ماهها است که باشگاه پرسپولیس و تیم ملی فوتبال به طور مشترک و گاه به طور همزمان از کریم باقری استفاده میکنند و در نتیجه باید پرسید چرا او اینقدر پرطرفدار است. دوست داشتن باقری عادت تماشاگران است و نه تنها هواداران تیم «سرخ» به او ارادتی ویژه دارند، طرفداران رقیب بزرگ آنها (استقلال) نیز به وی احترام میگذارند و افسوس میخورند که چرا آدمی مثل وی را در جمع خود ندارند.
علتهای محبوبیت باقری به یک عمر زندگی قاعدهمند او برمیگردد. او نه تنها اینک یک آدم بیحاشیه، محکم و منضبط است بلکه در زمانی هم که بازیکن بود و سنی بسیار کمتر از امروز داشت، از همین خصلتها بهره میبرد. او سرش را پایین میانداخت و فقط کار میکرد و به زندگی دیگران ورود نمیکرد. مسأله و دستاوردهای باقری فقط انجام بیش از ۱۰۰ بازی ملی و حتی زدن ۵۰ گل در این دیدارها نبود که وی را به گلزنترین هافبک فوتبال دنیا در سالهای معاصر تبدیل کرد بلکه آنچه وی را شاخص و از سایرین متمایز میساخت، تمرکز او بر مسائل فنی، دوری از دردسرسازی و مسائل حاشیهای و البته جور کردن سریع یک زندگی سالم و خانوادگی و رعایت و حفظ اصول اخلاقی چه در زندگی و چه در عملکرد ورزشیاش بود.
خیلیها و به ویژه مخالفان و منتقدان باقری دائماً گفتهاند او در سالهای اخیر در کادر فنی پرسپولیس و حتی اخیراً در جمع مربیان تیم ملی فقط نقش یک مبصر را ایفا کرده است و پرسیدهاند چرا باید به یک مبصر و برای کارهای او که صرفاً آرامسازی نفرات تیم خودی و دور نگه داشتن آنها از دعوا و مجادله با رقبا و داوران است، این دستمزدهای کلان و نه چندان دور از یک میلیارد تومان را در هر فصل به وی داد.
آنها میگویند: «یعنی یک مرد آرام کننده یاران پریشان شده خودی که در این راه از به کارگیری خشونت هم ابا ندارد و گاه توی دهان بازیکنان خودی هم میکوبد، باید هر سال این چنین ارقام بالا بگیرد و عملاً به جز این، هیچ کار دیگری را انجام ندهد.» از نظر آنها هر مشت و چنگی که باقری در راه انجام وظایف فوق به سر و صورت خودیها میزند، بهای غیر واقعی و سرسامآوری را دارد که میتوان آن را اصلاً نداد و صرفهجویی و ذخیرهاش کرد و یا آن را به وظایف سرپرست تیم افزود و بابت آن مبلغ بسیار کوچکتری را به دستمزد آن سرپرست افزود!
چیزهای دیگر و مهمتر
واقعیت امر در مورد باقری اما چیزهای دیگری است و او فقط مزد خشونتاش و پاداش اعمال نظم در تیمش با ادواتی غیر معمول را نمیگیرد و کارش نظم دادن و آرامش بخشیدن به مجموعهای است که به سب تعلق داشتن به یکی از دو باشگاه پرطرفدار پایتخت میتواند معدن حاشیهها و محل شکلگیری انواع اعتصابها و خیزشها به بهانههایی همچون دیر شدن روند پرداخت دستمزدها و به تبع آن نزول در حیطههای فنی و کسب نتایجی منفی در صحنه مسابقات باشد.
افشین پیروانی هم در زمینههای فنی و در زمان بازیگریاش دستاوردهای کمتری از باقری نداشته و همچون او بیش از ۱۳ تا ۱۴ سال پیراهن ملی را بر تن کرده و مانند وی بسیار منظم و ضابطهمند و آرامش طلب است اما وظایفاش بهعنوان سرپرست و بهتر بگوییم یک مدیر (Manager) در دنیای مدرن فوتبال چیزهایی بسیار بسیطتر و فراتر از آرامسازی اطراف تیم، زدودن آشوبها و مهار دعواها و اعتراضات است.
مدیر تیم یعنی افشین پیروانی باید بیشتر کارهای پیرامونی منجمله سفرها و رفت و آمدها و محلهای اسکان موقتی و چگونگی برپایی اردوهای کوتاه مدت و به واقع کارهای تکمیل کننده کار کادر فنی را مدیریت و اجرایی کند و برای او وقتی نمیماند که صرف آرامسازی بازیکنان ملتهب و رفع تشنجهای میدانی یا حاشیهای نفرات حاضر در تمرینات و مسابقات کند.
