احسان انوریان (نوازنده، آهنگساز و سرپرست گروه خسروان) که سال گذشته طی همکاری با سالار عقیلی آلبوم «پیدای پنهان» را روانه بازار کرده بود، به تازگی با همراهی اعضای گروهش آلبومی را با آهنگسازی خودش، رضا انسان و علی فربودنیا منتشر کرده که «چنگ عشق» نام دارد و جاهد ملک زاده خواننده آن است. اشعار این اثر که بر اساس موسیقی دستگاهی ایران تولید و ارائه شده سروده هوشنگ ابتهاج، فصیح الزمان شیرازی و محمد قهرمان است. احسان انوریان که طی چند ماه گذشته به ساخت و ارائه چند تک آهنگ پرداخته، طی گفتگو با ایلنا، از جزییات و ویژگی آلبوم «چنگ عشق» گفت.
از آخرین فعالیتهای خودتان و گروه «خسروان» بگویید.
آخرین اجرای ما سال ۱۳۹۸در جشنواره موسیقی فجر بوده و پس از آن نیز درگیر بیماری کرونا شدیم و همه چیز تعطیل شد و قاعدتا فعالیتهای گروه «خسروان» هم تحت تاثیر قرار گرفت. طبیعتا تمام کنسرتها و دیگر فعالیتهای جمعی تعطیل شد.
استان خراسان در برگزاری کنسرت ضعیف عمل کرده است.
بله همینطور است. منظورم از اجرا، برنامههای کارگاهی است که معمولا با حدود پنجاه، شصت نفر از مخاطبان برگزار میشود؛ وگرنه همانطور که میگویید کنسرت برگزار کردن در مشهد چه در شرایط عادی و چه در شرایط غیرمعمول اتفاقی دشوار و بعید است.
البته جشنواره موسیقی فجر سال گذشته برگزار شد اما اجرای شرکت کنندگان قبلا ضبط شده بود و به صورت مجازی به سمع و بصر مخاطبان رسید.
من برای حضور در جشنواره پارسال کار فرستاده بودم اما متاسفانه تصویب نشد. گویا تصمیم برگزارکنندگان بر این بود برای جلوگیری از شیوع بیشتر کرونا گروههای کمتری را از شهرستانها بپذیرند. مطمئنا کیفیت جشنوارهها به صورت حضوری بالاتر است، زیرا زمانی که مخاطب و جمعیتی نباشد اجراکنندگان انرژی لازم را نخواهند داشت. من کنسرتها و برنامههایی که توسط انجمن موسیقی ایران و هفتدانگ برگزار میکند را میبینم، جای مخاطبان در سالن بسیار خالی است. به نظرم اصل ماجرا مخاطب است که حال از داشتنش محروم هستیم. آنطور که برنامهها را دنبال میکنم رویکرد برگزار کنندگان بیشتر روی انتخاب و دعوت از هنرمندان تهران است و موزیسینهای شهرستان کمتر مورد توجه قرار دارند.
آخرین گفتگوی ایلنا با شما در رابطه با آلبوم «پیدای پنهان» با آهنگسازی شما و صدای سالار عقیلی بود. آلبوم «چنگ عشق» پس از این مجموعه منتشر شده؟
روحیه من به گونهای است که نمیتوانم بیکار بنشینم و ترجیحم این است مدام در حال فعالیت باشم؛ بنابراین به اتفاق اعضای گروه «خسروان» به طور مستمر مشغول تولید و ضبط اثر هستیم و این رویه همچنان وجود دارد. آلبوم «چنگ عشق» نیز طی همین روند به مرحله تولید و انتشار رسیده و ضبط قطعات آن از سال ۱۳۹۵ آغاز شده است. البته اینطور نبوده که از همان ابتدا هدفمان تولید آلبوم باشد و قطعات نیز برای این مقصود ضبط نشدهاند. ما در واقع آثار را ضبط میکردیم تا تکآهنگهایی داشته باشیم. اتفاقا برای چند قطعه موزیک ویدئو هم ساختهایم که یکی از آنها قطعه «چنگ عشق» نام دارد و منتشر شده است.
