباید خودمان را بیش از اندازه بالا ببینیم. اصلاً مگر کیروش که بزرگ بود چکار کرد؟
او دو بار تیم ملی را به جام جهانی برد و در روسیه نیز ایران با بدشانسی نتوانست به مرحله بعد صعود کند.
جام جهانی را که با قبلیها هم رفته بودیم. ۴۲ سال قبل با حشمت مهاجرانی و ۱۹۹۸ هم با آقایان مایلیکهن و ویرا. برانکو هم که ما را خیلی راحت به جام جهانی ۲۰۰۶ رساند. باید ببینیم آیا با نامهای بزرگ کیفیت فوتبال ایران هم تغییر کرده بود؟ مشکل ما این است که واقعیتها را نگاه نمیکنیم. اسکوچیچ مربی خوبی است و بزرگتر از او به دردمان نمیخورد. کیروش هم خیلی بزرگ بود اما در فوتبال ما مدیران و مربیان نتوانستند با او کار کنند.
چرا؟ چون فوتبال ما در همین حد است. تا زمانی که مثل قطر و امارات فوتبال پایه و آکادمی را درست نکنیم، به نتیجه نمیرسیم. شاید بپرسید چرا ژاپن، کرهجنوبی و عربستان را مثال نمیزنم چون حالا حالاها به آنها نمیرسیم و باید خودمان را به لحاظ آکادمی به قطر، امارات و ازبکستان برسانیم. وقتی توانستیم ساختار قوی را برای آکادمی تعریف کنیم، آن وقت میتوانیم از مربی بزرگ خارجی هم حرف بزنیم.
البته اتفاقات عجیبی در ردههای پایه رخ میدهد که ناامیدکننده است. مثل جابهجایی متعدد مربیان.
این یکی از مشکلات عدیده است. ما در شرایطی امیدوارانه درباره آکادمی صحبت میکنیم که آقای پرویز مظلومی تیم ملی جوانان یک کشور را رها میکند تا سرپرست استقلال شود. یا داود مهابادی از تیم جوانان میرود تا سرمربی شاهین بوشهر در لیگ یک شود. همینطور سیروس پورموسوی که نیمه راه مربیگری در تیم جوانان به آبادان رفت تا هدایت نفت را در دست بگیرد. این یعنی حرفهای نیستیم. در تمام دنیا مربیان دوست دارند در ردههای پایه کار کنند و سپس پله به پله بالا بروند اما در ایران سرمربیگری تیم ملی جوانان را رها میکنند تا به لیگ یک بروند. این نشان میدهد افکار فدراسیون فوتبال چقدر پایین است. درباره این اتفاقات میتوان یک کتاب نوشت.
اما تنها این مربیان مقصر نیستند، چرا که در فدراسیون فوتبال هم قرارداد درست و درمانی پیش روی مربیان قرار داده نمیشود و آنها هم برای دیده شدن و همچنین درآمد مالی بیشتر راهی باشگاهها میشوند.
دقیقاً. برای این جداییها باید برویم و از این مربیان هم سؤال کنیم و نباید آنها را مقصر صد درصد بدانیم. شاید دلیل جدایی آنها این بوده که فدراسیون صاحب نداشته، یا قراردادی با آنها امضا نشده و یا رقمها پایین بوده. بنابراین همه انتقاد به مظلومی، مهابادی و پورموسوی نیست. من میگویم اگر میخواهیم بزرگ شویم، نباید این اتفاقات را رقم بزنیم. وقتی توانستیم چنین شرایطی را تجربه کنیم، آن وقت میتوانیم به مربیان بزرگ هم برسیم. به همین خاطر است که میگویم الان نباید دنبال مربیان بزرگ باشیم.
یکی از مشکلات کارلوس کیروش با فدراسیون فوتبال این بود که میگفت مدیران حتی ابتداییترین کارها را بلد نیستند و به همین خاطر او نمیتوانست آنها را درک کند.
ببینید ما کلاس پنجم را رد نکردهایم اما میخواهیم به دانشگاه برویم. مورینیو، کونته و کیروش، اساتید دانشگاه هستند و ما باید ابتدا مقاطع راهنمایی و دبیرستان را سپری کنیم و بعد به آنها برسیم. تازه من با ارفاق گفتم که پنجم دبستان هستیم، وگرنه مهد کودک را هم هنوز پشت سر نگذاشتهایم. وقتی ما قدم اول هستیم، برای چه مربی بزرگ بیاوریم؟
الان حدود پنج ماه است ریاست فدراسیون فوتبال تغییر کرده. مهمترین خواسته شما از عزیزی خادم به عنوان رئیس چیست و او چه کار مهم و ارزشمندی میتواند انجام بدهد؟
اگر عزیزی خادم یک کار کند، کافی است. خواسته مهم از او این است که بتواند به وضعیت تیمهای نوجوانان و جوانان سر و سامان بدهد. درست مانند صفایی فراهانی که کمپ را ساخت تا همین حالا همه بگویند هر چه از خدا میخواهد نصیبش شود. اگر او کمپ را نساخته بود، الان فدراسیون باید دنبال زمین تمرین میگشت. به همین دلیل دوست دارم عزیزی خادم به جای استخدام مربی گرانقیمت خارجی، زمینی برای تیمهای نوجوانان و جوانان درست کند تا آنها امکانات حداقلی داشته باشند. از زمانی که من از سال ۷۰ تا ۷۱ با خدابیامرز پرویز ابوطالب در تیم نوجوانان عضو بودم، حدود ۳۰ سال گذشته و فکر میکنم نزدیک به ۵۰ میلیون دلار هزینه جذب مربیان خارجی برای تیم ملی شده.
