مصطفی آجرلو از همان لحظات اول مدیرعاملی در استقلال اقدامات مختلفی انجام داده و با تغییرات مختلف و تمدید قرارداد با سرمربی، سعی کرده ثبات را به باشگاه برگرداند، اما سوال اصلی این است که آیا او مسیر درستی را در پیش گرفته؟
پس از روی کار آمدن مصطفی آجرلو به عنوان مدیر عامل جدید استقلال، امید خیلی از استقلالی ها زنده شد که پس از مدت ها تکیه دادن افراد ناکاربلد به صندلی مدیریتی باشگاه، قرار است یک نفر با تجربه مدیر باشگاه شود. فردی که سال ها در باشگاه های مختلف مدیریت کرده و دست کم تفاوتش با دیگر مدیران این است که بالا و پایین های مدیریت در ورزش را دیده و با چم و خم کار به خوبی آشناست.
البته که از سردار آجرلو که سابقه مدیرعاملی در پاس، استیل آذین و تراکتور را دارد و خیلی ها قهرمانی پاس در آسیا را هم به مدیریت او ربط می دهند، همین انتظار ها می رود. قطعا برای مردی که دو بار کاندیدای ریاست فدراسیون فوتبال شده و وعده داده بود که فوتبال ایران را از این ورشکستگی خارج می کند، اوضاع این روزهای ساختمان سعادت آباد تفاوتی با وضع فدراسیون ندارد و نقاط مشترک زیادی بین شان هست که اگر سردار بتواند این گره ها را باز کند، نشان می دهد وعده هایش فقط وعده نبوده و در عمل هم آن ها را ثابت کرده.
با این اوصاف اما اگر با نگاهی کلی به روزهای اخیر که آجرلو مدیرعامل استقلال شده نگاه شود، هیچ رگه ای از این اقدامات و ارائه راهکار برای حل ریشه ای مشکلات دیده نمی شود. اقدامات آجرلو تا این زمان بیشتر خوراک صفحات متعصب هواداری را تامین کرده و توانسته کمی زمان بخرد اما هیچ نقشه راه مناسبی را پیش روی هواداران ترسیم نکرده است.
تغییرات آجرلو منطقی است یا نمایش؟/یک ساعته قراردادی سه ساله امضا شد!
همانطور که گفته شد اگر با نگاهی باز به عملکرد روزهای اخیر آجرلو پس از بدو ورودش به استقلال نگاه شود، این نکته به ذهن می آید که این تصمیمات بیش از آنکه حاصل کار کارشناسی و منطقی باشد، نشات گرفته از اقدامات نمایشی است که عملا هیچ دردی از استقلال دوا نمی کند. آجرلو در بدو ورودش به استقلال، با اقدامی ضربتی قرارداد فرهاد مجیدی را با قراردادی سه ساله در باشگاه نگه داشت.
نکته ای که در این میان به ذهن می رسد این است که چطور در جلسه ای که کمتر از یک ساعت به طول انجامیده طرفین به این نتیجه رسیده اند؟ اگر از باشگاه های بزرگ دنیا فاکتور بگیریم و یک مثال داخلی بزنیم، در باشگاهی مانند پرسپولیس که یحیی گل محمدی توانسته این تیم را به قهرمانی در لیگ و فینال آسیا برساند هم این قبیل قراردادها امضا نمی شود و در کنار آن، قرارداد بندها و تبصره هایی دارد که باید زیر نظر بخش های فنی و حقوقی باشگاه بررسی شود.
استقلال به اندازه کافی از چنین حرکاتی ضربه خورده و در دوران سعادتمند همین قراردادهای کارشناسی نشده باعث شد تا بازیکنان پس از یک فصل، برای باشگاه طاقچه بالا بگذارند و با درخواست افزایش مبلغ قرارداد عملا باشگاه را بهم بریزند. با این اوصاف این قرارداد در سال های آینده می تواند برای استقلال دردسر ساز شود و با در نظر گرفتن تورم و… می تواند به معضلی بین باشگاه و مربی تبدیل شود؛ البته اگر مجیدی تا آخرین روز قراردادش در باشگاه بماند!
تفسیر اشتباه از فرمول ثبات!
به نظر می رسد این دست اقدامات مدیرعامل جدید استقلال همچون تمدید فوری قرارداد فرهاد مجیدی، برای برگرداندن آرامش به باشگاه باشد که مدت هاست از این تیم رخت بر بسته. اما مرد سرد و گرم چشیده فوتبال باید بداند که مسیر ثبات از این جاده نمی گذرد و برای رسیدن باشگاه به آرامش باید اقدامات ریشه ای انجام داد و با یک نقشه راه مدون، کارها را به جلو برد.
جایگاه هیئت مدیره کجاست؟
معمولا روال کار بر این است که پس از انتخاب مدیرعامل و اعضای جدید هیئت مدیره، آن ها هرچند در اقدامی نمادین هم شده دور هم جمع می شوند تا برنامه های پیش رو را هماهنگ کنند و بعد مدیرعامل را وکیل خود کنند که از طرف آن ها مامور به انجام همه کار ها شود. در این مدت اما هیئت مدیره استقلال همین اقدام ظاهری را هم انجام نداده و مدیرعامل باشگاه یک تنه و تخته گاز کار را پیش می برد و دست به انتصاب های مختلف می زند. انتصاب هایی که کسی هنوز دلیل منطقی و کارشناسی آن را نمی داند و معلوم نیست دلیل آن ها صرفا ایجاد ثبات در تیم است یا هدف دیگری پشت آن نهفته؟ هرچه که هست قطار تغییرات در استقلال ترمز بریده و مشخص نیست با این فرمان این باشگاه به چه سمتی پیش می رود؟
چرا خبری از برنامه ریزی نیست؟
مصطفی آجرلو وقتی کاندیدای ریاست فدراسیون شد، در برنامه ها و مصاحبه های مختلف از برنامه های جامع و کاملی سخن می گفت که می تواند چرخ های قفل شده فوتبال را به حرکت در آورد. به فاصله چند ماه او در یکی از پرطرفدار ترین باشگاه های فوتبال کشور به مدیریت رسیده اما تا کنون هیچ راهکاری برای برون رفت استقلال از مشکلات فعلی ارائه نداده. آجرلو تا کنون هیچ سخن مستقیم و هدف مندی با هواداران استقلال نداشته و به نوشتن بیانیه های کلی اکتفا کرده.
از طرفی مشکلات مالی ریز و درشت که مثل بختک به جان استقلال افتاده، مشخص نبودن اسپانسر، عدم شفافیت در پول فروش مهدی قائدی، پرونده های باز و مشکلاتی مثل قرارداد میلیچ که در کمین باشگاه آبی پوش است، همگی معضلاتی است که پا روی گلوی این باشگاه گذاشته و برای خارج شدن از آنها به یک برنامه کاملا کارشناسی شده نیاز است.
آجرلو اما تا این لحظه هیچ نشانه ای از داشتن چنین برنامه هایی را نشان نداده و معلوم نیست با این دست فرمان قطار آبی به کدام سمت می رود.با این حال چیزی که عیان است این است که اگر اوضاع به همین روال پیش برود، نام مدیرعامل فعلی استقلال هم در کنار نام افرادی قرار می گیرد که جز فرو بردن بیشتر این باشگاه در گرداب مشکلات، هیچ میراثی از خود بر جا نگذاشتند.