استقلال هر اندازه که به لحاظ نفری قابل موازنه با رقیب سنتیاش پرسپولیس است و بازیکنان شاخصی دارد که میتوانند یک تنه از پس دربی ۹۶ برآیند اما روی نیمکت (در حوزه فنی) عمیقاً احساس ضعف میکند و این سو در ظاهر به سود سرخها است.
پرسپولیس با بودن یحیی گلمحمدی، حمید مطهری، کریم باقری و حتی افشین پیروانی در بخش فنی تیم کاملتری به نظر میرسد که بیتعارف تحلیل غلطی هم نیست اما استقلال در این بخش وضعیتی کاملاً متفاوت را تجربه میکند و از داشتن مهرههایی که از قابلیت فنی قابل ذکری برخوردار باشند، در مضیقه است.
بعد از جدایی فراز کمالوند که در دوران همکاریاش با استقلال عملکرد مطلوبی داشت، فرهاد مجیدی در تلاش بود یک مربی ایتالیایی (گابریل پین) را به استقلال بیاورد تا حفره بزرگی که روی نیمکت ایجاد شده، ترمیم شود اما مساعی او و باشگاه استقلال هرگز به سرانجام نرسید و سازمان لیگ مانع از حضور این مربی در فوتبال ایران شد.
ناکامی در جذب گابریل پین این تصویر را پدید آورد که شاید مجیدی سراغ گزینههای داخلی برود اما فرهاد مجیدی ترجیح داد نیمکتش خالی بماند و گزینههای وطنی را استخدام نکند.
در حالی که فرهاد مجیدی هیچ علاقهای برای همکاری با مربیان داخلی و حتی همقطاران قدیمی از خود نشان نمیداد، فرشاد ماجدی نیز به طرز شگفتآوری از کادرفنی استقلال کنار رفت تا نیمکت استقلال بیش از هر زمان دیگری تهی از افراد به نظر برسد. حال شاید خود ماجدی از لحاظ فنی اثربخشی آنچنانی در روند حرکتی استقلال نداشت اما به هر حال او به عنوان یک ایدهپرداز در کادرفنی حضور داشت و احتمالاً میتوانست در مواردی کمک حال دیگر مربیان باشد.
بیهیچ اغماضی اکنون استقلال تنها دو عنصر اثرگذار را روی نیمکت خود دارد و یک جنگ نابرابر میان نیمکت استقلال و نیمکت پرسپولیس در دربی ۹۶ شکل خواهد گرفت. در حالی که در آن سو نام یحیی، مطهری، باقری و حتی پیروانی نگاهها را مشغول خود ساختهاند در این سو مجیدی و مصطفوی تنها مهرههای قابل ذکر نیمکت استقلال محسوب میشوند و عملاً دیگر افرادی که روی نیمکت حضور دارند، نمیتوانند مهرههای ارزشمندی از بعد فنی تلقی شوند و حتی بعید است که مجیدی نیز از آنها در انتخاب روش بازی، انتخاب بازیکنان و تعویضها نظری بخواهد.
برد مقابل سایپا برای استقلال البته در همین شرایط بغرنج رقم خورد و پیشتر نیز فرهاد مجیدی توفیق کسب پیروزیهایی در غیاب نزدیکترین فرد کادرفنی (فراز کمالوند) به خود را داشت اما روشن نیست که استقلال در دربی ۹۶ با چنین کادری به چه دستاوردی دست یابد و حربه انگیزهسازی سرمربی استقلال با وعده پاداش تا چه اندازه بتواند در راستای توفیق استقلال موفق عمل کند.
باید توجه داشت که صالح مصطفوی که از او به عنوان یکی از مربیان اثرگذار نیز یاد میشود هرگز از تجربه کافی برخوردار نیست و مشارالیه بیش از آنکه یک مربی بازیخوان و با تجربه لقب بگیرد، عنصری است که در راستای آنالیز حریف و طراحی تمرین میتواند اطلاعات خامی را در اختیار سرمربی قرار دهد اما مربیانی از دسته کمالوند که خود نیز سالها در لیگ برتر سرمربی بودند میتوانستند در زمانهای بحرانی پیشنهادهای بهتری را به سرمربی ارائه دهند.
بنابراین نباید چنین تلقی کرد که مصطفوی نیز به عنوان دستیاراول به تکامل ذهنی رسیده (کما اینکه پیشتر نفر سوم بود) و همه بار فنی بازیها بخصوص در زمانهای حیاتی عملاً به دوش سرمربی استقلال است. ا این وجود، اگر استقلال با این مربیان حداقلی موفق به کسب پیروزی شود، فرهاد مجیدی لااقل میتواند در۳ بازی باقیمانده لیگ برتر و در ادامه جام حذفی به همین کادری که شکل گرفته امیدوار باقی بماند و با اتکا به تجربیات خود و مصطفوی کار را پیش ببرد اما چنانچه نتیجهای جز پیروزی در این میدان رقم بخورد، نیمکت خالی استقلال بیشک به عنوان یکی از مهمترین دلایل ناکامی مورد اشاره قرار خواهد گرفت. وضعیتی که البته سرمربی استقلال در به وجود آمدن آن نقشی ندارد و فرهاد مجیدی را نمیتوان بابت جداییهایی که رخ داده مقصر قلمداد کرد.
در این ماجرا بدون شک مدیران استقلال نقش مهمتری ایفا میکنند و در تأیید آن باید به روزی اشاره داشت که احمد مددی بیآنکه حتی دیگر اعضای هیأت مدیره (عبدیان، نظری و آصفی) خود را در جریان جدایی کمالوند قرار دهد، رضایتنامه این مربی را برای باشگاه سابقش سایپا صادر کرد. در حالی که حتی اگر مجیدی به واسطه رودربایستیهایی که با کمالوند داشت
با این جدایی تلویحاً موافقت کرده بود، مدیرعامل استقلال نباید اجازه جدایی را به این مربی میداد. حال اگر مدیریت استقلال در ادامه میتوانست نظر سرمربی استقلال برای استخدام مربی ایتالیایی را تأمین کند، جدایی کمالوند نیز توجیهپذیر جلوه میکرد اما ناکامی در جذب مربی ایتالیایی، استقلال را به سمتی برد که امروز در یک بازی فوق حساس و بسیار حیاتی برای کل مجموعه، نیمکت استقلال عناصر مهمی جز مجیدی و مصطفوی را روی نیمکت خود نمیبیند تا یکی از نابرابرترین نبردهای تاریخ میان استقلال و پرسپولیس از بعد فنی شکل بگیرد و سرمربی استقلال بیش از هر زمانی در این باشگاه احساس تنهایی کند.