اسماعیل سلطانیان، بازیگر پیشکسوت سریالهای تلویزیونی
اسماعیل سلطانیان میگوید: آخرین فعالیت بازیگریم در سریال «قورباغه» به کارگردانی هومن سیدی بود که شکرخدا نقش بسیار خوبی شد و توانست ارتباط خوبی با مخاطبان برقرار کند.
اسماعیل سلطانیان از بازیگران پیشکسوت سریالهای تلویزیون است که مخاطبان از بازیهای او خاطرات خوشی را به یاد دارند. وی در سریالهای تاریخی هم ایفای نقش کرده و بازی او در سریال تاریخی مذهبی «یوسف پیامبر» یکی از نقشهای ماندگارش در تلویزیون بوده است. سلطانیان همیشه در ذهن مخاطب یک بازیگر فعال و پرجنب و جوش بوده و مخاطبان سریالهای تلویزیونی او را با بازی خاص و نوع بیانش به خاطر میآورند. چند روز پیش خبرهایی مبنی بر اینکه این بازیگر در بستر بیماری است منتشر شد و همین موضوع باعث نگرانی از حال این بازیگر توانا و پیشکسوت شده بود. به بهانه احوالپرسی و جویا شدن حال این فعال عرصه بازیگری با او گفتوگویی درباره دوران فعالیت هنری و خاطراتش داشتیم که میخوانید.
دلیل دور ماندن از بازیگری
آخرین کار تلویزیونی من «خان بابا و ارثیه فامیلی» به کارگردانی محسن آقالر بود که محصول شبکه استانی قزوین و یک کار در حوزه کودک و نوجوان بود. البته آخرین فعالیت بازیگری در سریال نمایش خانگی به کارگردانی هومن سیدی بود که شکرخدا نقش بسیار خوبی شد و توانست ارتباط خوبی با مخاطبان برقرار کند. نقشی که در سریال «قورباغه» داشتم، نقش کوتاهی بود، اما به خوبی دیده شد و مورد استقبال مخاطبان قرار گرفت. برای بازیگر همیشه پیشنهاد بازی در سریال و فیلم وجود دارد، اما من به دلایل ضعیف بودن فیلمنامههایی که برایم ارسال میشد پیشنهادها را قبول نکردم.
گاهی برای برخی سریالها نقشهایی پیشنهاد میشد که بسیار ضعیف و کوتاه بود و فکر میکردم اگر بخواهم این نقشها را ایفا کنم، یعنی قصد دارم هرطور که شده جلوی دوربین حضور داشته باشم، اما واقعا در طول دوران بازیگری هر نقشی را قبول نکرده و سعی کردم نقشی را ایفا کنم که لااقل خودم از ایفای آن راضی باشم. البته مخاطبان هم از هنرمندانی مثل ما توقع دارند و نمیشود هر کاری را قبول کرد. به تازگی هم کاری پیشنهاد شد که خوب بود، اما به دلیل کسالتی که داشتم این نقش را قبول نکردم و نتوانستم همراه این عزیزان باشم.
نقش برای سن و سال من کم است
در هر سریال یا فیلم سینمایی که ساخته میشود قطعا همه نقشها جوان و نقش اصلی نیست و بالاخره در فیلم عمو، دایی، پدر بزرگ و … هم وجود دارد و قطعا من و امثال من که پا به سن گذاشتهایم، میتوانیم این نقشها را ایفا کنیم. اما اینکه فیلم یا سریالی با بازی من و هم دورهایها و هم سن و سالهای من نوشته شود، در این سالها نداشتهایم.
شاید در دهههای گذشته سریالها یا فیلمهایی بود که بر اساس زندگی یک مرد یا یک زن میانسال نوشته شده بود و به زندگی آنها میپرداخت و در برخی موارد هم فیلمها و سریالهای بسیار خوبی بودند، اما در دهه ۹۰ تقریبا نقش اول همه فیلمها و سریالها جوان بودند و فیلم و سریالی نداشتیم که نقش اول آن را یک پیشکسوت و موسفید سینما ایفا کند.
در سینما گیشه و در تلویزیون مخاطب برای تهیهکنندگان اهمیت دارد، به همین دلیل و با شرایط موجود کمتر فیلم یا سریالی داریم که بخواهد به مشکلات سالمندان یا میانسالان بپردازد که بخواهند از ما برای ایفای نقش در آنها و به عنوان نقش اصلی استفاده کنند.
