امیر، دروازه بانی را تنها یک نقش از بازیِ جذاب و پرطرفدارِ فوتبال نمی بیند؛ او با شیوهء بازی کردن و پیشرفتش، با رفتار های سنجیده، با نکته ها و خنده هایش، نشان داده است که دروازه بانی، برای او شیوه ای از درکِ زیبایی ها، والایی ها و معنایی بزرگ برای زندگی کردن است.
امیر نشان داده است در میانِ همهء نقش های بازیِ زندگی وارِ فوتبال، دروازه بانی یک بینش است. دروازه بان، تمام میدان را می بیند؛ همه بازیکنانِ دیگر را؛ تماشاگران را؛ نیمکت را؛ گردش های بی امانِ توپ را؛ همه را می بیند. افقِ دیدِ او از همه بیشتر است و البته دروازه بان، همواره آخرین و مهم ترین امیدِ یک تیم است. همانطور که برایِ امیر عابدزاده، فوتبال شبیهِ زندگی است، دروازهبانی نیز برای او نوعی فلسفهء زندگی است. یعنی پایه گذارِ تمامِ حرکت ها به سوی کمال است. گویی تمامِ نقش های دیگرِ بازی فوتبال در نقش دروازهبانی حضور دارند. دروازه بان، خطِ دفاعی است؛ چون دفاع را رهبری می کند و مانندِ مهره های شطرنج آنان را حرکت می دهد؛ هافبک است چون هافبک ها را به راه می اندازد و برایشان بازی سازی می کند؛ مهاجم است زیرا برای مهاجمانِ تیمش فرصت می آفریند و آنها را به پیش می راند… و البته گاهی ناگزیر است یک تنه، مقابلِ تمام بازیکنان حریف بایستد.
امیر عابدزاده، فوتبالِ مدرن را خوب می فهمد و با همهء توان و با تمامِ وجود بازی میکند. دقیقاً به همین سبب، پلّه پلّه به طرزی شگفتانگیز، مسیری را در فوتبال اروپا پیمود که تاکنون هیچ دروازهبانِ ایرانی به چنین مرزی دست نیافته است. از بهترین های لیگِ پرتقال بودن تا به اسپانیا آمدن و درخشش در لالیگا دو.
امیر عابدزاده، تمرین های فراوان، انگیزهء بالا، هوشِ سرشار، قدرتِ رهبری، کارکردنِ عالی با پا، بازی خوانیِ خوب، شجاعت و از همه مهم تر، ایمانِ عمیق دارد. او میراث دارِ خاطره سازترین دروازه بانِ ما احمدرضا عابدزاده است. به زودی امیر را در قلهء فوتبال باشگاهیِ لالیگا و در اوجِ فوتبال ملی می بینیم.