اگر این مبلغ را صرف ساختارسازی میکردیم، الان میتوانستیم یکی مثل مورینیو را بیاوریم تا برایمان کار کند. الان اما تیم نوجوانان ما یک زمین تمرین ندارد. نمیگویم در دوره کدام رئیس فدراسیون اما با من برای حضور در تیمهای جوانان و امید مذاکره کردند و برنامه خواستند. من هم برنامه دادم اما گفتند اردوی خارجی را نمیتوانیم، چون پول نداریم. گفتند اردوی داخلی هم هر دو ماه، چهار روز. با این شرایط که نمیشود تیم جوانان یا امید ساخت. هزینه جذب مربی خارجی در دو سه دهه گذشته را اگر جمع میکردیم، میتوانستیم کارهای بزرگتری انجام بدهیم.
بازیکنانی چون کاوه رضایی، سردار آزمون یا علیرضا جهانبخش در تیم نوجوانان رشد کردند و یا در زمان ما مهدی مهدویکیا. شاید اگر این بازیکنان امکانات بهتری داشتند، به جایگاه بالاتری هم میرسیدند. امیدوارم عزیزی خادم یک کار خوب انجام بدهد و برای تیمهای پایه یک زمین تمرین، یک رستوران، یک خوابگاه با ۱۰، ۲۰ اتاق و یک سالن وزنه بسازد. این تنها خواستهای است که او اگر انجام بدهد، نامش ماندگار میشود. با این شرایط میتوان جوانان را آموزش داد و کمک کرد. بنابراین نباید وقت را تلف کرد و همیشه درباره بزرگسالان حرف زد.
تمام حرفهای شما درست و منطقی اما الان مرحله دوم مقدماتی جام جهانی ۲۰۲۲ در راه است و صحبت در این باره هم جذابیت دارد. بخصوص که قرعهکشی هم انجام شده و تیم ملی حریفان خود را شناخته. خیلیها معتقدند ایران در گروه خوبی قرار گرفته. نظر شما در این رابطه چیست؟
درست برعکس پیشبینی قبل که گفتم ایران راحت به دور بعد صعود میکند، این بار معتقدم کار سختی پیش رو داریم. این گروه سخت است و صعود از آن دشوار.
چرا؟
دلایل مختلفی برای حرف خودم دارم. اکثر کشورهای عربی، به جز عربستان در این گروه قرار دارند و همیشه بازی بین ما و آنها از حساسیت بالایی برخوردار است. نکته دوم تعداد بازیها است که میتواند روی نتایج تأثیر بگذارد. اگر بازی با کرهجنوبی را کنار بگذاریم، ما با کشورهایی بازی میکنیم که از لحاظ سبک فوتبال کمی شبیه ما هستند. الان عراق و سوریه لیگ ندارند اما با تمام وجود در دیدارهای ملی شرکت میکنند تا به جام جهانی بروند. یک حسن ویژه که این تیمهای عربی دارند این است که در لیگشان – اگر برگزار شود – بازیکنانشان کنار هم حضور دارند و هماهنگی بالایی با هم دارند.
بنابراین در روزهای فیفا هم خیلی راحت بازیکنان را دور هم جمع میکنند و بازی تدارکاتی انجام میدهند. اما ما برای روزهای فیفا کار سختی داریم، چون بازیکنان در کشورهای مختلف حضور دارند و اینکه آنها را بتوانیم به موقع وارد ایران کنیم، کار مشکلی است. یکی دو نفر در بلژیک بازی میکنند، یک بازیکن در روسیه داریم، یکی در چین، یکی دانمارک و بقیه هم در انگلیس و پرتغال به میدان میروند. الان اما مهمترین فاکتور صعود، روزهای فیفا هستند که ما نباید آنها را از دست بدهیم. اگر نمیتوانیم بازی تدارکاتی برگزار کنیم، بهتر است تیم ملی ب یا یک تیم منتخب تشکیل بدهیم و یا به مصاف تیمهای لیگ برتری برویم. بچهها باید کنار هم بازی کنند تا به هماهنگی لازم برسند. اگر این کار را نکنیم با مشکلات بزرگی مواجه خواهیم شد.
یعنی با این پیشبینی نباید شانس صعودمان به جام جهانی را بالا بدانیم؟
این گروه ساده نیست و امکانش وجود دارد که بازیکنان هم چنین فکری بکنند و همین اعتماد به نفس کاذب مشکلساز شود. فکر کنید با بدشانسی سه تا مساوی بیاوریم، آیا کارمان برای صعود مشکل نمیشود؟ این نظر من است و بعدها میشود دربارهاش صحبت کرد.