البته سینمای دنیا هم این گونه است و هر کسی در سینما و تلویزیون دورهای دارد و کمتر بازیگرانی هستند که مردی برای تمام فصول باشند. خیلی از بازیگران هم به دلیل اینکه نمیخواهند از شأنشان کاسته شود، تا حد زیادی بازیگری را کنار گذاشتهاند. افرادی که در دوره خودشان ستاره بودند و حالا میترسند که سر صحنه یک کارگردان جوان با آنها به تندی برخورد کند و باعث مکدر شدن خاطر آنها شود.
کارگردانی فیلم «همه دختران من»
من فوق لیسانس بازیگری و لیسانس کارگردانی دارم. یک فیلم هم با نام «همه دختران من» ساختم که در زمان خودش کار خوبی بود و خوب هم دیده شد. بعد از ساخت فیلم «همه دختران من» پیشنهادهایی از طرف چند تهیهکننده برای ساخت فیلم داشتم، اما خودم دوست نداشتم کارگردانی و فیلمسازی را ادامه دهم و به دلیل علاقه به بازیگری دوست داشتم تمرکزم روی این حرفه باشد. اگر بگویم اشتباه کردم که در کارگردانی ورود کردم بیراه نگفتهام. من یک بازیگر هستم و دوست داشتم همیشه تمرکزم روی حرفه خودم باشد. به واقع روحیاتم با فضای کارگردانی سازگار نبود.
حسرت هیچ نقشی را ندارم
نقش خاصی نبوده که بخواهم آن را ایفا کنم یا حسرت بازی در آن نقش را داشته باشم. تاکنون آرزوی بازی در نقش خاصی را نداشتم و هرگاه هم نقشی به من پیشنهاد شده سعی کردم به بهترین نحو آن را ایفا کنم که به دل مخاطبان بنشیند.
نقش ماندگار
اینکه بخواهم بین نقشهایی که ایفا کردهام، یکی را انتخاب کنم، خیلی خیلی سخت است. همه نقشهایی را که تاکنون بازی کردم دوست دارم، اما برخی نقشها بیشتر دیده شده و مخاطبان با آنها خاطرات خوبی دارند. نقشی که در سریال «یوسف پیامبر» به کارگردانی زندهیاد فرجا… سلحشور بازی کردم خیلی دیده شد.
این سریال چه در زمان پخش در سال ۸۶ و چه بعد از آن در بازپخشها همیشه مخاطبان از این نقش با من صحبت میکردند. یوسف پیامبر سریالی بود که برد جهانی داشت و کار بسیار خوبی بود که صمیمیت در آن وجود داشت و این صمیمیت حتی در دیده شدن آن توسط مخاطبان نیز تاثیرگذار بود و مردم به شدت این سریال را دوست داشتند.
از نقشهای دیگری که بازی کردم و میتوان به آن اشاره کرد، نقشم در سریال «وضعیت سفید» به کارگردانی حمید نعمتا… بود که یکی از سریالهای درخشان تلویزیون در این سالها بوده است. حمید نعمتا… توانست با ساخت «وضعیت سفید» یک سریال ماندگار در تلویزیون بسازد که حتی در بازپخشها مخاطبان زیادی را با خود همراه میکند.
همچنین در طول دوران بازیگریام نقشهای کمدی زیادی بازی کردم، اما نقشی که مخاطبان به یاد دارند، نقشی بود که در «مرد هزار چهره» به کارگردانی مهران مدیری بازی کردم که خوشبختانه این سریال هم در دوره خودش به شدت مورد استقبال مخاطبان قرار گرفت.
کرونا، آیه خدا بود
از نظر من، ویروس کرونا یک آیه از طرف خدا بود که بیش از گذشته قدر یکدیگر و در کنار هم بودن را بدانیم. اینکه بفهمیم یک ویروس کوچک که حتی قابل دیدن نیست باعث این حجم از بلا و ناراحتی و نگرانی در بین مردم میشود اتفاق مهمی بود. اگر امروز بیماری من تا حدی طول کشیده و حاد شده است به این دلیل بود که نمیخواستم خانواده و مردم را نگران کنم و در این اوضاع نامناسب از حال خودم خبر بدی به مردم بدهم. به لطف خدا و دعای خیر مردم عزیز کشورم، عمل جراحی داشتم که موفقیتآمیز بود و شکرخدا اوضاع بهتری دارم و با دعای مردم بهتر هم خواهم شد. از مردم کشورم درخواست دارم که به دوران پس از کرونا فکر کنند و دوستیها را تداوم بخشند و هوای یکدیگر را داشته باشند. در این دنیا هیچ چیز به جز مهر و محبت و عشق دادن به یکدیگر ماندگار نیست.