در نهایت چه شد که تصمیم گرفتید آثار اخیر گروه «خسروان» را در قالب آلبوم منتشر کنید؟
من به اتفاق اعضای گروه مشغول تمرینات هفتگیمان برای اجرا بودیم، تا اینکه به جشنواره موسیقی فجر دوسال پیش رسیدیم. به فجر که رسیدیم، تمام رپرتوارها در این رویداد اجرا شد و پیش از این نیز آنها را در نیشابور، کاشمر و مشهد در قالب کارگاهی پژوهشی (ونه کنسرت) در مقابل جمعیتی حدود شصت نفر، اجرا کرده بودیم. خلاصه اینکه همه آثار و رپرتوارهای ما اجرا شده بودند و مشغول برنامهریزی برای رپرتوارهای بعدیمان بودیم که با بحران کرونا مواجه شدیم. با دوستان مشورت کردیم و گفتیم اگر زمان صرف کنیم و به آماده کردن رپرتوارهای مورد نظرمان بپردازیم، چه فایدهای خواهد داشت، زمانی که کنسرتی نیست؟ از سویی میدیدیم از گروه ما در اجراهای مجازی و آنلاین هم استفاده نمیشود و در این زمینه دعوتی وجود ندارد، بنابراین تصمیم بر این شد پس از جمع آوری قطعات و انجام امور مربوطه، آنها را در قالب آلبوم منتشر کنیم.
یعنی همه قطعات را حاضر و آماده در اختیار داشتید و فقط برای ثبت و نشر آنها اقدام کردید؟
خیر همه کارها تمام و کمال انجام نشده بود. بخشی از آنچه باقی مانده بود و باید انجام میشد، برخی آوازها وتکنوازیها بود که به انجام آنها پرداختیم. بر همین اساس از سال ۱۳۹۸ تا سال ۱۳۹۹ به ضبط قطعات پرداختیم. از سال ۱۳۹۹ به بعد هم ضمن طراحی آلبوم، کارهای مربوط به اخذ مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را انجام دادیم.
آیا دستگاههای دولتی شما را در این زمینه مورد حمایتهای مالی قرار دادند؟
خیر به هیچ وجه حمایتی وجود نداشته و تمام هزینهها را خودمان متقبل شده ایم.
بخش بیشتر هزینه یک آلبوم در دنیای امروز، طراحی و چاپ لیبل و بستهبندی آن است. چگونه از پس این مورد برآمدید؟
بله متاسفانه هزینههای چاپ بسیار زیاد است و ما برای جلوگیری از صرف هزینههای گزاف تیراژمان را پایین آوردیم. مثلا به جای اینکه هزار نسخه آلبوم فیزیکی منتشر کنیم، بخش اعظم تمرکزمان را روی فرمت دیجیتال گذاشتیم. البته ارائه آلبوم فیزیکی هم مدنظرمان بوده و بیش از دویست نسخه منتشر کردهایم تا آنهایی که تمایل دارند، امکان تهیه داشته باشند.
تعداد طرفداران آلبوم فیزیکال نسبت به قبل خیلی کمتر است. از طرفی هر آلبوم بیش از سی هزارتومان قیمت دارد که در شرایط فعلی برای خیلیها رقم قابل توجهی است. در بازار نابسامان فعلی ممکن است سودی از فروش آلبوم نصیبتان نشود.
واقعیت این است که به مقوله فروش و بیزینس ماجرا خیلی فکر نکردهایم و توقع سود مالی هم نداریم. نگرانی ما بیشتر از این بابت بود که آثارمان از دست نروند. گروههای موسیقی روزی تشکیل میشوند و روزی هم تعطیل خواهند شد. در خلال این روند هم اتفاقات بسیاری رخ میدهد که بر نحوه فعالیتها تاثیر میگذارد. به هرحال روحیه آدمها در طول زمان تغییر میکند و هزار اتفاق میافتد. شما حساب کنید من نوعی، گروهی را با تعدادی افراد تشکیل دادهام و قطعاتی را تولید و تا مرحله اجرا پیش بردهام. واقعا حیف است این تلاشها بیاهمیت انگاشته شود و آثار هم فراموش شوند. ارائه آلبوم از این اتفاق جلوگیری میکند و منجر به ثبت قطعات خواهد شد.
زمانی که صفر تا صد ساخت و اجرای یک اثر طی شده، تنها موردی که میماند ضبط آنها در استودیو است.
