وقتی کمال کامیابینیا بعد از شش ماه فیکس شد و پرسپولیس دو برد متوالی مقابل تیمهای نفتی خوزستان به دست آورد، خیلیها فکر میکردند مشکلات میانه خط هافبک مدافع عنوان قهرمانی لیگ برتر با بیرون رفتن رضا اسدی و بازی دادن به کمال کامیابینیا حل شده و شرایط هفته به هفته بهتر میشود اما نمایش کمال مقابل هوادار ناامیدکننده بود کما اینکه او در دربی هم شرایط فنی جالبی نداشت.
در این فصل برای میلاد سرلک هم چنین وضعیتی تا حدودی برقرار بوده است. هافبک ملیپوش پرسپولیس در بازی با هوادار مثل کمال هم پاس اشتباه زیاد داد هم در حمله آنقدر که باید مؤثر نبود. سرلک هم این فصل با اینکه بازیکن اصلی یحیی بوده اما به اندازه بازیهای خوب و تأثیرگذارش نمایشی ضعیف و انتقاد برانگیز داشته است.
رقبای این دو بازیکن رضا اسدی و محمد شریفی هستند. اولی به کلی از دور خارج شده و دل و دماغ ندارد و دومی با وجود جسارت بالا در مرتبهای نیست که بتواند در این برهه سخت فیکس شود و کار دربیاورد وگرنه حتماً در بازی با هوادار حتی شده به عنوان بازیکن ذخیره به میدان میرفت.
مهدی شیری خوش شانس بود که سیامک نعمتی هم اشتباه کرد هم بازیکنان تاجیک ۵ مسابقه است که به خاطر نداشتن قرارداد فقط تماشاگر هستند. شیری با وجود این خوش شانسی بزرگ قدر حضورش در ترکیب اصلی را آنقدر که باید نمیداند. او در فاز دفاع روی ضربات سر و شیفت شدن به مرکز دفاع ضعیف عمل میکند. شیری در حمله نیز بازیکن خلاقی نیست و از یک استاندارد مشخص در ارسالها، کات بکها و بازی ترکیبی با هافبکها بیشتر جلو نمیرود.
سیامک نعمتی که با گل دقیقه ۹۱ بازی با هوادار دوباره خودی نشان داد هم این فصل فراز و نشیب داشته ضمن اینکه مصدومیت به او اجازه نداده شرایط ایده آلی از نظر فنی و بدنی داشته باشد. نعمتی مدافع راست تخصصی نیست و به خاطر ترافیک هافبکهای کناری و ضعف شیری عقب میآمد اما شاید باید بیشتر به دروازه رقبا نزدیکتر باشد تا دروازه خودی.
در دفاع چپ سعید آقایی یک فصل ناامیدکننده داشته و با وجود اینکه کادر فنی بارها به او اعتماد کرده اما نه از نظر بدنی و نه ذهنی شرایط جالبی ندارد. آقایی هم نسبت به فصل اول حضورش در پرسپولیس به شدت افت کرده و شاید اگر کادر فنی پرسپولیس مجبور نبود وحید امیری را جلو ببرد، آقایی دیگر در ترکیب اصلی دیده نمیشد. تنها ویژگی مهم او در فاز حمله ارسالهای تیز و ناگهانیاش بود که این فصل خیلی کم اتفاق میافتد چرا که آقایی نای رسیدن به نزدیکیهای هجده قدم حریف را ندارد یا اگر هم میرسد، دقیق عمل نمیکند.
حامد لک هم با لک فصل قبل قابل مقایسه نیست. دروازهبانی که فصل قبل ۱۷ بازی کلین شیت کرد، امسال در ۴ بازی ۵ گل خورده و فقط سه بازی موفق به ثبت کلین شیت شده است. لک که فصل قبل در آسیا و لیگ بارها توانمندیهایش را نشان داده بود، امسال هم گل بد میخورد هم اشتباهات عجیبی مرتکب میشود که از یک گلر لیگ برتری آن هم در سطح شماره یک پرسپولیس بعید است و ثابت میکند برعکس فصل گذشته روی کار فنیاش تمرکز ندارد.
لک گلری متزلزل مثل رادوشوویچ را به عنوان ذخیره پشت سرش میدید که همین فصل ثابت کرد نمیتواند رقیب خوبی برای او باشد اما حالا همان رقیب نصف و نیمه هم در تمرینات حضور ندارد و این میتواند شرایط لک را خطرناکتر کند.
در خط میانی امید عالیشاه با وجود تلاش فراوان و تجر به بالایش اما بازیهای پرنوسانی ارائه میدهد و با وجود گلسازیاش اما نمیتوان اسم «بازیکن کار دربیار» را برایش گذاشت. مهدی ترابی هم که بعد از چندین بازی ضعیف و پرنوسان مقابل هوادار داشت خوب کار میکرد، مصدوم شد. در جناحین خط میانی احسان پهلوان بازیکن فیکس و محبوب یحیی در فصل گذشته امسال کلاً نیمکتنشین شد و وقتی قرار بود به ترکیب اصلی بیایید، مصدوم شد و چند هفتهای است از نیمکت هم دور شده.
