مدتهاست لذت تماشای فوتبال با صدای برخی گزارشگران وطنی تجربه نشده و بیشتر صدای آنها سوهان روح مخاطبین بوده است.
چند هفتهای می شود که مسابقات یورو ۲۰۲۰ آغاز شده و تا هفته آینده هم ادامه خواهد داشت. به همین مناسبت زمان زیادی از ساعت پخش شبانه تلویزیون به این مسابقات اختصاص داده شده و این بازی ها به صورت زنده از شبکه سه یا ورزش پخش می شود. مسابقاتی که همه مردم دنیا را برای تماشای این بازی ها پای تلویزیون کشانده اما مخاطبان ایرانی ترجیح می دهند این بازی را از شبکه های اینترنتی یا بعضا ماهواره ای تماشا کنند و اگر هم پای شبکه سه نشسته اند، صدای آن را قطع می کنند تا با خیالی اسوده مسابقات را تماشا کنند. گزارش های بی مورد، آمارهای اشتباه و استفاده از الفاظی عجیب توسط گزارشگران، علاقهمندان به فوتبال را به جایی رسانده که ترجیح می دهند در سکوت بازی تیم مورد علاقه شان را تماشا کنند تا صدای گزارشگران سوهان روح آنها نشود!
آمارهای اشتباه و خوابیدن وسط گزارش
غالب گزارشگران فعلی تلویزیون، تسلط کافی بر مسابقه ندارند و عمدتاً از لحظات حساس جا میمانند. این را بارها در گزارش های جواد خیابانی دیدم و آخرین بار هم در گزارش بازی پرسپولیس در لیگ قهرمانان آسیا، زمانی که عیسی آل کثیر موفق شد برای سرخپوشان گلزنی کند، او اصلا در جریان بازی نبود و از روی صحنه های آهسته متوجه گل پرسپولیس شد.
همچنین گزارشگران این روزها به جای اینکه روزنامه ها و مجلات خارجی را ورق بزنند و نگاهی به سایتهای لیگ های مختلف بیندازند، ترجیح می دهند از ویکی پدیا کمک بگیرند و نتیجه اش می شود شاهکار سرهنگ علیفر در گزارش بازی لهستان و ایرلند شمالی در یورو ۲۰۱۶ و ماجرای «دولاب امیر».
تلفظهایی غلط
علاوه بر این، تلفظ نام بازیکنان یکی از معضلات گزارشگران ایرانی در فوتبال است و نمونه واحدی برای آن وجود ندارد. یکی می گوید: «هندرسون» و دیگری بازیکن تیم ملی انگلیس را «اندرسون» خطاب می کند. اگر بارها پای گزارش های سرهنگ علیفر نشسته باشید متوجه می شوید که او اصرار دارد که نام بازیکنان را به طوری خاص ادا کند و می خواهد نسبت به دیگر گزارشگرها متفاوت باشد. او همچنین آنقدر روی تلفظ های من در آوردی خودش تاکید دارد که انگار گزارشگران خارجی اشتباه می کنند و او درست می گوید.
جملات قصار
اما اتفاق بدتر جایی است که گزارشگران باتجربه هم آداب هیجان را نمیدانند از جملاتی استفاده می کنند که در گزارش بازی های سطح پایین هم استفاده نمی شود. در بازی اسپانیا و سوئیس در زمان حمله ماتادورها، جواد خیابانی در وصف گلر سوئیس گفت:«سومر دروازهاش را قفل کرده و کلیدش را هم معلوم نیست انداخته کجا؟ شاید روی بلندیهای سوئیس!» استفاده از چنین جملاتی از شخصی که بیش از ۳۰ سال از حضورش در باکس گزارش صداوسیما می گذرد بسیار عجیب است و البته جای تعجبی هم نیست که او جواد خیابانی است و خالق جملات قصار!
دلخوش به چند گزارشگر خوب
جدای از این در روزگاری که گزارشگران جوان به وفور وارد سازمان صداوسیما شدند، افرادی چون جواد خیابانی، پیمان یوسفی و عباس قانع، به جای اینکه الگویی برای جوانان باشند، بیشتر دست آمیز طنز شدهاند و بارها کلیپ هایی از گزارش آنها در فضای مجازی دست به دست می شود. اما در این بین گزارشگرانی هم هستند که تماشای بازی فوتبال با گزارش آنها لذت بخش است. محمدرضا احمدی و فرشاد محمدی مرام از آن دسته گزارشگرانی هستند که از فن بیان خوب و گیرایی برخوردار هستند و قواعد و قوانین گزارشگری را می دانند. مهمترین فاکتور در گزارشگری، سکوت است. در حال حاضر، این دو نفر پایبند به سکوتهای منطقی هستند اما گزارشگران دیگر اجازه تنفس به بیننده نمیدهند و پشت هم حرف میزنند. حال باید دید تا چه زمانی یک سری افراد نابلد و بدون تجربه باید فوتبال زنده را گزارش کنند و هر روز از تعداد مخاطبین صداوسیما کاسته شود؟