بله انجام مورد آخر هم به عهده خودمان است. خودمان تجهیزات ضبط خریداری کردهایم و در خانه به ضبط بخشهای انفرادی و آوازها میپردازیم. در کل هدفمان این بوده با انجام چنین کارهایی از رقم هزینهها کم کنیم.
مشکل عمده آلبومهایی که بر اساس موسیقی دستگاهی ایران تولید میشوند، چیست وآلبوم «چگ عشق» را دارای چه ویژگیهایی میدانید؟
من معمولا آلبومهای تولید شده در فضای موسیقی سنتی ایران را دنبال میکنم و آنچه میخواهم بگویم بر همین اساس است. مشکل معمولی که با شنیدن آلبومها متوجهش شدهام، این است که اغلب آنها اجرایی نیستند و صرفا به قصد انتشار، ارائه شدهاند. چنین آلبومهایی، اغلب شامل قطعاتی هستند که به هم ارتباطی ندارند و اصطلاحا از هم منفکند!
منظور از قطعات بیربط چیست؟
منظور این است که اغلب قطعات یک آلبوم بر اساس دستگاههای مختلف ساخته شدهاند، بیآنکه خط سیری مشخص داشته باشند. من از نوجوانی و از همان زمان که موسیقی ایرانی را شناختم به این موضوع توجه کردهام. همیشه دلم میخواست آثاریک آلبوم خط سیری مشخص داشته باشند و مخاطب با شنیدن آنها احساس کند در بطن ماجرایی قرار گرفته است. اگر بخواهم در اینباره مثال بزنم باید از آلبوم «آستان جانان» یکی از آثار استاد محمدرضا شجریان نام ببرم. زمانی که مخاطب پای این اثر مینشیند، میداند که قرار است طی نود دقیقه چه بشنود. او میداند موسیقی دستگاهی در آلبوم مذکور از کجا شروع شود و به چه قطعات و بخشهایی میرسد. وجود این خط سیر نوعی ویژگی است و به ندرت در آلبومهای موسیقی ایرانی امروزی، شاهد آن هستیم. به نظرم یکی از دلایلی که باعث شده مخاطبان امروزی کمتر آثار ایرانی و سنتی را بشنوند، همین موضوع است. در واقع باید اینگونه باشد که مثلا در مدت زمانی شصت، هفتاد دقیقهای رپرتوارهایی را بشنویم که به یکدیگر مرتبط هستند. مخاطب باید متوجه تغییر گوشهها و دستگاهها باشد و خط و ربط آنها را درک کند. او همچنین، باید متوجه شود مثلا در بخشهایی سازها دستگاهها را عوض میکنند. همه مواردی که گفتم باعث شد دغدغهام تولید مجموعهای با خط سسیر مشخص باشد. دوستان نیز پای کار بودند و در این زمینه همکاری کردند و از آنها ممنونم.
قطعات آلبوم «چنگ عشق» توسط شما و دو آهنگساز دیگر ساخته شدهاند. بر همین اساس آیا میتوان گفت آلبوم اثری کارگاهی است؟
نه اساس ساخت و ارائه آثارمان کارگاهی نبوده است. من از حدود ۱۵ سال پیش که گروه «خسروان» را تشکیل دادم تا همین الان، همیشه رویکردم این بوده که قطعات تولید شده در یک اجرا متعلق به یک نفر نباشد. زمانی که آثار یک آلبوم را یک آهنگساز میسازد، معمولا از دقایق اولیه به بعد قطعات قابل پیشبینی خواهند بود. در این صورت تنها اتفاقاتی که رخ میدهد، تغییر ریتم و نهایتا گوشهها خواهد بود.
حتی اینکه آثار یک آلبوم توسط یک یا چند نفر تنظیم شوند، در کیفیت آثار موثر است. معمولا روال این است که قطعات یک آلبوم توسط یک نفر تنظیم میشوند که این هم اتفاق خوبی نیست. هیچ ایرادی ندارد که از سلیقه و خلاقیت چند نفر در تنظیمها بهره ببریم.
با شما موافقم. دغدغده معمولم این است که اعضای «خسروان» قطعات جدید به گروه آورند و آنها را به این کار تشویق میکنم. اینگونه بود که آقای رضا انسان و آقای فربودنیا که آهنگساز کاربلدی است، پیشدرآمد و قطعاتی را ساختند. رنگی از استاد ابولحسن صبا را نیز به آثار افزودیم تا فضای کار سنتیتر شود.
