در فوتبال ایران تا دلتان بخواهد اتفاقات عجیب و غریب رخ میدهد. از نقل و انتقالات گاهاً چند میلیاردی و نه چندان منطقی تا رفتارهایی که برخی مدیران و مربیان از خود بروز میدهند. رفتارهایی که نه نشان از حرفهایگری در آن دیده میشود و نه تعهد. سوژه این گزارش، یکی از مدیران لیگ برتری است که در روزها و هفتههای اخیر تصمیمات عجیبی اتخاذ کرده و در این مسیر، آینده باشگاه را تحت تأثیر قرار داده است. شاید در کوتاهمدت، مثلاً یکی دو ماه دیگر این تصمیمات عجیب خللی در امور باشگاه وارد نکند اما حداکثر تا نیمفصل با هفتههای ابتدایی فصل میتوان مسیر پر پیچ و خمی برای باشگاه مورد نظر تصور کرد.
ماجرا از جایی شروع شد که باشگاه مورد نظر رتبه مناسبی در لیگ برتر کسب کرد و البته جابهجاییهایی در کادرفنی این تیم هم انجام گرفت. جابهجاییهایی نه چندان منطقی که یک فوتبالدوست ساده و کم تجربه هم میداند چه ضرر هنگفتی به تیم فوتبال باشگاه وارد کرده و خواهد کرد. اینکه یکی از موفقترین مربیان را به راحتی از دست بدهی و سراغ چند گزینه بروی و با یکی از آنها که امتحان پس داده و نه چندان موفق است به توافق برسی، یعنی کاسهای زیر نیم کاسه است. یعنی قرار است اتفاقاتی رخ بدهد که شاید کسی از آنها سر در نیاورد و آنچنان به پشت پرده ماجرا ورود نکند.
میگویند با تغییراتی که در دولت رخ داده و وزرای جدیدی که مسئولیت میگیرند و روی کار میآیند، شاید سرنوشت این باشگاه نیز دستخوش تغییر شود. یعنی در بالاترین سطح، مدیران قبلی صندلی خود را از دست میدهند و جای خود را به افرادی جدید میدهند. به همین دلیل صندلی مدیریت باشگاه مربوطه نیز دستخوش تغییر خواهد شد و مدیرعامل جدیدی انتخاب میشود. این یعنی روز وداع مدیرعاملی که تصمیمات عجیب و غریبی گرفته، نزدیک است و چه بسا ادامه همکاری او به هفتههای ابتدایی لیگ نیز نرسد.
در همین شرایط، به جز مربی، بازیکنان این باشگاه هم یکی پس از دیگری جدا میشوند و رهسپار تیمهای لیگ برتری میشوند. جالب اینکه آقای مدیرعامل هم جلوی آنها را نمیگیرد. شاید الان که قرارداد آنها به پایان رسیده و بازیکن آزاد محسوب میشوند، حق انتخاب با بازیکنان باشد اما آیا این امکان وجود نداشت از چند ماه قبل پیشنهاد تمدید قرارداد پیش روی آنها گذاشت تا برای سالهای آینده نیز در باشگاه بمانند و همچنان در سطح بالا بازی کنند؟ این امکان گویا وجود داشت اما به نظر مدیرعامل چنین تصمیمی نداشت تا همگی جدا بشوند و یک تیم معمولی در اختیار سرمربی باشد.
شاید بپرسید چرا مدیرعامل دوست دارد بازیکنان جدا بشوند و تیم در حد و اندازههای فصل قبل بسته نشود و نتیجه نگیرد؟ پاسخ سؤال مشخص است. چون در تغییرات مدیریتی، صندلیاش را از دست خواهد داد و به همین دلیل علاقهای ندارد تا مدیرعامل بعدی موفقیتهای فصل قبل را تکرار کند. آقای مدیرعامل علاقهمند است تا نتایج دوران مدیریتش ماندگار شود و نامش همیشه سر زبانها بماند. این یکی از رفتارهای عجیبی است که متأسفانه در فوتبال ایران رخ میدهد و تیمهای نه چندان پر طرفدار را تحت تأثیر قرار میدهد. تحویل دادن یک کشتی با سرنشینانی نه چندان زبده و ناخدایی ناموفق در سالهای اخیر، یعنی نمیخواهی تیم نتیجه بگیرد و روزهای موفق قبل را تکرار کند.
باشگاه هم که تماشاگر زیادی نداشته باشد، آنچنان که باید تحت بررسی ریزبینانه قرار نمیگیرد و نتیجهاش همین تصمیماتی است که اتخاذ میشود و کسی هم خم به ابرو نمیآورد. اگر دیدید باشگاه مورد نظر به بدترین شکل ممکن تدارک دید تا وارد مسابقات شود و البته نتیجه هم نگرفت، به اتفاقات تلخی که در پشت پرده فوتبال ایران رخ میدهد، پی خواهید برد. مواردی که جذابیت فوتبال و اصلی به نام تعهد را زیر پا میگذارد و در درازمدت به یک تیم، یک باشگاه و در نهایت جوانانی که قرار است پیشرفت کنند، لطمه میزند.