به نظر میرسد هنوز تکلیف لیگ ما مشخص نیست و نمیتوانیم بگوییم کدام تیمها شانس قهرمانی دارند. هنوز هیچ تیمی چیز خاصی از خود نشان نداده است، ولی میتوان فهمید تیمهایی، چون سپاهان، استقلال و گلگهر تیمهایی هستند که به مرور به روندی پایدار میرسند.
۵ هفته از مسابقات لیگ برتر سپری شده است و هنوز لیگ ما سروشکل مشخصی ندارد. نه میتوان تیمها را به خوبی ارزیابی کرد و نه ضعفها و قوتها به خوبی عیان شدهاند. در این بین تنها چیزی که مشخص است همان کلیشه تکراری بیپولی برخی تیمهاست. با این تفاوت که پیش از این برای مشخص شدن تیمهای بیپول باید چند هفتهای صبر میکردیم ولی حالا قبل از شروع فصل هم میتوان به راحتی حدس زد مشکل کجاست و کدام تیمها قرار است با همین سیستم مریض لیگ را به پایان برسانند. با این حال همین چند هفته ابتدایی لیگ هم چندان خالی از لطف نبود و حداقل نشان داد همان همیشگیها با وجود همه نواقصشان برای قهرمانی مبارزه میکنند و دیگر هیچ. گفتوگو با هومن افاضلی در مورد پنج هفته ابتدایی لیگ برتر را در ادامه میخوانید.
از پنج هفته ابتدایی لیگ چه برداشتی دارید؟
به نظر میرسد هنوز تکلیف لیگ ما مشخص نیست و نمیتوانیم بگوییم کدام تیمها شانس قهرمانی دارند. هنوز هیچ تیمی چیز خاصی از خود نشان نداده است ولی میتوان فهمید تیمهایی چون سپاهان، استقلال و گلگهر تیمهایی هستند که به مرور به روندی پایدار میرسند.
از نظر شما این تیمها با توجه به برنامهریزی قبل از فصل کمی از ایدهآلها فاصله ندارند؟
نه، اینطور نیست؛ چراکه این تیمهایی که نام بردم در شرایط بدی نیستند و در روند خوبی قرار گرفتند و همانطور که انتظار میرود حرکت میکنند. البته هستند تیمهایی که از پتانسیل خود کمتر نشان دادند و احتمالا به مرور بهتر میشوند. منظورم تیمهایی چون مس رفسنجان و پرسپولیس و حتی فولاد است. اینها میتوانند جایگاه بهتری داشته باشند.
پس چرا با گذشت پنج هفته از لیگ برتر برخلاف تیمهایی که اسم بردید تیم آلومینیوم اراک صدرنشین مسابقات است؟ شانس این تیم برای تداوم صدرنشینی چقدر است؟
بدون شک تیم آلومینیوم با توجه به نوع فوتبال متفاوتش نمیتوان توقع داشت بازی را از حریف بگیرد و خود را به تیم رقیب تحمیل کند. نوع بازی تیمهای رسول خطیبی اصلا اینطور نیست و به سبک دیگری بازی میکند. از این رو تا الان با توجه به اینکه بقیه تیمها شرایط خوبی نداشتند اما این نتایج خوبی گرفته است. به نظر من تیم آلومینیوم پتانسیل قرار گرفتن در بین ۶ تیم بالای جدول را دارد ولی توقع قهرمانی از آنها به جا نیست و فشار زیادی به این تیم وارد میکند. زود است از این باشگاه بعد از دو سال لیگ برتری بودن توقع قهرمانی داشته باشیم.
بازی اخیر این تیم مقابل نفت مسجدسلیمان کمی کسلکننده بود. چه خصوصیت مثبتی در تیم خطیبی باعث شد برایشان شانس حضور در نیمه بالای جدول را قائل باشید؟
باشگاه آلومینیوم از نظر مالی ثبات دارد و این مهمترین فاکتور تعیینکننده در لیگی است که اغلب تیمهای حاضر در آن نمیتوانند به تعهدات مالی خود عمل کنند. آنها از نظر سختافزاری امکانات خوبی دارند و به واسطه زمینهای متعددی که برای تمرین دارند دیگر با چنین دغدغههایی روبهرو نیستند. همه چیزهایی که یک باشگاه نیاز دارد در اختیار این تیم است و زودتر از برخی تیمها یارگیری کردند و با توجه به شرایط مالیشان بازیکنان موردنظر را جذب کردند.
