مجید مجیدی کارگردان فیلم سینمایی «محمد(ص)» ضمن مرور مصائب و مشکلات فیلمسازی مذهبی میگوید آنقدر از هجمههای داخلی علیه این فیلم خسته شده است که دیگر نمیخواهد دربارهاش صحبت کند.
اگر حتی سینمادوست نباشید و سالی یک بار هم گذرتان به سینما نیفتاده باشد به لطف پخش چندین چندباره «بچههای آسمان» از تلویزیون، او را میشناسید؛ مجید مجیدی. همان که «رنگ خدا» را هم از او به یاد داریم، «آواز گنجشکها» را هم. اگر بخواهیم خط به خط کارنامه کاری او را مرور کنیم احتمالاً موضوع حوصلهسربری میشود اما خودش نقطه عطف زندگیاش را که توفیقی برای او بود، ساخت فیلم «محمد رسولالله (ص)» میداند که قریب به ۶ سال از زمان تولیدش میگذرد. فیلمی که البته همان زمان هزینههای تمام شدهاش و البته عدم توفیقش در عرصه بینالملل محلی برای انتقادها شد.
مجید مجیدی اما هر بار به منتقدانش گفته که دلارهای عربستان مانع از دیده شدن «محمد رسولالله (ص)» در سطح جهان و ارائه قرائتی درست از اسلام رحمانی شده است.
مجیدی در طول این سالها هر بار به دفاع از یک فیلم دیگر هم در حوزه تشیع پرداخته و خواسته است زمینه اکرانش فراهم شود؛ «رستاخیز» که حالا هفت سال است سرنوشتی جز توقیف پیدا نکرده است و به نظر میرسد نقطه اشتراکش با «محمد رسولالله (ص)» در ناکامیها نمایش چهره معصومین باشد؛ یکی در داخل، آن یکی در مرزهایی خارج از ایران.
گفتگوی پیش رو حاصل یک گپ و گفت کوتاه در حاشیه نشست سوگواره «تصویر دهم» است که این روزها مجیدی دبیریاش را بر عهده دارد. کارگردانی که کمتر تن به مصاحبه میدهد به ویژه اگر محوریت آن مصاحبه فیلم «محمد رسول الله (ص)» باشد؛ چرا که میگوید از هجمهها نسبت به این فیلم و حواشی آن خسته شده است.
مشروح این گفتگوی کوتاه را در زیر میخوانید:
* شما هم در نشست امسال و هم سال گذشته به وضعیت پیش آمده برای فیلم سینمایی «رستاخیز» به کارگردانی احمدرضا درویش اشاره و نسبت به عدم اکران این فیلم گلایه کردید. با توجه به اینکه پیشتر و پس از تجربه کارگردانی فیلم «محمد (ص)» از علاقه خود به فیلمسازی در فضای تاریخی-مذهبی گفته بودید بهنظر میرسد وضعیت بهوجود آمده برای فیلم آقای درویش مانع از ورود مجدد شما به این حوزه شده است. چقدر این ماجراها در عدم تکرار تجربه کارگردانی شما در این حوزه مؤثر بوده است؟
واقعاً این عرصه سختی است و اینگونه نیست که به این راحتی بتوان درباره آن تصمیمگیری کرد. ورود به حوزههای معرفتی و دینی بهخصوص در قالب تاریخی، اساساً یک چالش بزرگ است. هم از نظر محتوا و هم از نظر اجرا، این کار خیلیخیلی سخت و دشوار است. شما فقط تصور کنید در هر حوزه از مسائل اعتقادی و دینی چقدر با سلایق، نگاهها و حتی قرائتهای مختلف میتوانید مواجه باشید.
در خصوص زندگی پیامبر عظیمالشأن اسلام (ص) به خصوص در سالهای پس از رسالت ایشان آنقدر قرائتهای فراوان وجود دارد که هیچ فیلمسازی جسارت و جرأت ورود به این حوزه را ندارد. البته باید دیگرانی بیایند و بهویژه در حوزه مباحث محتوایی، عرصههای تازهای را باز کنند و فرصت را در اختیار هنرمندان قرار دهند تا در این حوزه کار کنند. کار کار سختی است و نمیتوان یکباره وارد این میدان شد.
* اما شما یک بار این سختیها را چشیدهاید.
بله اما هیچ فرقی ندارد. برای ورود مجدد همه آنها باید تکرار شود. هم به لحاظ محتوایی و هم به لحاظ اجرایی سختیها کماکان وجود دارد. شما فقط بحث دکور تاریخی را مدنظر داشته باشید. فقط جمعآوری امکانات، جدای از هزینه، سختیهای بسیاری دارد که باعث میشود برای یک فیلم، ۴ الی ۵ سال از عمر فیلمساز سپری شود. مگر ما چقدر قرار است عمر کنیم؟ شخصاً فکر میکنم به سهم خودم تلاش کردم تا ادای دینی کرده باشم و همین که مسیر کوچکی را باز کردیم، دیگران باید برای ادامه راه به میدان بیایند.
* یعنی دیگر این توان را در خود نمیبینید که بار دیگر وارد این میدان شوید؟
بحث توان نیست. باید دید چقدر پتانسیل تکرار آن تجربه وجود دارد. واقعیت این است که آنقدر این مسیر سخت بود که به لحاظ روحی نمیتوانم مجدد با تمام این سختیها مواجه شوم و بعد هم امکان دارد نتیجه نهایی دیگر نتیجه مطلوب خود آدم هم نباشد. در مجموع اما اعتقاد دارم که باید این مسیر باز شود. باید تلاش شود تا این راه ادامه پیدا کند. یکی از دلایلی که اصرار و تأکید دارم که کار آقای درویش علیرغم نقدهای بعضاً درستی که ممکن است نسبت به آن مطرح باشد، باید اکران شود همین است. نقدهای درست هم دلیل بر این نمیشود که این راه بسته بماند. نتیجه این بستن راه، همین شده است که آقای درویش ۵، ۶ سال است که هیچ فیلم دیگری نساخته است.
