مجری سمت خدا گفت: مخاطبان ما فقط مسلمانان شیعه و سنی ها نیستند بلکه از ادیان فرق و مذاهب دیگر هم مخاطب داریم حتی از مسیحیان و یهودیان.
نجم الدین شریعتی:
* جمعیت زیادی از کالیفرنیا به ما پیام دادند که خطیب ندارند و برنامه سمت خدا را به عنوان خطیب یک برنامه پخش می کنند و بعد جلسه شان را برگزار می کنند که این بار مرا خیلی سنگین می کرد. اگر ۴۵ دقیقه آنتن تلویزیون در اختیار شرکت های بازرگانی بود، ارزش گذاری های کلانی برای آن می شد و ما هم باید به همان اندازه و ارزش مطالعه و بار علمی داشته باشیم تا به مخاطب بدهیم.
* از دوران نوجوانی گویندگی رادیو و تلویزیون را خیلی دوست داشتم و خیلی هم برای آن تلاش کردم اما نمی شد و به همین دلیل به سراغ درس و زندگی رفتم و عزمم را برای درس خواندن جزم کردم تا اینکه روزی در محله امامزاده یحیی آقای حسن زاده یکی از کارگردان های تلویزیون آمده بود تا برای برنامه جدیدش لوکیشن ببیند و وقتی مرا دید، به من پیشنهاد کار داد.اما قلبا تمایلی نداشتم چون به تلویزیون رفتن را از اهدافم پاک کرده بودم اما با پیگیری های فراوان کارگردان، اجرای برنامه «نقطه ب» را پذیرفتم.
* پس از آن با برنامه «نیمرخ» همکاری کردم که حالتی دینی داشت و برای نوجوانان ساخته شده بود. بعد از آن چند برنامه برای شبکه سه ساختیم و بعد «زلال احکام» را اجرا کردیم. بسیاری به من میگفتند با این کار شخصیتت جور دیگری شکل می گیرد و این کار را نکن اما واکنش هایی که از مخاطبان می دیدم به من می گفت که در جایگاه درستی ایستاده ام.
* رئیس جمهور وقت که می رفت سفر استانی از مردم می خواست درخواست های خود را روی کاغذهایی برای او بنویسند یک روز که از سفر به یکی از ناحیه های صعب العبور کشور رفته بود نامه ای را آورد که به آقای ضرغامی داده بود و سلسله وار در سازمان به دست من رسید، در این نامه به جای درخواست هایی که عامه مردم از رئیس جمهور دارند، یکی از مخاطبان از زلال احکام سوالی پرسیده بود. پس از دیدن آن نامه متوجه شدم که این موضوع بار ما رسانه ای ها را سنگین می کند. زلال احکام که به بلوغ رسید و یک دوره فقهی را برای مردم گفتیم، جرقه «سمت خدا» شروع شد.
*احساسم این است که با ارتباط مداوم با مخاطب و پیام هایی که بین ما رد و بدل می شود می فهمی جای تو درست است یا نه به همین دلیل ارتباطم را با مخاطب حفظ می کنم. خیل عظیمی از مخاطبان فرهیخته ما خارج از کشور هستند هر برنامه ای که بر اساس بررسی ها واکنش های مثبت تری برای آن ها از مخاطب دریافت کنیم آن را برجسته تر می کنیم.
* هرچقدر مشکلات معیشتی مردم و سختی هایشان بیشتر شود احساس می کنی بار مسئولیت تو سنگین تر است چون با دین می توان عینکی به مردم داد تا بتوانند از کنار سخت ترین مشکلات گذر کنند.
* نشستن با آقای قرائتی در روزهای اول سخت بود چون ایشان خیلی کم گفت و گو می کردند چون خودشان درس هایی از قرآن را داشتند اما رفته رفته هم کارشناسان اعتماد پیدا کردند و هم من تا حدودی فهمیدم چطور باید با طرف مقابلم برخورد کنم. خودم را اولین مخاطب حرف های اساتید می بینم و اول از همه دل می دهم که این خود در تاثیرگذاری نقشی مهم دارد.
* اجرای سمت خدا خیلی کار سختی است چون برخی مواقع ممکن است حرف هایی را شنیده باشی ولی باید مسمتع خوبی باشی. همیشه سعی داشته ام با صداقت با مخاطب ارتباط برقرار کنم چون مخاطبان فهیمی داریم. در سمت خدا همه معلوماتم را کنار می گذارم و خیلی وقت ها خالی الذهن از نظر معلومات دینی اساتید رو به روی آن ها می نشینم که با مخاطب یکسان باشم.
* مرتب مخاطبانمان را رصد می کنیم، مخاطبان ما فقط مسلمانان شیعه و سنی ها نیستند بلکه از ادیان فرق و مذاهب دیگر هم مخاطب داریم حتی از مسیحیان و یهودیان. نکته این موضوع این است که اگر کسی به مباحث مطرح شده در سمت خدا دل بدهد بدون حب و بغض با فطرت خود همراه شده است. نورانیت سخنان اهل بیت (ع) فطرت های بیدار را با خود همراه می کند. وقتی مسیحیان در برابر نهج البلاغه زانو می زنند تکلیف مشخص است.