اگر امکانات لجستیک ازجمله فاکتورهای موفقیت آلومینیم است، چرا مس رفسنجان با شرایط مشابه در پایین جدول است؟
تغییرات در تیم مس زیاد است و به دلیل تغییرات زیاد طول میکشد در لیگ جا بیفتد. شک نکنید در گذر زمان آنها خود را بالا میکشند. من فکر میکنم هنوز به شرایط ایدهآل نرسیده و مس از این شرایط خارج میشود.
چرا تیمهایی چون استقلال، سپاهان و پرسپولیس که ادعای قهرمانی دارند فرصتطلب نیستند و در هفته پنجم نتوانستند از غفلت رقبا استفاده کنند و در بهترین شرایط به نفع یکدیگر مساوی کردند؟
این تیمها هنوز ریتم خود را پیدا نکرده و در شرایط ایدهآل قرار نگرفتند. همه جای دنیا همین است. شاید بتوان چند لیگ را در دنیا پیدا کرد که از این مساله مجزا باشند ولی در سایر لیگها وضع به همین منوال است. مشکل این است که مردم فوتبال این چند کشور را میبینند و توقع دارند ما هم باید مثل آنها باشیم. درحالی که چه از نظر سختافزاری و چه نرمافزاری و کیفیت بازیکن و هزینه مثل آنها نیستیم. بهترین بازیکنان و مربیان دنیا در این چند لیگ جمع میشوند و بهترین امکانات را دارند. آنجا نوک قله است. در این لیگها هم حتی تکلیف تیمها مشخص نیست ولی میتوان گفت در فرم خوبی قرار دارند. از این رو نباید این دو دنیا را با هم مقایسه کرد. تقریبا ۵ لیگ که از نظر سرمایهگذاری با بقیه دنیا فرق میکنند را نباید با کل دنیا مقایسه کنید؛ چراکه به جز این پنج لیگ بقیه لیگها مثل هم هستند. رقمهایی که برای یک بازیکن خود میپردازند هزینه یک سال فوتبال ماست. شرایطی که آنها در آن قرار دارند از هر نظر با ما متفاوت است. وقتی بهترینهای دنیا را در یک زمین میبینید قطعا بازی متفاوتی از بازی یک لیگ آسیایی میبینید. از لیگ ایران چند بازیکن در این لیگهای معتبر میبینید؟ این به دلیل همین تفاوت کیفیت و سطح است. وقتی آنها آن کیفیت را دارند محصول متفاوتی ارائه میدهند و آنچه از بازیشان میبینیم متفاوت است. برای همین برای آن بازیها پولهای میلیاردی داده میشود و تلویزیون ما برای بازیهای لیگ ایران هیچ پولی نمیدهد. چون معتقد است ارزشی ندارد. من نمیگویم این تفکر درست است یا غلط فقط میگویم وجود دارد.
جدول لیگ فعلی با توجه به جایگاه ردهبندی تیمها خیلی آشفته به نظر میرسد. چه تناسبی در این ردهبندی میبینید؟
هنوز برای قضاوت زود است و برای اینکه شانس قهرمانی و حتی سقوط را تشخیص دهید باید یکسوم لیگ بگذرد. بعد از هفته دهم میتوان قضاوت بهتری داشت. هر چند معتقدم به جز مس رفسنجان سایر تیمهای پایین جدول گزینه سقوط هم خواهند بود. تراکتور هم شاید با همه تلاشها در وسط جدول قرار بگیرد؛. چراکه هیچ رانندهای بیش از پتانسیل ماشین نمیتواند حرکت کند. تراکتور از نظر بازیکن در حدی نیست که برای قهرمانی رقابت کند.
تیمهای خصوصی هم همچون هر سال در میانه جدول شرایط سختی دارند و مثل اینکه از همین ابتدا در مارتن سختی گرفتار شدند؟
این تیمها هیچوقت نمیتوانند با تیمهای دولتی رقابت کنند. یکی از بزرگترین چیزهایی که در فوتبال گفته میشود خصوصی کردن ورزش است. وقتی ۸۰ درصد اقتصاد ما دولتی است طبیعی است که توان رقابت وجود ندارد. واقعیت این است که بخش خصوصی در چنین شرایطی توان حضور طولانی در ورزش و خصوصا فوتبال را ندارد. اصلا این تفکر عقلانی و منطقی و شدنی نیست.
