یکی از شائبههای ایجادشده این است که اگر سازمان لیگ سالانه ۸۰ میلیارد تومان از تبلیغات محیطی درآمد داشته باشد و ۲۰ درصد آن را بردارد و ۶۴ میلیارد باقیمانده را به نسبت مساوی بین تیمها پخش کند، هر تیم ۴ میلیارد تومان سود میبرد و این ۴ میلیارد تومان درقبال آن ۱۶ میلیارد تومان واقعا ناچیز است.
موضوع دعوای بین استقلال و سازمان لیگ فدراسیون فوتبال به سوژه اصلی رسانهها تبدیل شده تا جایی که در این چند روز کشمکش و تنشهای زیادی بین طرفین شکل گرفته و بهنظر هم نمیرسد فعلا هیچکدام قصد عقبنشینی داشته باشند و بخواهند برسر این موضوع کنار بیایند.
قصه از آنجا شروع شد که کارگزار جدید استقلال اعلام کرد فقط ۱۵۰میلیارد تومان از بابت تبلیغات محیطی به این باشگاه پرداخت خواهد کرد اما سازمان لیگ فدراسیون فوتبال و در راس آنها صادق درودگر که برخی اقدامات اقتصادی را در این سازمان انجام میدهد به این قضیه ورود کرد و ضمن زیرسوال بردن سرمایه اولیه کارگزار باشگاه استقلال در ادامه برخی ادعاهای دیگری را هم مطرح کرد مبنیبر اینکه این کارگزار باید درخصوص همکاری خود با این باشگاه ضمانتنامه بانکی بدهد، این درحالی است که سازمان لیگ که این روزها بدون کارگزار اداره میشود، خودش مستقیم قراردادهای تبلیغاتی را میبندد و این قراردادها نیز بهاندازهای محرمانه بهشمار میرود که تقریبا هیچکس خارج از این سیستم از عدد و رقمهای آن باخبر نیست و بدون هیچ ضمانتنامه بانکی با شرکتها و کارگزاران قبلی قرارداد امضا کرده است و جالب اینکه سرمایه اولیه شرکت سازمان لیگ نیز دقیقا همان یکمیلیون تومانی است که کارگزار استقلالیها به ثبت رسانده و این موضوع نشان میدهد سرمایه اولیه یا همان سرمایه ثبتی هیچ ارتباطی به سرمایه واقعی شرکت ندارد.
اما اینکه چرا سازمان لیگ درخصوص مسائل اقتصادی طی سالهای گذشته هیچگاه شفافسازی را سرلوحه کار خود قرار نداده و جزئیات قراردادها و عدد و رقمهای بستهشده را رسانهای نمیکند، حالا که یک باشگاه دیگر هم میخواهد نسبت به این موضوع ورود کرده و منتفع شود چوب لای چرخ این باشگاه گذاشته و به قصد برهمزدن قراردادش تلاش میکند، جای ابهام و سوال دارد!
درحالی درودگر از ضمانتنامه بانکی درخصوص کارگزار استقلال صحبت میکند که هیچ عقل سلیمی در هیچ شرکتی حاضر نمیشود بهاندازه مبلغ هزینهکرد در یکسال برای یک باشگاه به همان اندازه مبلغی را در بانک بلوکه کند، این درحالی است که این سوال پیش میآید که سازمان لیگ که وظیفه ذاتی آنها برگزاری مسابقات است و نه انجام کارهای اقتصادی مگر برای قراردادهای قبلی ضمانتنامه بانکی گرفته که امروز از باشگاهها این تقاضا را طلب میکند؟ اگر اینچنین بود هیچگاه مسئولان سازمان اقتصادی لیگ برتر صحبت از شکایت از شرکتها و مجموعههای تبلیغاتی و کارگزارهای قبلی درخصوص عدم پرداخت مطالبات آنها نکرده و به این شکل و با وصول این ضمانتنامهها، حق باشگاهها را پس از سالها میدادند، ضمن اینکه مگر سازمان لیگ برای فصل جدید به باشگاهها ضمانتنامه بانکی داده است که طبق آن بخواهد درباره پرداختیهای خود ضمانت لازم را بدهد.
در انتظار شفافسازی سازمان لیگ
یکی از شائبههای ایجادشده این است که اگر سازمان لیگ سالانه ۸۰میلیارد تومان از تبلیغات محیطی درآمد داشته باشد و ۲۰درصد آن را بردارد و ۶۴میلیارد باقیمانده را به نسبت مساوی بین تیمها پخش کند، هر تیم ۴میلیارد تومان سود میبرد و این ۴میلیارد تومان درقبال آن ۱۶میلیارد تومان واقعا ناچیز است. درحال حاضر استقلال و چند تیم لیگ برتری خواهان دریافت حق تبلیغات محیطی شدهاند تا خودشان در بازیهایی که میزبان هستند، کار تبلیغات را برعهده داشته باشند.
