لیگ برتر ایران در شرایطی به سه هفته پایانی رسیده که فقر گلزنی در آن بیداد میکند؛ میانگین گلهای زدهشده در این لیگ پایینتر از استانداردهای بینالمللی که هیچ، پایینتر از بسیاری از ادوار گذشته همین لیگ ایران هم هست. بااینحال، جذابیت بهوجودآمده در بالا و پایین جدول، بسیاری را بر آن داشته تا پیش از بررسی ضعف فنی موجود در فوتبال ایران، روی موضوعات مختلفی متمرکز شوند و سوژهها را از دل مسائل دیگری در حوزه فنی بیرون بکشند.
اگرچه ازلحاظ فنی سطح فوتبال ایران از سطح استاندارد بینالمللی پایینتر است ولی به نظر میرسد در تولید حاشیه حرف زیادی برای گفتن داشته باشد! شاید در این لیگ نتوان گلهای زیادی در هر بازی دید ولی قاعدتا از هر بازی میتوان دست کم چند مورد حاشیهای بیرون کشید. حواشی در فوتبال ایران این روزها چنان رو به فزونی گذاشته که بعضا میشود از دل هر حاشیهای، یک حاشیه جدید دیگر تولید کرد و آن را در فضای رسانهای منتشر کرد و به خورد مخاطب داد. غالبا وقتی پای دو باشگاه پرسپولیس و استقلال هم در میان باشد، این حواشی خریدار بیشتری دارد و جذابیت دوچندانی هم پیدا میکند. حالا هم که قرار است چند روز دیگر، این دو در دربی حساس جام حذفی به مصاف هم بروند، پس هر حرفی پررنگتر از هر زمان دیگری بازتاب پیدا میکند.
حاشیه تازه شکلگرفته در فوتبال ایران اما به نظر میرسد فراتر از کُریخوانیهای مرسوم بین هواداران، مسئولان و بازیکنان دو تیم باشد چون سطح ادبیاتها را تغییر داده و حالا واژههای جدیدتری برای متهمکردن طرف مقابل به زبان میآید. فارغ از مباحثی که همیشه بین این دو باشگاه بوده و هر رقیب به نوبت دیگری را متهم به استفاده از رانتِ عوامل بیرونی میکند، «هوچیگری» نقش کلیدی پیدا کرده است. این روزها در واقع اعضای هر دو تیم، طرف مقابل را به «هوچیگری» متهم و برایش دلیل و مدرک رو میکنند. پرسپولیسیها میگویند استقلالیها با هوچیگری درپی گرفتن امتیاز هستند و طرف مقابل هم متقابلا چنین پاسخی دارد. «هوچیگری» آغاز تغییر ادبیات بین مربیان و بازیکنان دو تیم بود، چون رفتهرفته واژههای دیگری هم به این پاسخگوییها اضافه شده که بعضا در نوع خود بسیار عجیب است.
از یحیی به استقلال، از استقلال به یحیی
این موضوع که استقلالیها، پرسپولیس را متهم به حمایت دولت از این تیم کرده و واژه «تیم حکومتی» را مدام تکرار میکنند، موضوع چندان جدیدی نیست. پرسپولیسیها هم تأکید دارند مسئولان باشگاه استقلال با استناد به چنین شایعاتی سعی در فریب تماشاگران خودی دارند و درپی توجیه ناکامیهایشان هستند. در همین راستا است که یحیی گلمحمدی هم در کنفرانس خبری بعد از دیدار با آلومینیوم اشارهای به وضعیت تیم رقیب کرد و آنها را متهم به هوچیگری کرد. «هوچیگری فقط اعتراض نیست. هوچیگری این است که مدیرعامل تیم حریف روزی دو مصاحبه کند تا جایگاه ازدسترفته را با بیاحترامی به تیم ما به دست بیاورد. هوچیگری این است که دو تا سه هفته مانده به دربی به داوری فشار بیاورند و راجعبه تیم ما صحبت میکنند. شرایطی که امسال برای آنها بوده خیلی خوب بود. ۹۸ میلیارد اسپانسر داده و ۵۰-۶۰ میلیارد هم متمولهای هیئتمدیره به آن دادهاند. ۱۶۰ میلیارد امسال پول گرفتند -بهجز پولهای دیگر- بیشترین هزینه را این تیم کرده ولی همیشه فشار روی ما بوده و برای ما سقف قرارداد تعیین کردند». گلمحمدی مدعی است استقلالیها مظلومنمایی میکنند که اگر چنین نیست، قراردادهایشان را منتشر کنند تا مشخص شود رقم قرارداد بازیکنان این تیم سهبرابر پرسپولیسیهاست!
