در حالی که پرسپولیس اولین بازیکنش را در فصل و نقل صید کرد و مذاکره با دومی را علنی، هیچ خبری از باشگاه استقلال در مورد فعالیت در فصل و نقل و انتقالات مخابره نشده است.
با باخت در ضربات پنالتی مقابل فولاد، استقلال فصل ۱۴۰۰-۱۳۹۹ را نیز بدون جام سپری کرد. همچون فصل پیش که فرهاد مجیدی با باخت مقابل تراکتور از رسیدن به جام حذفی بازماند. اما این بار برخلاف سال قبل، تکلیف نیمکت استقلال برای فصل بعد مشخص است و از این نظر آبیها فرصتی را برای انتخاب سرمربی از دست نمیدهند.
اما حکایت جذب بازیکن برای استقلال در فصل نقل و انتقالات لیگی که در سالهای اخیر با کوچ زیاد ستارههایش به لیگهای خارجی، زیاد بازار داغی ندارد فرق میکند. گزینههایی که بتوانند بهتر و فراتر از بازیکنان فعلی تیمهایی چون پرسپولیس، استقلال و سپاهان باشند چندان زیاد نیست و اگر دیر بجنبی همان چند بازیکنی هم که در سایر تیمها درخشیدهاند جذب تیمهای رقیب میشوند.
اغلب بازیکنان با نمره عملکرد خوب لیگ برتر فصل پیش، در سه تیم صدرنشین حضور داشتهاند. همین موضوع باعث میشود که بیشتر اهتمام این سه باشگاه صرف حفظ بازیکنان فعلی خودشان شود.
نیاز استقلال به جذب بازیکن جدید اما بیشتر از پرسپولیس و سپاهان به نظر میرسد. ناکامیهای اپیدمی شده این تیم در کسب جام باعث شده تا هر سال این تیم با جذب چند بازیکن جدید به فکر تقویت تیمی باشد که عامل اصلی ناکامیاش را نه در عملکرد کادرهای فنی مختلف و رفت و آمد زیاد نیمکت که بیشتر در ضعف عملکرد بازیکنانش دیده است.
اما آنچه اغلب هواداران استقلال به آن رسیدهاند و اذعان دارند، نبود ثبات و نبود یک تفکر و استراتژی منسجم و ثابت در امور مدیریتی و فنی تیمشان است. برای همین هم همواره با حسرت از دوران حضور استراماچونی روی نیمکت تیمشان یاد میکنند و هم اکنون نیز علیرغم ناکامی در کسب جام، حامی سفت و سخت فرهاد مجیدی و ماندن او هستند. از نظر اغلب آنها، مجیدی کاریزمل، فکر و توان ساختن تیمی منسجم و با فلسفهی بازی مشخص را دارد. این همان چیزی است که از نظر آنها میتواند استقلال را از عصر هشت سالهی یخبندان نجات دهد. یک مربی مقتدر، محبوب و مقبول که بتواند تصمیمات مهم و کلیدی بگیرد.
معمولا اقتصاد دانها در مورد اصلاح امور اقتصادی، نیاز به یک جراحی اساسی را لازم میدانند و اعتقاد دارند که اصلاح ساختار اقتصادی نیاز به یک فرمانده مقتدر و بیرحم دارد که بتواند جامعهای را برای عوارض و دردهای پس از عمل جراحی آماده و همراه کند. در استقلال نیز، اصلاح رویهی تکراری رفت و آمد مربی و مدیر و بازیکن،نیاز به یک فرمانده کاریزماتیک دارد که فعلا مجیدی با آن میزان محبوبیت و مقبولیتی که دارد بهترین گزینه برای جراحی تن بیمار استقلال است. کسی که میتواند فرهنگ و اتمسفر ذهنی و روانی بازیکنان تیم را دچار یک تغییر اساسی کند.
با اینکه فاصله مجیدی و مدیریت استقلال به حد عجیبی زیاد است اما او سعی کرده با کمک حامیان متمول خود امور باشگاه را پیش ببرد و نقشی همچون علی پروین در پرسپولیس را ایفا کند. زمانی که پروین همزمان امور فنی و مدیریتی تیمش را پیش میبرد. با این تفاوت که پروین با حکم سازمان تربیت بدنی در اوایل دهه هشتاد، تبدیل به «همهکاره» پرسپولیس شد اما مجیدی فقط حکم سرمربیگری را دارد. با این حال خود مجیدی باید متوجه شده باشد که ادامه این وضعیت منجر به کاهش تمرکز او در مسائل فنی نیز میشود.
اینکه استقلال به طرز عجیبی رها شده و مدیریت این تیم تقریبا ارتباطی با سرمربی برای فعالیت در فصل نقل و انتقالات ندارد بسیار دردناک و عجیب است و جالب اینکه مجیدی حتی دیگر حوصله اعتراض به این وضعیت را هم ندارد و نا امید از مدیریت، خود دست به کار شده است. با این همه شاید همانطور که قبلا مجیدی اعلام کرده با حفظ همین تیم هم بتوان یک مدعی فتح لیگ برتر برای فصل بعد ساخت. هر چند باخت در فینال حذفی اعتماد هواداران را به برخی بازیکنان با سابقه در ترکیب این تیم کم کرده، اما این هنر یک مربی هم میتواند باشد تا با پایان دادن به تغییرات زیاد در ترکیب بازیکنان استقلال در ابتدای هر فصل، با همین بازیکنان فعلی هم تیمی بسازد که بتواند با پرسپولیس و سپاهان شانه به شانه رقابت کند. هر چند استقلال حتی در صورت حفظ همه بازیکنانش باز هم نیاز به تقویت در سه پست دفاع، هافبک و خط حمله دارد.
آنچه مشخص است دیر بیدار شدن مدیریت استقلال از خواب فصل نقل و انتقالات میتواند شانس این تیم را برای جذب گزینههای مورد نظر مجیدی کاهش دهد و باز هم همچون چند فصل اخیر، استقلال دوران گذار آرام و با ثباتی را بین دو فصل سپری نخواهد کرد.