* فیلم شما و فیلم آقای درویش به واسطه نمایش چهره بزرگان دینی حاشیههای مشترکی داشت. فیلم «رستاخیز» در داخل با منع نمایش مواجه شده و فیلم شما هم در برخی کشورهای عربی با ممنوعیت روبهرو شد. درباره این چالش هم کمی توضیح میدهید؟
البته نمیتوان موضع علمای خودمان درباره فیلم آقای درویش را با عالمان دینی عربستان نسبت به فیلم «محمد (ص)» قیاس کرد. آنها یک جنگ ریشهای با ما دارند و بحثشان تقابل نگاه فقهی نیست. آنها از اساس با قرائت ما از فرهنگ درست اسلام حقیقی موافق نیستند. نمونههای این نگاه را هم به تواتر دیدهایم. همین عربستانیها از داعش حمایت کردند و دستشان در جاهای دیگر در دست اسرائیل بود و نوع قرائتشان از اسلام مشخص است.
خود من زمانی که فیلم «محمد (ص)» میساختم میدانستم و اطمینان داشتم در بیرون از مرزهای خودمان نسبت به آن حساسیت نشان خواهند داد. آنچه بیشتر آزاردهنده است، برخی هجمههای داخلی استآنها نمیخواهند قرائت درست از اسلام رحمانی در دنیا شنیده شود و مخالف نگاه ما هستند. بهخصوص که از نظر سیاسی نمیخواهند ایران این نگاه را در دنیا نمایندگی کند. در سالهای گذشته تلاشهای بسیاری در کشورهای مختلف داشتیم اما همه جا دلارهای عربستان راهمان را بست. برای خودم حیرتانگیز بود که قدرت دلاری اینها آنقدر زیاد است که حتی میتوانند اروپاییها را هم بخرند و نگذارند این فیلم به درستی در دنیا دیده شود.
* فارغ از این نکات که به درستی هم به آنها اشاره کردید اما در مجموع حساسیت نسبت به مقوله نمایش چهره بزرگان دینی، فیلم آقای درویش را در داخل متوقف کرد و فیلم شما را هم در بیرون از مرزها بایکوت کرد. فکر نمیکنید این میزان حساسیت، ریسک ورود به این حوزه را بالا برده است؟
طبیعتاً تأثیرگذار که بوده است. فیلمسازان دیگر جرأت ورود به این حوزه را ندارند. اما بخشی از این هجمهها برای فیلمساز قابل پیشبینی و تصور است. خود من زمانی که فیلم «محمد (ص)» میساختم میدانستم و اطمینان داشتم در بیرون از مرزهای خودمان نسبت به آن حساسیت نشان خواهند داد. آنچه بیشتر آزاردهنده است، برخی هجمههای داخلی است.
وقتی فیلم «محمد (ص)» ساخته شد، ما هیچگونه امکانات، حتی به اندازه یک ریال از امکانات سینمایی کشور استفاده نکردیم. نه پول گرفتیم و نه امکانات؛ همه امکانات فیلم از جای دیگری تحت عنوان بنیاد مستضعفان تأمین شد و بهواسطه آن کلی امکانات هم به سینمای ایران وارد شد، اما حرف و حدیثها و هجمههایی به ما وارد کردند که خود شما در جریان هستید. گفتند چرا باید چنین بودجه و امکاناتی در اختیار فلانی قرار بگیرد.
آنقدر از این هجمههای خسته شدم که دیگر نمیخواهم دربارهاش صحبت کنم. همین شهرک سینمایی که برای این فیلم آن زمان با بودجه ۲۷ تا ۳۰ میلیارد تومانی ساخته شد، همین امروز اگر کارشناسی کنید، ارزش افزودهاش کمتر از ۲ تا ۳ هزار میلیارد تومان نیست. یک دکور تاریخی نام ببرید که تلویزیون برای اثر تاریخی ساخته باشد و همچنان مانا باشد.
* و از این دکور همچنان هم استفاده میشود.
بله همین امروز بخش زیادی از سریال سلمان فارسی (ع) در همین دکور در حال تصویربرداری است. کلیپهای زیادی از کشورهای مختلف در همین شهرک ساخته شده است. این تنها بخش دکوری است که به آن اشاره میکنیم.
* بله خاطرم هست که دوربینهای مجهزی هم برای پروژه «محمد (ص)» وارد کردید که همچنان در سینما مورد استفاده است.
بله همچنان از دوربینها، لنزها و تجهیزات نوری که آورده بودیم استفاده میشود. با این همه بابت همان هجمهها امروز خستهایم. وقتی میخواهید یک فیلم در ابعاد تاریخی عظیم بسازید، نمیتوانید بودجه آن را با یک فیلم شهری مقایسه کنید. این قیاس از اساس قیاس درستی نیست. در هالیوود هم ببینید این تفاوت بودجه مشهود است. فیلم آخری که از حضرت موسی (ع) ساختند، با آنکه بخش عمدهاش جلوههای ویژه بود، ۳۰۰ میلیون دلار برایش هزینه شد. کارهای بزرگ تاریخی قاعدتاً چنین بودجههایی را نیاز دارد. تصور کنید همین فیلم «محمد (ص)» را بدون این لوکیشن و دکور چگونه میتوانستیم بسازیم. مهم این است که آنچه در تصویر میبینیم امروز باورپذیر شده و این هزینهها جزو قاعده کار است.