«م» و «گ» هم وارد شدند!
ساعاتی بعد از صحبتهای یحیی گلمحمدی، باشگاه استقلال با صدور بیانیهای به یحیی گلمحمدی، سرمربی پرسپولیس تاخت و در بیانیهای چهاربندی، صحبتهای گلمحمدی را کذب توصیف کرد. جنجالیترین بخش این بیانیه اما مربوط به بند اول بود که به گلمحمدی هشدار داده شده اگر چنین رفتاری ادامه داشته باشد، از ارتباطش با «م» و «گ» پرده برخواهند داشت. «اعداد و ارقامی که آقای گلمحمدی درباره تیم استقلال اعلام میکند، متصل به کدام مرجع و منبع است؟ اگر ایشان تنها بر روی برخی شنیدهها و شایعات حکم میکند، آیا به باشگاه استقلال هم این اجازه را میدهند که درباره مطالب مطرحشده در ماههای گذشته پیرامون ارتباط ایشان با افرادی مثل آقای «میم» و آقای «گاف»، قضاوت کند؟». با صدور چنین بیانیهای، داستان هوچیگری برای اندک زمانی به دست فراموشی سپرده شد و این شایعه قوت گرفت که «م» و «گ» چه افرادی هستند. عدهای در همین راستا این دو نفر را در زمره ایجنتهایی قرار دادند که با یحیی گلمحمدی و باشگاه پرسپولیس کار میکنند ولی هنوز همهچیز مبهم است و جزئیات روشنی دربارهاش وجود ندارد.
لطیفه و گلواژه!
مطابق با انتظار باشگاه پرسپولیس هم بیکار ننشست و با صدور بیانیهای پنجبندی، پاسخ بیانیه چهاربندی استقلال را داد. در این بیانیه که همچنان روی انتشار قرارداد بازیکنان دو باشگاه تأکید شده، به کلمه عجیب «گلواژه» رسیده که در بند چهار آمده است. «این همه تهمت زدید، تهدید کردید و لطیفه و گلواژه تحویل مردم دادید اما یادتان رفت بگویید چه کسی شروعکننده این جنجالها بود؟ چرا آقای احمد مددی، مدیرعامل باشگاه استقلال، باید در شرایطی که همهچیز در سکون است، علیه سرمربی محترم و رئیس هیئتمدیره پیشین پرسپولیس اظهارنظر کند؟ رفتار و گفتار او، چیزی شبیه به پاشیدن بنزین روی آتش بود. حالا که بازتاب حرفهایش را دیده، پای خود را کنار میکشد. مددی مشغول سوءاستفاده از برند باشگاه استقلال است و بهجای صحبتکردن درباره جنجالی که به پا کرده، از کانال رسمی این باشگاه بهرهبرداری میکند تا تقصیرات را با همه استقلالیها تقسیم کند».
«مظلومنمایی»، «هوچیگری»، «ارتباط نامتعارف» و «گلواژه» تازهترین کلماتی است که وارد ادبیات فوتبالی ایران شده و مدیران، مربیان و بازیکنانِ دو تا از بهترین باشگاههای ایرانی را درگیر خود کرده است. بهراستی آیا کسی به واژه «فرهنگی» که پیش از کلمه ورزشی، برای این دو باشگاه درنظر گرفته شده، اندیشیده است؟ «باشگاه فرهنگی- ورزشی استقلال» و «باشگاه فرهنگی- ورزشی پرسپولیس»؛ فعلا که فوتبال ایران، بهویژه در این روزها، چندان فرهنگی نیست و بیشتر شبیه به فوتبال «گلواژهای» شده است؛ فوتبالی که فقر گل و غنای حاشیه دارد.