افسانه چهرهآزاد، با حضور در یک برنامه تلویزیونی، از نقش مادربزرگش در زندگی هنری او، مخالفت پدر و مادرش با ایفای نقش عروس در یک فیلم و ورودش به عرصه بازیگری گفت.
افسانه چهرهآزاد، بازیگر سینما و تلویزیون، مهمانِ برنامه «چهلتیکه» بود.
در آغاز این برنامه، افسانه چهرهآزاد، درباره زندگی خود و مادربزرگ هنرمندش گفت: «من ۲۲ بهمن ۱۳۴۱ قدم به دنیا گذاشتم و فرزند اول خانوادهام. افتخار میکنم که مادر پدریام، خانم رقیه چهرهآزاد بودند. به ایشان مدیونم که در سن پایین مرا با هنر و نمایش آشنا کردند. به دلیل این که در دو طبقه با هم زندگی میکردیم و ارتباطم با مادربزرگم خیلی خاص بود. هر موقع ایشان تئاتر تمرین داشتند، من را با خودشان میبردند. ۶ یا ۷ ساله بودم که نمایشی به نام «روسری قرمز» بود. آن موقع نمیشناختم اما الان واقعاً میبینم که مادربزرگ مرحومم و آقایان خسرو شکیبایی، سیروس گرجستانی، هادی اسلامی و آزیتا لاچینی، جزو بزرگان هنر بودند و هستند.»
او درباره خاطره روزی که نقش عروس به او پیشنهاد میشود اما پدرش اجازه نمیدهد، توضیح داد: «۱۲ ساله بودم که با مادربزرگم رفتم سر سریالی به نام «عروس» به کارگردانی مسعود فروتن. خسرو شجاعزاده نقش اصلی این سریال را بازی میکرد، دیدم با مادربزرگم درباره من صحبت میکنند که مثلاً من نقش عروس را بازی کنم، قدِ و قامت من بلند بود و بیشتر از ۱۲ ساله نشان میدادم، من از این پیشنهاد بسیار خوشحال شدم، با این که نقش دیالوگِ خاصی نداشت و بیشتر حضور بود. بنابراین با خوشحالی به طرفِ خانه آمدیم اما مادر و پدرم خوشحال نشدند و اجازه ندادند که این اتفاق بیفتد. قبل از انقلاب شرایطی که وجود داشت آن موقع متوجه نبودم و الان درک میکنم. البته آن روز قهر کردم و از مادربزرگم خواستم وساطت کند که او تاکید کرد درست نیست وارد این ماجرا شود.»
بازیگر سریالهای «آشپزباشی»، «وضعیت سفید»، «سربهراه»، «دلدادگان»، «کتابفروشی هدهد»، «احضار» و … درباره ورودش به عرصه بازیگری توضیح داد: «در دوران دبیرستان بودم و فعالیتی در تئاتر مدرسه داشتم. آنجا موقعیتی فراهم شد حتی جایزه بدهند و پدرم مخالفت کردند و گفتند بهتر است به درسهایم برسم، این اتفاق در وجودِ من تقریباً خاموش شد تا آنکه با آقای فروتنیان ازدواج کردم.»
چهرهآزاد در ادامه صحبتهایش درباره آشناییاش با همسرش، شاهرخ فروتنیان، گفت: «۲۰ سالم بود و آقای فروتنیان ۲۶ سالشان بود که با هم ازدواج کردیم و بعد از ازدواج، ۲۵ ساله بودم که وارد حرفه بازیگری شدم. یک سریالی بود به اسم «سالهای بدون خانه»، حتی روزی که رفتم برای فیلمبرداری، یادم است جمعه ۲۲ مهر ۱۳۶۶ بود. قرار بود در آنجا نقش منشی سازمان زمین شهری را داشته باشم. این اولین کار من به حساب میآید.»