اما صحبت آنجایی است که ۲۰درصد پرداختی حق سازمان لیگ از طرف باشگاه استقلال تقریبا دوبرابر مبلغی است که از قراردادهای فصل جدید برای تبلیغات محیطی به سازمان لیگ رسیده و مشخص نیست چرا و با چه استدلالی آنها حاضر نیستند زیربار این قضیه رفته و توافقی را که در جلسات قبلی شده بود خودشان زیرسوال ببرند، البته بهقول بهروان مشاور سازمان لیگ ایجاد سازوکارهای مناسب برای انجام تبلیغات محیطی توسط باشگاهها در ورزشگاههای مختلف یک امر بسیار مهم محسوب میشود اما همین حالا که باشگاه استقلال هزینههای هنگفتی را برای اجاره ورزشگاه آزادی بهمنظور برگزاری بازیهایش انجام میدهد از این بستر و سازوکار برخوردار بوده و فقط میطلبد سازمان لیگ و فدراسیون فوتبال همکاریهای لازم را با این باشگاه به عمل بیاورند.
نکته دیگر اینکه مشخص نیست چطور همه باشگاهها فارغ از رنگها برای گرفتن حق بدیهی خود به میدان نیامده و در این بین فقط چند باشگاه انگشتشمار استقلال را همراهی کردند و ظاهرا نخواستهاند خودشان را به دردسر بیندازند اما اینکه اگر یک باشگاه هم بخواهد خودش از موارد اینچنینی برخوردار شود، اجازه پیدا نکند، یکمقدار جای سوال و ابهام دارد. اگر سازمان لیگ درباره قراردادها با شفافیت لازم به میدان بیاید این موضوع قطعا حل میشود اما این سوالها هم پیش میآید که مثلا این رقم بهاندازهای زیاد بوده که مابهالتفاوت آن مشخص نیست به جیب چه کسی رفته یا بهقدری کم بوده که بازهم نشاندهنده آن است که این سازمان توان گرفتن حق واقعی فوتبال را با توجه به ظرفیتهای پخش تلویزیونی نداشته و در هر دو صورت سازمان لیگ در این خصوص مقصر است و عجیب اینکه تقریبا هیچکدام از مسئولان باشگاهها نمیدانند درآمد حاصل از تبلیغات محیطی چقدر است و هیچچیز در این زمینه شفاف نیست.
دعوای رنگی جای اتحاد
درحالی که استقلالیها برای گرفتن حق بدیهی خود درخصوص تبلیغات محیطی یکتنه به میدان جنگ رفتند این توقع وجود داشت که سایر باشگاهها موضوع را فرارنگی نگاه کرده و برای گرفتن حق خود به میدان بیایند اما باشگاه پرسپولیس با یک بیانیه این موضوع را انحصاری تلقی کرده و نوشته است: «کارگزاری که با استقلال قرارداد بست ابتدا به پرسپولیس پیشنهاد داد اما چون تضامین و تعهدات لازم را ارائه نداد باشگاه پرسپولیس زیربار امضای چنین قرارداری نرفت. ما با شرکتی قرارداد خواهیم بست که تضامین و تعهدات لازم را برای اجرای قرارداد بدهد. هر تقسیمبندیای که از طرف فدراسیون برای تبلیغات محیطی بخواهد انجام شود باشگاه پرسپولیس با توجه به هواداران بیشتر و قهرمانیهای متوالی باید بیشترین سهم را داشته باشد. هیچ باشگاهی حق ندارد این موضوع را بهنام خودش تمام کند.»
این درحالی است که استقلال صحبتی از انحصارطلبی را به میان نیاورد و ابراز امیدواری کرد با کمک همه باشگاهها بتواند حق واقعی فوتبال را از سازمانهای مربوطه بگیرد. نزدیکان آجرلو میگویند مدیرعامل استقلال برای همراهی پرسپولیسیها در این مورد چندیپیش با مجید صدری سرپرست پرسپولیس تماس گرفته و از او خواسته در این غائله، پرسپولیس همراه استقلال باشد اما صدری برای وی آرزوی موفقیت و اعلام کرده درصورت نیاز در ادامه مسیر ملحق خواهند شد! ادعایی که البته تاییدشده نیست و باید دید مدیران پرسپولیس حاضر به تایید آن میشوند یا خیر.
هرچه هست بهنظر میرسد سرخابیها درخصوص بحثهای مهمی مثل حق پخش تلویزیونی و برخورداری از تبلیغات محیطی، بلیتفروشی و… نیاز به اتحاد دارند چراکه به یکاندازه از سوءاستفادهها متضرر شدهاند و تا زمانی که بهجای درگیریهای رنگی دست اتحاد بههم ندهند شانسی برای گرفتن حداقل بخشی از حقوق خود را نخواهند داشت. ضمن اینکه توقع میرود وزارت ورزش بهعنوان متولی هر دو باشگاه نیز به این ماجراها ورود کند اما مدیران وزارت در دورههای گذشته و فعلی تنها نقش نظارهگر را ایفا کردهاند!