مجیدی در سالهای اخیر بشدت مورد توجه و وثوق هواداران استقلال بوده و حتی زمانی که مردی محبوب و اثرگذار همچون استراماچونی از استقلال رفت، نگاهها به سمت او چرخید و هواداران این باشگاه او را گزینه مناسبی در میان همه نامهای مطرح برای جلوس روی نیمکت استقلال برشمردند. مجیدی اما از تمام فرصتهایی که در این سالها نصیبش شد استفاده حداکثری نبرد.
او اولبار که جای شفر را گرفت در نهایت نتوانست با استقلال به موفقیتی در لیگ دست یابد. در مرحله برآینده اعتماد به مجیدی در فقدان استراماچونی هیچ دستاوردی نبود. مرحله سوم حضور مجیدی که تا همین امروز نیز به درازا کشیده به دوران بعد از برکناری محمود فکری مربوط میشود که فرهاد بار دیگر از دستیابی به جام محروم ماند و اینبار هم لیگ برتر را از دست داد؛ هم جام حذفی و هم لیگ قهرمانان آسیا را. در واقع مجیدی بدون هیچ دستاوردی در استقلال همچنان مورد حمایت طیفی از هواداران این باشگاه است و همچنان در میان افکار عمومی اعتماد بیشتری نسبت به او وجود دارد.
در این میان یکی از مهمترین دلایلی که در کنار محبوبیت، عرصه را همچنان برای مجیدی باز گذاشته تا هدایت استقلال را در دست داشته باشد، مدیریت نامناسب در پیشفصل لیگ بیستویکم است و همانگونه که دیدیم بسیاری از بازیکنان استقلال را به مقصد دیگر تیمها ترک کردند و مدیران باشگاه استقلال نتوانستند خریدهای ایدهآلی بهجای ستارههای جداشده داشته باشند.
معالوصف در شرایط کنونی از نگاه هواداری فرهاد مجیدی هنوز هم بهترین گزینه محسوب میشود اما تردیدی نباید به دل راه داد که مجیدی نیز آخرین مجال دوران مربیگریاش را تجربه خواهد کرد و مدیر استقلال هرکس با هر ایده و نظری که باشد، نتایج ناامیدکننده او را برنمیتابد و دیگر اینگونه نخواهد بود که مدیران و اعضای هیأتمدیره یکی بعد از دیگری بروند و همچنان این مجیدی باشد که در سمت خود باقی میماند.
مجیدی باید از سه فصل حضور خود بهعنوان مربی روی نیمکت استقلال آنقدر باتجربه شده باشد که اینبار بهخوبی از پس مأموریت سخت در استقلال برآید و هرقدر هم که مهرههای کلیدی از استقلال کوچ کرده باشند و این یکی دلایل تضعیف استقلال در لیگ بیستویکم محسوب شود اما ادامه ناکامیها بیهیچ اغماضی تصمیمگیران در باشگاه استقلال را به سمت کنار زدن او سوق خواهد داد و دیگر حامیانی هم در جامعه پشت او نخواهند بود.
سرمربی استقلال باید در روزهای باقیمانده تیمش را به طرزی مطلوب آماده و مهیای حضور در لیگ بیستویکم کند. تیمی که او در مقابل الهلال عربستان قرار داد آنقدر هم ناامیدکننده نبود. دیدیم که استقلال در مقابل یکی از بهترین تیمهای باشگاهی حال حاضر فوتبال آسیا توانست موقعیتهای مناسبی هم ایجاد کند و حتی تا پای گلزنی پیش برود. نتیجه اینکه همین استقلال که نسبت به برخی خریدهایش نیز ایرادهایی وارد است اما قابلیت کسب موفقیت در لیگ بیستویکم را دارد و دستکم اینکه میتواند فوتبال آبرومندانهای را به معرض نمایش بگذارد که اگر اینگونه شود مجیدی تا آخر لیگ روی نیمکت استقلال خواهد بود و چهبسا فرصتهای بیشتری هم خواهد داشت، اما چنانچه اتفاقات دیگری رخ دهد سرمربی استقلال باید خود را برای یک دوری بلندمدت از استقلال آماده کند و شاهد ریزش شدید هوادارانش نیز باشد. آیا فرهاد میتواند معادلات را تغییر دهد؟!