تیم ملی فوتبال ایران در شرایطی به مرحله نهایی انتخابی جام جهانی رسیده که در گروه اول این رقابتها باید با پنج تیم دیگر برای رسیدن به جام جهانی مصاف دهد. برای اینکه بلیت ایران برای رسیدن به قطر و جام جهانی ۲۰۲۲ اوکی شود، نیاز به این است که تیم ملی در یکی از ردههای اول یا دوم گروه قرار بگیرد تا مستقیما به جام جهانی برود. البته که تیمهای سوم دو گروه هم در پلیآف به مصاف هم میروند تا آنها هم همچنان شانس رسیدن به جام جهانی را داشته باشند.
ایران با تیمهای کره جنوبی، امارات، عراق، سوریه و لبنان همگروه شده و به غیر از کره جنوبی، روی کاغذ، حریف چندان سخت دیگری در این رقابتها ندارد. باوجوداین اما به غیر از قدرت تیمها، موردی که شاید کار ایران را در این گروه به اما و اگر بکشاند، مسئله میزبانی است. کنفدراسیون فوتبال آسیا هنوز تصمیمش را بهصورت برگزاری رفتوبرگشت این دیدارها نگرفته و اعلام کرده شاید این رقابتها متمرکز باشد. بدون چنین تصمیمی هم اما به نظر میرسد کنفدراسیون فوتبال آسیا چندان تمایلی به اعطای میزبانی به ایران نداشته باشد. یعنی به غیر از آنکه ممکن است ایران بهدلیل متمرکزشدن میزبانی مرحله نهایی، میزبانی را از دست بدهد، حتی ممکن است در صورت رفتوبرگشتی برگزارشدن این تورنمنت هم باز نتواند در ورزشگاه آزادی از رقبایش میزبانی کند! دلیل این مورد چندان مشخص نیست ولی رویهای که AFC در چند سال اخیر برابر تیم ملی و تیمهای باشگاهی ایران گرفته میتواند بیانکننده این باشد که کنفدراسیون فوتبال آسیا، دادن میزبانی به ایران را آخرین گزینه میداند!
پیش از رسیدن به بحث چرایی این موضوع باید گفت همین حالا در گروه ایران دو تیم عراق و سوریه شرایط میزبانی از سایر تیمها را ندارند و گفته شده باید کشور دیگری را بهعنوان میزبان معرفی کنند. از آنجا که لبنان و امارات هم در این گروه از غرب آسیا حضور دارند، بردن بازیها به شرق و جایی که کره جنوبی حضور دارد هم چندان منطقی به نظر نمیرسد؛ پس تا همینجا میشود اینطور نتیجهگیری کرد که اگر AFC تصمیم بگیرد، میزبانی این بازیها را فقط به یک کشور بدهد شانس امارات بیشتر از بقیه کشورهاست. حالا این سؤال را میتوان مطرح کرد که چرا ایران شانسی برای میزبانی نباید داشته باشد؟
الزامات AFC برای میزبانی
برای میزبانی اولین مورد نیاز این است که کشور میزبان تضمین بدهد از چند ماه قبل از مسابقات ویزای ورود و اجازه خروج افراد مختلف با این رقابتها را صادر کند. این مورد در ایران حل شده است و مشکلی بابت آن نخواهد بود.
مورد بعدی که اولین اختلافنظر جدی را به وجود میآورد، مسئله حق پخش این بازیهاست که باید کشور میزبان همکاری لازم را با کمپانی پخشکننده اصلی این رقابتها داشته باشد. حق پخش بازیهای تیم ملی در ایران در انحصار صداوسیماست و تا به حالا مشکل عمدهای از حیث بازیهای خانگی در این زمینه به وجود نیامده ولی مشکل تازهتر مربوط به تحریمهای اعمالشده علیه ایران است که کنفدراسیون فوتبال آسیا مدعی است این تحریمها مانع از ورود تجهیزات و پوشش لازم تلویزیونی این رقابتها شده است. زبان سادهاش میشود اینکه کمپانی مدنظر علاقهای به درافتادن با آمریکا بر سر حق پخش بازیها در ایران ندارد و در نتیجه به کنفدراسیون فوتبال آسیا فشار میآورد که میزبانی به ایران سپرده نشود. این ادعایی (مشکلات تحریم) است که AFC دارد و صحیح و ناصحیحبودنش امری است که جای تفسیر بیشتر دارد.
دیگر موردی که برای ایران در این چندسال اخیر دردسرساز شده مسئله تأمین امنیت بازیهاست. ایران یکی از امنترین کشورهای منطقه است ولی مشکل اینجاست که عربستان و متحدانش در منطقه بعد از بالارفتن عدهای در تهران از دیوار سفارت عربستان، کنفدراسیون فوتبال آسیا را تحت فشار گذاشتند که ایران نمیتواند امنیت آنها را تأمین کند و در نتیجه نباید میزبانی به این کشور داده شود. همین اماراتی که در گروه ایران است، بههمراه عربستان درخواست داد تا تیمهای اماراتی هم به ایران سفر نکنند که AFC زیر بار این مسئله نرفت. در این مورد هم AFC هنوز تحت نفوذ است و بعید است به این راحتیها حاضر شود روی چنین مسئلهای چشمپوشی کند.
