تیم فوتبال استقلال در حالی تا هفته چهارم صدرنشین لیگ برتر است که آنها در حوزههای مختلف از انگیزههای متفاوتی به نسبت سالهای قبل برخوردارند. با مراجعه به نتایج استقلال در هفتههای ابتدایی فصول قبل، هر چه بیشتر متوجه ذوقزدگی مفرط هواداران این تیم در حال حاضر میشویم. استقلال طی سالهای اخیر همواره به دلیل تغییرات بسیار زیادی که در باشگاه ایجاد میشد، همان نیمفصل اول، قافیه را به رقبایش واگذار میکرد. در واقع آبیپوشان در نیمفصل دوم هر چه به آب و آتش میزدند و عنوان صوری بهترین تیم نیمفصل دوم را هم به دست میآوردند، در نهایت به کسب سهمیه لیگ قهرمانان آسیا منجر میشد و دستشان از جام کوتاه میماند.
این تغییرات تمام ارکان باشگاه را دربر میگرفت و جالب اینکه این دور باطل در این چند سال دائما در حال تکرار بود. به همین خاطر است که فرهاد تنها با کسب ۳ پیروزی و یک تساوی و گرفتن ۱۰ امتیاز در ۴ هفته ابتدایی لیگ توانسته به نوعی بهترین شروع فصل چند سال اخیر را رقم بزند و در حال حاضر به اتکای همین نتایج، صدرنشین لیگ برتر باشد.
اگر بردهای استقلال را به حساب اتفاقات فوتبالی بگذاریم باید گفت مرتکب اشتباه فاحشی شدهایم، زیرا تحقق امری که پس از ۱۰ سال حتی با مربیانی همچون «وینفرد شفر» و «آندرهآ استراماچونی» رخ نداده است، بدون شک دلایلی دارد که در ادامه به تفکیک قصد داریم مفصل به آنها بپردازیم.
تمام تیمهای ملی و باشگاهی دنیا از بدو تولد رشته ورزشی فوتبال تا به امروز در یک نمای کلی از ۴ رکن اساسی تشکیل شدهاند.
۱-کادر مدیریتی: مدیرعامل، رئیس هیاتمدیره، اعضای هیاتمدیره، سرپرست تیم و سایر معاونانی که از طرف مدیرعامل منصوب میشوند.
۲- کادر فنی: سرمربی، مربی، بدنساز، آنالیزور
۳- اعضای تیم: بازیکنانی که در یک فصل فوتبالی به خدمت تیم درآمدهاند.
۴- هواداران: مردم عادی و علاقهمند به باشگاه، کانون هواداران و کسانی که در صفحات مجازی به هر طریقی از باشگاه خودشان حمایت کنند.
واضح است موفقیتی حاصل نخواهد شد، مگر آنکه این ۴ عامل، وظایف خودشان را بدرستی و با کمترین اشتباه ممکن نسبت به سایر رقبایشان انجام دهند؛ امری که در چند سال گذشته باشگاه پرسپولیس از پس آن به خوبی برآمده است.
اگر قدری موشکافانهتر و با دقت بیشتر اتفاقات باشگاه استقلال را رصد کنیم، میبینیم آنها در هر ۴ رکنی که اشاره کردیم انگیزهای متفاوت و بسیار بیشتر به نسبت سالهای گذشته از رقبایشان دارند که به نوعی میتوانیم صدرنشینی فعلی لیگ را به وجود همین انگیزهها ربط دهیم.
۱-کادر مدیریتی: مصطفی آجورلو را تقریبا تمام کسانی که دستی بر آتش فوتبال دارند میشناسند؛ کسی که توانست در کمترین زمان ممکن ساختار باشگاه پاس را از یک تیم معمولی به یک باشگاه قابل اعتنا تبدیل کند به طوری که پس از طی ۲ دهه، بهرغم نابودی این باشگاه در تهران، هنوز از آن یاد میشود و در عین حال زیرساختهای آن مورد بهرهبرداری قرار میگیرد.
آجورلو در مدت زمان حضورش در پاس به نوعی لیاقت و شایستگی خود را به عنوان یک مدیر ورزشی به اثبات رساند؛ این در حالی است که او در ۲ تجربه بعدیاش به عنوان مدیرعامل در ۲ باشگاه استیلآذین و تراکتور نتوانست دستاوردهای خوبش را در پاس حتی به صورت جزئی تکرار کند و به این ترتیب کمکم از صحنه فوتبال کنار رفت. غیبت او ادامه پیدا کرد تا به انتخابات ریاست فدراسیون فوتبال در سال ۱۴۰۰ رسیدیم. آجورلو که خود یکی از منتقدان شیوه اداره فوتبال بود با برنامهای مدون و اجرایی، آنگاه که تکلیف را بر خودش واجب دید پا به عرصه انتخابات ریاست فدراسیون فوتبال گذاشت اما در این کارزار قافیه را به عزیزیخادم واگذار کرد، با این حال نشان داد برای ورودش به فوتبال انگیزهای تازه پیدا کرده است. جالب اینجاست که او برای اداره استقلال تقریبا از نفراتی بهره میبرد که برای اداره ریاست فدراسیون معرفی کرده بود. به همین دلیل میتوان پیشبینی کرد او پیشنهاد مدیرعاملی باشگاه استقلال را به امید رساندن این تیم به روزهای خوبش پذیرفت تا ثابت کند در به وقوع پیوستن ۲ تجربه نافرجام قبلی کمترین تقصیر را داشته است. آجورلو از همان ساعتی که پایش به دفتر ساختمان آبیرنگ خیابان علامه جنوبی باز شد، کار را دست گرفت و در گام نخست طی کمترین زمان ممکن توانست بر مشکلات کهنه این تیم فائق بیاید، و تا به امروز به دور از بیان هر گونه شعار و حرف و عوامفریبی و مصاحبههای جورواجور، در عمل کمر به حل مشکلات باشگاه استقلال بست. اگرچه هنوز برای پرداختن به کارنامه آجورلو زود است اما او در این مدت کوتاه نشان داده انگیزه فراوانی دارد، چراکه شاید این آخرین فرصت وی برای اثبات تواناییهایش باشد که البته نشان داده کم نیست.