همین مشکلات مالی همیشه اثر منفی روی کیفیت لیگ ما گذاشته و امسال هم همین شرایط در همین ابتدای فصل قابل لمس است.
فوتبال ما سالهاست با افزایش هزینه در نتیجه تورم اقتصادی روبهرو است. گاهی این تورم بالاست و هزینهها برای تیمها بالا میرود. در ازای آن هیچ راهکاری برای اینکه این پول وارد فوتبال شود، وجود ندارد. یکسری راههای نرمال همه جای دنیا برای درآمدزایی در فوتبال وجود دارد که در کشور ما شدنی نیست. یکی حق پخش تلویزیونی است که بسیار تاثیرگذار است. از سوی دیگر تبلیغات محیطی و اگهیهای روی لباس و برند فروشی است که میتوان گفت جزء غیرممکنهای ماست. حالا بخش خصوصی وارد فوتبال میشود و با هزینه زیاد و ورودیهای بسته روبهرو میشود. در اصل بخش خصوصی یعنی سود و این تناسب معیوب با بخش خصوصی همخوانی ندارد. همه جای دنیا و حتی در کشور خودمان که خیلی چیزهایش با همه جای دنیا فرق میکند قاعده سود در بخش خصوصی رعایت میشود. در چنین شرایطی وقتی هزینه از درآمد بیشتر است چطور میتوان بخش خصوصی را وارد این چرخه کرد. هر سال به هزینهها اضافه میشود و هیچ راهکاری برای اصلاح این چرخه پیدا نشده است. یا باید فوتبال را دولتی کنیم و قوانین دستوپاگیری که بخش دولتی را برای کمک به فوتبال محدود میکند اصلاح کنیم یا باید فوتبال را جمع کنیم؛ چراکه ورشکسته میشود. این حرفها را من مدتها قبل زدم ولی یا نخواستند بشنوند یا نشنیدند. با این شرایط فوتبال ما به بخش آماتور سوق داده میشود و شاید زمانی برسد که نتوانیم در لیگ قهرمانان شرکت کنیم چون مدام درحال حسابسازی برای ایافسی هستیم ولی یک روز دستمان رو میشود.
آیا مشکلات مالی تیمهای نفتی که امسال زودتر از همیشه عیان شده تاثیر منفی خود را روی لیگ گذاشته است؟
من این شرایط را در تیمهای پارس جنوبی و نفت تهران از نزدیک لمس کردم. شرایط درحال حاضر به شکلی شده که قبل از شروع فصل میتوان فهمید کدام تیمها از نظر مالی چالش دارند. فهمیدن این موضوع کار سادهای است. این مشکلات تاثیر منفی خود را میگذارد؛ چراکه این مشکلات را با خود به داخل زمین میآورند. فوتبال حاصل تلاش دو تیم است و طبیعی است تیمهای مشکلدار حریف را هم درگیر میکنند و این تیمها فصل را با همین شرایطها تمام میکنند و احتمالا دو سه مربی هم عوض میکنند. چون معمولا در چنین شرایطی فشار کار روی مربی زیاد میشود و به ناچار تیم را رها میکنند. این یک پروسه طبیعی است.
برای چنین مشکلاتی که کیفیت لیگ را تحت تاثیر قرار داده است چه راهکاری وجود دارد تا بتوان بقیه لیگ را در شرایط بهتری به پایان رساند؟
فقط یک راه وجود دارد. داستان خصوصی دولتی را جمع کنیم و این باشگاهها را به باشگاههایی اقتصادی تبدیل کنیم حتی اگر دولتی باشند. وقتی این کار را کردیم آن وقت هر باشگاهی باید روی ساختارهای خود کار کند و ببیند چطور میتواند پول دربیاورد. اگر لازم است قوانینی در مجلس برایشان گذاشته شود و از پایگاههای اجتماعی برای به وجود آوردن قوانین لازم کمک بگیرند. درنهایت بدون حق پخش تلویزیونی فوتبال ما نمیتواند ادعای خصوصی بودن کند. جهشی که در دنیای فوتبال به وجود آمده است به دلیل حق پخش تلویزیونی است. نمی شود تلویزیون پول ندهد و فکر کنیم اتفاق خوبی میافتد.