یکیدیگر از مواردی که مورد نیاز است و ایران هنوز آن را بهطورکامل برطرف نکرده مسئله ورود زنان به ورزشگاه است. فدراسیون فوتبال ایران در کنار دیگر نهادهای مسئول در این زمینه تا حدودی گامهای مثبتی برداشتهاند ولی این گامها آنقدری نبوده است که مسئولان AFC را راضی کند که ایران مشکلی برای ورود زنان به ورزشگاه ندارد. البته که این بند مربوط به قبل از شیوع ویروس کروناست و از آن زمان تابهحال، ایران مجوز ورود تماشاگران اعم از زن و مرد به ورزشگاه را نداده است.
بقیه موارد مربوط به امکانات است که AFC بهتازگی اعلام کرده نیاز به شش به علاوه یک ورزشگاه مجهز برای میزبانی است. این مورد شاید درباره بازیهای انتخابی با توجه به فاصله تقریبا طولانیمدت بین زمان بازیها در این مرحله چندان نیاز نباشد. از طرفی ایران مدعی است توانایی فراهمکردن چنین زیرساختی را دارد و حتی پیشتر شهرهای میزبان احتمالی در ایران را هم به AFC معرفی کرده است. هتل، فرودگاه و دیگر موارد زیرساختی از قبیل حملونقل هم موضوعاتی است که کنفدراسیون فوتبال آسیا رویش تأکید دارد و ایران ادعا میکند در این زمینه مشکلی ندارد.
اسپانسرها چه میشوند؟
به غیر از موارد بالا، موضوعی که درباره عدم میزبانی ایران در رقابتهای بینالمللی مطرح میشود، نارضایتی اسپانسرهاست. کنفدراسیون فوتبال آسیا از مدتها قبل با یکی از شرکتهای تولیدکننده مشروبات الکی توافق کرده و شرکت مذکور اسپانسر رسمی AFC است. طبیعی است که اگر قرار باشد بازی در ایران بهعنوان یک کشور اسلامی برگزار شود، کمپانی مورد نظر نمیتواند تبلیغاتش را در ورزشگاه به نمایش بگذارد.
گاه شنیده میشود این مورد یکی از معضلات ایران بر سر میزبانی است ولی طبق قوانینی که پیشتر در فیفا و AFC وضع شده تبلیغات برندهایی که در کشورهای میزبان ممنوع است، در ورزشگاه محل برگزاری هم ممنوع است. درواقع این موردی است که قبل از اعطای میزبانی دربارهاش توافق میشود و بعید است مشکلی در این زمینه وجود داشته باشد. حداقل اگر AFC از آن بهعنوان حربه استفاده نکند، این مورد نمیتواند مانعی برای میزبانی ایران باشد. اگرچه کنفدراسیون فوتبال آسیا دوباره بحث تحریمها را پیش میکشد و مدعی است سایر اسپانسرها هم نمیتوانند به دلیل تحریمها وارد فضای تبلیغاتی ورزشگاههای ایران شوند.
با خودمان چه کردهایم؟
همه دلایلی که باعث شده کار ایران و ایرانیها برای میزبانی در آسیا سخت شود، به AFC و تحریمها برنمیگردد. اگر همان عده مشخص از دیوار سفارت عربستان، قریب به پنج سال پیش بالا نمیرفتند، بخشی از بهانهجوییها از بین رفته بود و سد زیادی بر راه میزبانی ایران نبود. از این مورد گذشته کنفدراسیون فوتبال آسیا همچنان شیوه مدیریت کرونا در ایران را زیر سؤال میبرد و از آن بهعنوان یک نگرانی جدی یاد میکند. این هم واقعیتی انکارناپذیر است؛ درحالیکه سایر کشورها موفق به مهار کرونا و تهیه واکسن برای هموطنانش شدهاند، ایران تازه وارد موج پنجم کرونا شده است! طبیعی است که با چنین شیوهای نتوان تضمینهای لازم را به کنفدراسیون فوتبال آسیا داد.
مدیران ما کجا هستند؟
همه اتفاقات و موضوعاتی که در بالا عنوان شد یک طرف، نداشتن مدیر لایق در فوتبال یک طرف! در پنج، شش سال اخیر، فوتبال ایران بهواسطه حضور مدیران ناآگاه و کمدانش به مسائل روز و زبان انگلیسی، جایگاه واقعیاش در AFC را از دست داد و دلخوش به صندلی بیخاصیت نایبرئیسی شد؛ صندلیای که دردی از فوتبال ایران دوا نکرد هیچ بلکه بعضا با زخم زبانها شرایط را سختتر هم کرد. با وجود تغییرات در کادر ریاست فدراسیون فوتبال ایران اما همچنان در بر همان پاشنه میچرخد. درواقع به نظر نمیرسد AFC رئیس جدید فدراسیون فوتبال ایران و مدیران فوتبالی جدید را چندان وارد بازیهای جدی کند. چهبسا اگر قرار به رخدادن چنین اتفاقی بود، باید حداقل نشانههای مثبتی در این زمینه دیده میشد.