«حکم تجدیدنظر» در حدود دو هفته اکران حتی دویست میلیون تومان هم نفروخته و بعید است در نهایت پانصد میلیون تومان هم بفروشد.
«محمدامین کریمپور کارگردان شد»؛ این تیتری بود که بسیاری از رسانههای سینمایی، سال گذشته کار کردند و پس از آن سیل زیادی از کامنتهای انتقادی مردم در زیر همین پستها سرازیر شد. مردم با نفسِ خود کارگردانی هیچ شخصی مشکلی ندارند، اما وقتی یک اینفلوئنسر اینستاگرامی که تعداد بالایی هم مخاطب در صفحه اش دارد و همین فالوورا را هم با رقص و کلیپهای سطح پایین به دست آورده است، باعث میشود واکشنها شدت بگیرد.
«حکم تجدیدنظر» از اولین روز انتشار اخبار تولیدش جنجالی بوده، چه در اکران خصوصی این فیلم که هجوم طرفداران خوانندگانی که در این فیلم حضور دارند، چند نفر را به بیمارستان کشاند و چه حالا که فیلم بهرغم حضور چهرههای مشهوری مانند همایون ارشادی، ژاله صامتی، شاهرخ فروتنیان، زیبا کرمعلی، خود محمدامین کریمپور و البته آرش و مسیح عدلپرور که یکی از محبوبترین گروههای موسیقی پاپ ایران را ساختهاند، نه به فروش مناسبی رسیده و نه واکنشهای مثبتی دریافت کرده است و یک شکست مطلق نام گرفته است.امین فرجپور در روزنامه شهروند نوشت: محمدامین کریمپور ۲۷ ساله که در سالهای اخیر با انتشار ویدیوهای کمدی در اینستاگرام چهار میلیون و ۷۰۰ هزار دنبالکننده بهدست آورده؛ بهنظر میرسد که در دنیای سینما فاصله بعیدی تا موفقیت دارد.
او که چه بهعنوان بازیگر در فیلم کمدی «سرکوفت» و چه بهعنوان کارگردان «حکم تجدیدنظر» جز شکست، حاصلی از سینما نبرده؛ بهرغم اینکه طبق برخی گزارشها، درآمدی یک میلیاردی از فضای مجازی دارد، اما ظاهرا ذائقه تماشاگران سینما را نمیشناسد و در حالی که اگر تنها یک درصد از دنبالکنندگانش در فضای مجازی این فیلم را میدیدند، «حکم تجدیدنظر» حداقل ۱۰ برابر فروش فعلیاش فروخته بود، با این حال جز شکست مطلق عایدی دیگری در اکران نصیبش نشده است. اتفاقی که برای این شاخ اینستاگرامی که سرمایهگذار اصلی فیلم نیز بوده، آیندهای غبارآلود را در دنیای سینما نوید میدهد.
سینما نوین دربارهی فیلم نوشت: فیلمنامهی «حکم تجدید نظر» که نوشتهی رضا کریمی است بی شک یکی از ضعیفترین فیلمنامههای نوشته شده برای فیلمهای سینمایی است و علاوه بر اینکه بیشتر دیالوگها بسیار سطحی و ناپخته نوشته شده اند؛ مثل آن سکانس برخورد مافوق با سربازش در بیمارستان، از اواسط فیلم میتوان تا انتهای فیلم و سرنوشت شخصیتها را حدس زد.
محمدامین کریم پور علی رغم تمام تلاشی که برای کارگردانی این فیلم کرده، اما از همان دومین سکانس فیلم؛ دیگر نتوانسته فیلمش را کنترل کند و فقط بیهوده در حال درجا زدن است که به زور بفهماند با فیلم مهمی طرف هستیم؛ فیلم مثلا مهمی که نهایت از چند هفتهی آینده میتواند ظهر جمعه از شبکه یک تلویزیون پخش شود. طولانی شدن سکانس ها، دکوپاژهای درنیامده و تکان دادن بی مورد دوربین مثلا در سکانس دعوای زندان، فقط به خستگی زودتر مخاطب از فیلم کمک میکند!
بازیگران فیلم هم بجز ژاله صامتی و گیتی قاسمی که بار تمام فیلم را به دوش خود میکشند، اتفاق جدیدی را شاهد نیستیم. از جمله زیبا کرمعلی که به بدترین شکل ممکن ادای گریه و سرفه را درمیآورد یا همایون ارشادی که تجربه همکاری با عباس کیارستمی را هم دارد، با هدایت غلط کارگردان هیچ چیزی نتوانسته برای ارائه داشته باشد.
در پایان یک توصیه به آرش عدل پرور که بی شک به واسطه دوستی با محمدامین کریم پور به این فیلم اعتماد کرده؛ اگر قرار است سینما را بصورت جدی دنبال کند کاش در ادامه با آنهایی کار کند که ادای دیالوگ گویی را حداقل برایش بطور کامل جا بیندازند تا زحماتش در این مدیوم هدر نشود که حیف است.. این فیلم برای محمدامین کریم پور میتواند «حکم تغییر نظر» باشد که حداقل برای مدتی از ساخت فیلم فاصله بگیرد و همان تبلیغات بوتیک و… را در استوری هایش ادامه بدهد.