در آلبوم «چنگ عشق» آن خط سیری که دربارهاش توضیح دادید و بر آن تاکید دارید، چیست و چگونه شکل گرفته است؟
به نظرم اولین بخش یک آلبوم در موسیقی ایرانی مقوله آواز است. برای رسیدن به این مقصود شعری انتخاب میشود که باید از شروع ماجرا (بعد از پیش درآمد) آن را داشته باشیم و همچنان در بین تصانیف و چهارمضرابها وجود داشته باشد. این تاکید باید بگونهای باشد که مخاطب به دنبال آن کل اثر را دنبال کند و مدام بپرسد که شعر در ادامه میخواهد چه بگوید؟ در کل شعر یکی از بخشهای مورد توجه من در آلبوم «چنگ عشق» است و در همین راستا آثاری از استاد هوشنگ ابتهاج، فصیح الزمان شیرازی و محمد قهرمان را انتخاب کردم. بخشی از خط سیر مورد نظرم به واسطه اشعار ایجاد شده است. طی این روند باید آوازی انتخاب کنیم به نوعی که بتوان آن را در چند گوشه بریم، ضمن اینکه آن را در کنار تصانیف قرار دهیم. به زبان عامیانهتر باید شنونده را در شعری نگاه داریم و سپس مثلا او را با تصنیفی مواجه کنیم و در ادامه او را به دیگر دستگاهها و گوشهها ببریم. این رویه امری مرسوم بوده و خیلیها در آلبومهایشان به آن توجه داشتهاند.
اما این روند چند سالی است در آثار دستگاهی جدیدتر وجود ندارد!
متاسفانه همینطور است. آنچه امروزه باب شده اینگونه است که مثلا دو بیت از یک شعر خوانده میشود، بعد موسیقی وارد چهارمضراب میشود و در ادامه ابیات دیگر خوانده میشود. طی این روند مخاطبان به درک درستی از اثر نخواهد رسید.
و در نهایت هم اثری تمیز و بیکم و کاست به مخاطبان ارائه نخواهد شد.
دقیقا. وقتی هر قطعه در هر دستگاه و گوشه ساز خودش را بزند و راه خودش را برود، اثر باری به هرجهت خواهیم داشت. اینگونه میشود که آثار در گوشههای مختلف شعرهای متفاوت با مضمون و معناهای متفاوت خواهند داشت که ربطی به یکدیگر ندارند. این اتفاق از انسجام اثر به شدت خواهد کاست. هنر این است که در یک آلبوم یک مضمون داشته باشیم.
گفتید خط سیر آلبوم «چنگ عشق» بر اساس دو مقوله شکل گرفته. آن دیگری چیست؟
آن بخش دیگر، خط و ربط دو دستگاهی است که در دو اثر آنها را در کنار یکدیگر قرار دادهایم. مثل اینکه «نوا» را تا انتها برویم، بعد آن را به دستگاه «شور» برده و از «شور» به دشتی برویم، سپس آن را به رنگ ابوعطای استاد صبا پیوند زنیم؛ اتفاقی که در قطعه «بهار من» رخ داده است. طی این اتفاق تلاش بر این بوده که مخاطب حین مواجه با تعویض ناگهانی دستگاهها اذیت نشود.
اگر توجه کنید طی چند سال گذشته به ندرت در آثار ایرانی آواز شنیدهایم. با توجه به همه اینها مقوله آواز در آلبوم «چنگ عشق» چه جایگاهی دارد و تا چه حد برایتان اهمیت داشته است؟
زمانی که درباره موسیقی ایرانی با من حرف میزنند در پاسخ میگویم موسیقی ایرانی یعنی آواز. منظورم از آواز آن چیزی است که بر ردیف وابسته است. اگر آواز را از یک آلبوم بگیریم، دیگر اثری دستگاهی نخواهد بود.
برخی از فعالان موسیقی ایرانی نظرشان این است که مخاطب امروز آواز دوست ندارد و به همین دلیل پرداختن به آن بیفایده است!