احکام جنبی و تشویقآمیز
این سلسله وظایف و حفظ بازیکنان در حوزه انضباطی و اخلاقی لازم و جلوگیری از خروج آنها از چارچوبهای رفتاری قابل فهم، کاری است که باقری در پرسپولیس انجام میدهد و حتی منتقدان وی میگویند که اگر هم در ساز و کارها و ادوات انتخابیاش برای نیل به این موضوع ایرادات و کمبودهایی وجود داشته باشد، او در نیل به هدف و آرامسازی بازیکنان و برقراری رفتار توأم با انضباط برای آنها موفقیت چشمگیری داشته و یک جمع ذاتاً ناآرام و مستعد برای دعوا و حتی بلوا را سرجایشان نشانده و معمولاً و در اکثر قریب به اتفاق موارد از تبدیل شدن این عوامل بینظمی به بحرانهای ویرانگر جلوگیری و آشوبهای داخلی و ایجاد غائله در برخورد با نفرات رقیب در کشاکش احساسی مسابقات را منتفی و خنثی کرده است.
کاری که باقری شاید در اجرای آن بیش از اندازه خشونت کرده باشد اما حاصل آن همیشه به سود باشگاه پرسپولیس تمام شده است. باقری به همین دلایل بارها از سوی فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ تشویق و تقدیر شده و کار او را ستودهاند و در کنار احکام انضباطی و جرایم سنگینی که برای خاطیان تعیین شده و به اجرا درآمده، معمولاً یک حکم تشویقی و تأییدآمیز و جنبی برای باقری هم صادر و از او به خاطر آرام ساختن اوضاع پرتنش تشکر و تجلیل شده است.
اگر کارهای او بیاثر و نگاههای تأییدگر به او مبالغهآمیز و دستمزدش افراطی بود، سازمان تیم ملی فوتبال نیز اینچنین خواستار او نمیشد و وی حتی پنجشنبه شب، ۱۱ شهریورماه که تیم ملی در تهران روبهروی سوریه ایستاد و ۰-۱ برنده شد، درغیاب اسکوچیچ بیمار و البته براساس توصیههایی که از اطراف میرسید به گونهای تیم ملی را از لب خط هدایت کرد. اگر باقری تأثیرگذار نبود، دراگان اسکوچیچ بر سر حضور او در اردوها و پیرامون دیدارهای این تیم اصرار و تأکید نمیکرد و به واقع برای تملک کامل وی بین پرسپولیس و تیم ملی رقابت آشکار و نهانی به جریان نمیافتاد.
از وقتی «او» آمد
همین امروز هم بازیکنان تیم ملی معترفاند که با آمدن باقری و با حضور او در کنار تمرینات و اطراف مسابقات تیم ملی، اوضاع بسیار آرامتر و قانونمندتر و سازندهتر شده و باقری با برقراری نظم ویژهاش سبب شده تیم ملی از حرکات حاشیهای در دردسرسازی مبرا بماند و گرد دردسر نگردد و هر کسی نتواند حرفهایی بزند که مخل آسایش تیم و ایجاد کننده چند دستگی در اردوی ملی باشد.
در فضایی اینچنین آرام که مدیریت، نظم خواهی و البته کسوت و پیشینه درخشان باقری در تیم ملی ایجاد کرده، بازیکنان این تیم توانستهاند حضورها و تمرینات بهتر و مؤثرتری داشته باشند و فقط روی کار خود و مسائل فنی تمرکز کنند و اگر هم کسی هوای حاشیهسازی را در سر داشته باشد، با انداختن یک نگاه کوچک و کوتاه به باقری حساب کار دستش میآید و جل و پلاساش را جمع میکند و به زمین تمرین باز میگردد و باز هم سرباز وفادار تیم ملی خواهد شد.
پرسپولیس «نظم خواه» کم ندارد اما…
همه این محسنات و خصلتها چند سالی است که در اردوی پرسپولیس هم برقرار است و همه قرمزها معترفاند که حتی اگر فقط به چشم یک مبصر به باقری نگاه شود، او قطعاً از مفیدترین و اثربخشترین مبصرها در دنیای فوتبال است و همه چیزها را آرام و تمام نفرات را متمرکز بر مسائل فنی نگه داشته و هرکس را که دچار التهاب شده و خیال به هم ریختن اوضاع را داشته، به سرعت سرجایش نشانده و آرامش را از نو روی کل تیم حاکم کرده است.
محصول مستقیم این عملیات و ثمره نظم خللناپذیر باقری قرارداد تازه دو سالهای است که باشگاه پرسپولیس با او منعقد کرده تا وی را همچنان در کنار خود و دستهای قدرتمند و نظمدهنده او را بالای سر نفرات تیم ببیند و ارزش آن زمانی مشخصتر میشد که در نظر بگیریم سران تیم ملی به همین اندازه و شاید بیش از این هم خواستار تمدید حضور باقری و استمرار خدمات او در اردوهای ملی بوده و هستند.
یادمان باشد که عوامل و آدمهای نظمخیز و انضباطخواه دیگری هم مثل حمید مطهری، داود فنایی و البته یحیی گلمحمدی در کادر فنی پرسپولیس حاضرند و در میان بازیکنان هم یک نمونه عالی نظمخواهی مانند سیدجلال حسینی مشاهده میشود ولی وقتی آنها هم معترفاند که در برقراری نظم، باقری چیز دیگری است، واقعاً باید به تأثیرگذاری فراوان او ایمان آورد و آن را چیز دیگری و سوای دستاوردهای ولو بسیار خوب سایرین دانست.