چرا تیمهای ما در این چند هفته نه پدیدهای معرفی کردند و نه تحول خاصی از آنها میبینیم؟
برای اینکه بتوانیم پدیدهای از لیگ ببینیم هنوز خیلی زود است. این بازیکنان الان زمانهای کوچکی برای بازی میگیرند و به مرور زمان بازیشان افزایش مییابد و جا میافتند و میتواننند خود را نشان دهند و در نیم فصل دوم میتوان این موضوع را قضاوت کرد. با این حال معتقدم تیم ما به لحاظ کیفیت بازیکن نزول پیدا کرده است. بازیکنان خوب ما به کشورهای دیگر رفتند و لیگ ما از بازیکنان نخبه خالی است. خیلی از بازیکنان همچون فصل قبل از لیگ یک به برتر آمدند و از این تعداد زیاد، تعداد کمی صاحب کیفیت هستند و بقیه اینطور نیستند. در نتیجه بهترینها را از دست دادیم و نتوانستیم جای آنها را پر کنیم؛ چراکه چرخه بازیکنسازی ما معیوب است و نتوانستیم بازیکن تولید کنیم. بازیکنان پولدار آموزش میگیرند ولی فوتبالیست نمیشوند و آنهایی که قابلیت بازیکن شدن دارند پول ندارند که آموزش ببینند. به همین دلیل فوتبالست به حد کافی تولید نمیکنیم و به جز چند باشگاه دولتی که به بازیکنسازی اهمیت میدهند سایر باشگاهها روی تیمهای پایه سرمایهگذاری نمیکنند.
بازگشت تماشاگران میتواند بر جذابیت لیگ بیفزاید؟
شاید در ابتدا از سوی تماشاگران استقبال شود ولی به مرور به همان سالهایی که با ۱۰، ۱۵ هزار تماشاگر بازیها برگزار میشد برمیگردیم. واقعیت این است که نمایشهای داخل زمین و فضای استادیومها جذاب نیست و به شکلی نیست که مردم بخواهند به ورزشگاه بیایند. قبلترها مردم با خانواده به استادیوم میآمدند پس از چندی شاید خانواده کامل به ورزشگاه نمیآمد ولی پدرها و پسرها با هم از بازیها دیدن میکردند ولی حالا شرایط به شکلی است که دیگر از طبقه متوسط هم در استادیوم کسی را نمیبینید. دلیل این است که فضا مردم را جذب نمیکند. لازمه این جذابیت ایجاد تمهیداتی است که مردم از حضورشان لذت ببرند و از بلیتی که میخرند مطمئن باشند و امنیت وجود داشته باشد.
کیفیت بازیها شاید در این چند هفته بهگونهای بود که کمتر هواداری را راضی کرده باشد. دلیل این افت چیست؟
لیگ ما جزء لیگهای خوب آسیا است ولی چون صداوسیما پولی برای حق پخش نمیدهد ما را با این چالش روبهرو کرده است. آنها عادت کردند برای هیچ چیز پول نپردازند. بهترین بازیهای دنیا را یواشکی پخش میکند درحالی که اگر قرار بود برایش پول بدهد پخش نمیکرد. حالا مردم تقریبا تمام بازیهای برتر دنیا را میبینند و توقع دارند از لیگ داخلی هم چنین کیفیتی را ببینند. مگر میشود از بازی ماشینسازی با سایپا چنین بازیای دید؟ اگر صداوسیما برای خرید بازیهای داخلی و خارجی پول میداد شرایط فرق میکرد. مردم ما فکر میکنند فوتبال آن است که شبها از تلویزیون میبینند درحالی که آن همه فوتبال نیست و قله فوتبال است. بقیه فوتبال مثل لیگ ماست. لیگ اسلواکی یا اتریش هم تقریبا مثل لیگ ماست و خیلی تفاوت ندارد. درواقع توقع آدمها را به شکل غیرمنطقی بالا بردیم. شبها چیزی پخش میکنیم و میگوییم فوتبال این است. درحالی که اینطور نیست. مردم باید بفهمند آن فوتبال با فوتبال ما از همه نظر فرق میکند. به نظر من اول از همه باید صداوسیما یاد بگیرد که پول فوتبال را بپردازد.