به نظرم اگر مخاطبان ما موسیقی ایرانی را دوست ندارند و به آواز هم کم توجه هستند، دلیلش ما موزیسینهای این عرصه هستیم. البته بخش دیگری از دلایل این کم توجهی، سیاستهای اخذ شده در کشور است اما به نظرم من مشکل اصلی از سوی موزیسینهاست. آن عرق و تعصبی که باید نسبت به موسیقی ایرانی داشته باشیم، وجود ندارد؛ البته تعصب به معنای مثبتش. اغلب دوستان صرفا میخواهند کاری کنند که به واسطه آن دیده شوند. مثلا ترجیح میدهند به سراغ موسیقی مقامی و آثار محلی بروند.
چه شد که جاهد ملکزاده را به عنوان خواننده انتخاب کردید و مانند آلبوم قبلی که سالار عقیلی خوانندهاش بود از وجود افراد چهره بهره نبردید؟
جاهد را از سال ۱۳۹۳ میشناسم و از آن زمان تاکنون با او همکاری داشتهام. او در واقع یکی از اعضای گروه «خسروان» است. ایشان از اول در جریان روند تولیداتمان بوده است. یکی از مشکلاتی که با دیگر خوانندگان دارم و بابتش با آنها بسیار بحث میکنم نحوه خوانش اشعار است. متاسفانه مسئله بزرگ خوانندگان ما این است که حین اجرا، نمیدانند چه میخوانند! یعنی نیستند شعری که میخوانند چه معنایی دارد. یا اینکه در اغلب مواقع شعری که میخوانند دغدغهشان نیست. زندهیاد شجریان در این زمینه قابلیتهای بسیار داشت و شعرشناسی قابل و درجه یک بود. ایشان دغدغه شعر داشتند و آن را با بندبند وجودش میخواند. خوانندگان بسیار معدودی این ویژگی را دارند. من با جاهد ملکزاده خیلی روی موضوع شعر کار کردهام، ساعتها مینشستیم و در اینباره صحبت میکردیم. روال کارمان اینگونه بود که پس از انتخاب شعر و حین ساختن تصنیف، آن را برای جاهد میفرستادم و میگفتم من این شعر را انتخاب کردهام، اما هنوز کارهای آن برای ساخت اثر انجام نشده، اما تو آن را بخوان. او هم در برخی مواقع نظر میداد و مثلا میگفت چه خوب است که شعر را یا فلان بیت را در گوشه «نهفت» اجرا کنی.
برای توجه بیشتر هنرمندان و مخاطبان به آلبوم، همچنین فروش بیشتر وسوسه نشدید خوانندهای مطرح را انتخاب کنید؟
واقعا نه. به این دلیل که جاهد ملکزاده از ابتدای ساخت قطعات کنار ما بود. به نظرم اصلا نمیشد جاهد از آلبوم «چنگ عشق» جدا شود. جاهد مانند نوازندهای بود که در کنار کار تمام اتفاقات و تنظیمات را از بر است و آنها را بدون نت و با گوشت و پوست و استخوانش مینوازد.
آلبوم «چنگ عشق» به لحاظ محتوا و ساختار اثری یک دست است. پس دلیل اصلی این ویژگی، همراهی اعضای گروه از ابتدا تا انتشار است.
بله همینطور است.
آلبوم «چنگ عشق» در کارنامهتان چه جایگاهی دارد؟
بنا به دلایلی که دربارهشان توضیح دادم این اثر را حتی از آلبوم «پیدای پنهان» بیشتر دوست دارم زیرا هرآنچه مدنظرم بوده در آن اتفاق افتاده است.
کاش آلبوم را در زمانی بهتر منتشر میکردید که اگر اینطور بود مراسم رونمایی وجود داشت و مخاطبان بیشتری در جریان اثر قرار میگرفتند.
واقعا اوضاع بسیار بدی داریم و این امکان به دلیل همه گیری کرونا میسر نبود.
اگر ناگفتهای مانده بفرمایید.
همیشه پیش از انتشار آلبوم میگویم کاش در مملکت ما مجموعهای باشد که به نقد آثار موسیقایی بپردازد، مانند برخی انتشاراتها که پس از انتشار یک کتاب درباره آن صحبت میکنند. موسیقی ما فاقد چنین بخشی است. به نظرم اگر نهاد یا تشکلی باشد که پس از نشر آثار جدید آنها را بررسی و سپس به مردم معرفی کند، اتفاقات بهتری میافتد.