۲- کادر فنی: همه ما بارها این جمله را شنیدهایم که مجیدی برای سومین مرتبه هدایت استقلال را در ۳ سال اخیر پذیرفته است. او نخستین مرتبه پس از اخراج شفر، در مرتبه بعدی پس از خروج ناگهانی استراماچونی و آخرین بار بعد از استعفای محمود فکری بر نیمکت داغ سرمربیگری استقلال نشست اما هر بار به دلایلی نتوانست جامی را برای هواداران این تیم به ارمغان بیاورد. این ستاره محبوب باشگاه استقلال همواره با اعلام اینکه در هر ۳ نوبت نتوانسته تیمش را در فصل نقل و انتقالات ببندد، به دنبال فصلی بود که از همان ابتدا عنان کار را خود به دست بگیرد تا بتواند تیمش را طبق افکار خودش آرایش دهد.
حالا لیگ ۲۱ این فرصت را در اختیار فرهاد قرار داده است و او دیگر نمیتواند بهانهای از این دست بیاورد و در عین حال فرهاد آنقدر باهوش هست که بهتر از هر کسی بداند این فصل دیگر آخرین فرصت او برای کسب عنوان قهرمانی به همراه تیم محبوبش است؛ کاری که بسیار سخت به نظر میرسد اما تا به امروز که هفته چهارم لیگ برتر را پشت سر میگذاریم، انگیزه فراوان او برای اثبات تواناییهایش نشان داده قادر است برخلاف سالهای گذشته نتایجی کسب کند که طی یک دهه اخیر بیسابقه باشد و علاوه بر این ثابت کند هر وقت تیمش را خودش ببندد، داستان را جور دیگری روایت میکند.
۳- بازیکنان: نسل کنونی باشگاه استقلال برخلاف نسل قبل که فرهاد مجیدی، سرمربی فعلی یکی از آنها بوده، هنوز افتخاری را درخور این باشگاه کسب نکرده است.
این دسته از بازیکنان بهرغم تواناییهایی که در این چندساله داشتهاند معتقد بودند همواره عوامل غیرفوتبالی مانع رسیدن به کسب جام شده است؛ عواملی نظیر کمبود منابع مالی که باعث از دست رفتن مربی قابلی مانند استراماچونی و بازیکنانی نظیر تیام، جبارف، امید ابراهیمی، مجید حسینی، اللهیار صیادمنش، علی کریمی، مهدی قائدی و… شده که هر کدام در صورت حضورشان میتوانستند استقلال را به کسب افتخار بیش از پیش نزدیک کنند.
امروز اما با مدیریت فعلی به نظر میرسد با کمک کارگزار و اسپانسر، آنها دیگر دغدغه مالی نداشته باشند و بتوانند به کمک این تیم مدیریتی و کادر فنی و همچنین فضای آرامی که برقرار است، بیشتر از هر زمانی تمرکزشان را معطوف به مسائل فنی کنند و پس از ۹ سال هواداران این تیم را به هدف اول و آخر این فصل، که همان قهرمانی در لیگ برتر است برسانند.
۴- هواداران: اگر پای صحبت اکثر هواداران باشگاه پرسپولیس بنشینیم متوجه خواهیم شد که فتح لیگ ۲۱ یا به قول خودشان دبل هتتریک برایشان حیثیتیتر از هر سال دیگری است، چرا که استقلالیها معتقدند در تمام این سالها که منجر به ۵ قهرمانی متوالی سرخپوشان پایتخت شد، وزیر سابق ورزش و علاقه شخصی او و فرزندش به این تیم، در این امر نقش اساسی داشته است و در صورتی که آنها نتوانند امسال این جام را به خانه ببرند، تمام آن ۵ قهرمانی از سوی هواداران رقیب زیر سوال خواهد رفت.
هواداران استقلال در این ۵ سال با پرداختن به کلیدواژههایی مثل «تیم دولتی» سعی در لوث جلوه دادن قهرمانیهای تیم رقیب دارند و این مهم قطعا در صورت عدم قهرمانی پرسپولیس و قهرمانی استقلال قوت بیشتری خواهد گرفت. از همین رو طرفداران استقلال تمام تلاش خود را به کار خواهند بست که با حمایت تیمشان، بتوانند جام زرین را بالای سر ببرند که با این تفاصیل، با یک تیر، چند نشان زدهاند.
به هر حال از شواهد و قرائن میتوان دریافت استقلال در این فصل به نسبت سالهای گذشته از جنبههای گوناگون و حوزههای مختلف انگیزههای متفاوتی دارد؛ انگیزههایی که در صورت تقویت هر چه بیشتر شاید بتواند آنها را به فتح این جام بیش از پیش نزدیک کند، به شرطی که هر کدام از این ۴ عامل ذکرشده، بتوانند در راستای هم و برای یک هدف که آن هم قهرمانی است بجنگند و اجازه ندهند عاملی باعث ایجاد تفرقه شود.