فوتبال ایران، ظاهراً هر روز به سوی جلو حرکت و تجربه کسب میکند اما به نظر میرسد مسأله مهمی به نام تبلیغات محیطی در آن یک کلاف سردرگم است که عزم راسخی برای باز کردن آن مشاهده نمیشود. سازمان لیگ این حق را برای خود قائل است که در این ارتباط تصمیمگیرنده اول و آخر باشد اما وقتی پول حاصل از این تبلیغات به دست باشگاهها که وسیله و دلیل اصلی پرداخت پولهای تبلیغاتی توسط صاحبان کالاها هستند، نمیرسد، چه فایدهای برای تیمهایی دارد که احساس میکنند کارشان برای طرفهای مقابل مفت و رایگان تمام میشود.
حتی اگر تقسیم پول حاصل از تبلیغات محیطی را بین باشگاهها باور داشته باشیم و ادعای سازمان لیگ در این خصوص را جدی بگیریم، توزیع پول بین باشگاه ها به صورت پلکانی خواهد بود. بر این اساس، پرسپولیس و استقلال که بیشترین هوادار را دارند، فزونترین مبلغ را برای خود طلب خواهند کرد و شاید ۷۰ درصد از کل مبالغ حاصله به حساب آنها ریخته شود و سایر باشگاهها مجبورند ارقامی را بگیرند که شاید یک پنجاهم مبلغ سرخابیها باشد و لابد رتبه و مقام آنها در جدول ردهبندی لیگ مبنا و ملاک تقسیم پول مورد بحث قرار گیرد. با این اوصاف، تصور کنید که به تیمهای پانزدهم و شانزدهم لیگ چه میزان پول خواهد رسید و در آن صورت چه کسانی مقصران اصلی خواهند بود.
سرخابیها که تحت هر شرایطی کمکهای رسمی یا ناآشکار فراوانی را از کانالهای متفاوت دریافت میکنند یا باشگاههایی که بشدت بدهکارند و فقط به سبب قعرنشینی در جدول لیگ پول خوبی را از طریق نصب شدن پلاکاردهای تبلیغاتی در ورزشگاههای شهرشان دریافت نمیکنند و ماجراهایشان قوز بالا قوز میشود.
راهبردهایی که اجرا نشد
عزیز محمدی، رئیس اسبق سازمان لیگ فوتبال و مسئول اول اتحادیه باشگاههای فوتبال کشور ایدههای بخصوصی درباره تبلیغات محیطی و نحوه تقسیم سود آن بین باشگاهها دارد و در این باب رهنمودهای زیادی را طی ۱۰ سال اخیر ارائه داده اما این راهبردها یا اجرا نشده یا در زمان و مقام اجرا چیزی را به بار نیاورده که باشگاهها آن را سزاوار خود میدانستهاند. ماجرا شبیه به چیزی است که در زمان جمعآوری پول بلیتفروشی و تقسیمبندی آن بین باشگاهها مشاهده میشد.
درست است که به خاطر رواج کرونا یک سال و ۹ ماه است که مسابقات باشگاهی بدون حضور تماشاگران انجام میشود اما در زمانی هم که تماشاچیان به استادیومها میآمدند و خبری از این بیماری نبود، این پول به قدری کم و بد و دیر به باشگاهها ارائه میشد که عملاً هیچ بهرهای را به آنها نمیرساند و با آن نمیشد هیچ مشکلی را حل کرد. تصور کنید حالا که بحث تبلیغات محیطی و لزوم ارائه پول حاصل از آن به باشگاهها از نو مطرح شده، قضایا تا چه حد سخت و دور از ذهن و مبالغ حاصله تا چه میزان غیرقابل ابتیاع است. با اوضاعی که برای شما برشمردیم، به واقع برای تمامی ۱۰ تا ۱۲ سالی که این بحث مطرح بوده، این فشردگیها و روند قحطیها و پولهای توزیع نشده برقرار بوده و این روال هرگز به سامان نرسیده و به یک پروسه اجرایی معقول ختم نشده است.
مورد خاص کریمی
شاید هم کار و برداشت و نحوه برخورد درست با این قضایا کاری باشد که علی کریمی در آخرین ماههای سال ۱۳۹۷ و اولین ماههای سال ۱۳۹۸ در قبال سازمان لیگ و هیأت فوتبال گیلان انجام داد. جادوگر سابق فوتبال آسیا در آن زمان در عین سرمربیگری سپیدرود، مالکیت این باشگاه پرطرفدار رشتی را هم در دست داشت و وقتی سازمان لیگ و هیأت مذکور کوشیدند تبلیغات محیطی را در ورزشگاه رشت نصب کنند، کریمی هر دو پایش را در یک کفش کرد و اکیداً گفت تا زمانی که مبالغ حاصل از این تبلیغات را شخصاً تحویل نگیرد، اجازه نصب آگهیها را دورادور زمین نخواهد داد.
اصرار از جانب سران اقتصادی وقت فدراسیون و انکار از جانب کریمی، سرانجام به سود ستاره پیشین پرسپولیس و تیم ملی تمام شد و او پولی را گرفت که حق سپیدرود در قبال تبلیغات محیطی بود و حق هر باشگاه دیگری است که این آگهیها در استادیوم متعلق به آن باشگاه یا در ورزشگاه شهری که در آن بازیهای خانگیاش را برگزار میکند، نصب میشود. کریمی کاری را کرد که به سود باشگاهش بود اما روزگار چنان نامساعد و بحث تبلیغات محیطی هنوز آنقدر مبهم و روندی یکطرفه به سود سازمان لیگ و فدراسیون فوتبال است که کمتر فرد و باشگاه دیگری توانسته است طی این مدت کریمیوار روبهروی آنها بایستد و حقش را بستاند و این اسباب تأسف عمیق است.