زمانی پرسپولیس از ترافیک وینگر لذت میبرد و برای کادر فنی انتخاب دو هافبک کناری اصلی سختترین بخش چیدن ترکیب نهایی بود اما حالا شرایط کاملاً عوض شده. ترابی و پهلوان مصدومند، نعمتی مصدوم بوده و بعضاً در دفاع راست استفاده میشود، عالیشاه نوسان دارد، امیری مجبور است بعضاً به خط دفاع برود یا حتی مهاجم شود، ضمن اینکه کادر فنی به بازیکنانی مثل علی شجاعی و مهدی مهدیخانی اصلاً اعتماد ندارد.
در خط حمله ابتدا تصور میکردیم اوضاع با داشتن آل کثیر و عبدی و اضافه شدن حامد پاکدل خوب است اما بعد از بازی با هوادار نگرانیها درباره این خط هم زیاد شد. عبدی اصلاً جنگجو و کوبنده نیست و متمرکز و دقیق به نظر نمیرسد. عیسی هم با وجود تلاش فراوان نوسان داشته و نتوانسته آنقدر که باید مثل یک فینیشر همه چیز تمام به کمک تیمش بیاید.
این وضعیت در مورد حامد پاکدل هم مصداق دارد. پاکدل که از ابتدای فصل در نقش جوکر به زمین آمده غیر از بازی اول در سایر مسابقات کاری از پیش نبرده و هر چقدر بیشتر زمان داشته تا کاری کند، بیشتر ناامیدمان کرده است.
درباره اوضاع مرکز دفاع هم خیلی نمیتوان با امیدواری حرف زد. فرشاد فرجی که تنها عنصر ثابت این خط در بازیهای این فصل بوده، بعضاً متزلزل و پر اشتباه نشان میدهد و بخصوص در ضربات ایستگاهی ضعف دارد. علی نعمتی هم هنوز با استرس بازی میکند با وجود تلاش فراوان برای هماهنگی و کاستن از اشتباهاتش بعضاً مقابل استرش و مسأله روانی بازی در پرسپولیس تسلیم میشود.
سیدجلال حسینی کاپیتان پرافتخار پرسپولیس هر فصل که میگذرد، کار سختتری برای مهار مهاجمان جوان حریف پیدا میکند و باید بیشتر از تجربهاش بهره بگیرد اما این تجربه هم تا یک جایی جواب میدهد و اگر بدن همراهی نکند، اوضاع نگرانکننده میشود.
علیرضا ابراهیمی هم وضعیت جالبی ندارد. او تنها در یک بازی در ترکیب اصلی بوده و بیشتر برای بکاپ لحظات آخری یا حضور در خط حمله و استفاده از بازی مستقیم استفاده شده و جایی در برنامههای کادر فنی پیدا نکرده است اما واقعیت اینکه شرایط فنی و روانی او به اندازهای خوب نیست که به ترکیب اصلی برسد و شرایط را دگرگون کند.
این وضعیت کلی بازیکنان پرسپولیس است که تقریباً همگی فصل پرفراز و نشیبی داشتهاند که البته تا الان بیشتر در بخش نشیب بوده است. در واقع تعداد بازیکنان با کیفیت، متمرکز و توانمند پرسپولیس در این فصل به اندازه انگشتان یک دست که نه، حتی دو بازیکن هم نتوانستهاند کار را برای یحیی و تیم شان دربیاورند. در واقع شاید وحید امیری تنها بازیکنی است که میتوان روی او به اندازه یک ملیپوش و ستاره حساب باز کرد و او در این تیم تنهای تنهای تنها به نظر میرسد و تنها دلخوشی کادر فنی است.
وحید امیری البته در دو، سه بازی متأثر از حضور پررنگش در اردو و بازیهای تیم ملی نتوانست مثل همیشه برای پرسپولیس مفید باشد اما همچنان مؤثرترین و مهمترین بازیکن سرخها به حساب میآید. حالا تصور کنید با این اسکواد ضعیف و تیمی که فقط یک بازیکن تأثیرگذار و کار دربیار دارد، چطور و تا کجا میتوان پیش رفت؟ یا سؤال جدیتر که کادر فنی باید جوابگوی آن باشد، اینگونه مطرح میشود که این بازیکنان کی و در کدام بازی کیفیت بالایی از خود نشان میدهند و کیفیت اجرای تاکتیکهای تیمی را بالا خواهند برد؟
در این شرایط شاید اضافه شدن بازیکنان تاجیک میتوانست تا حدودی این اوضاع نگرانکننده را تغییر دهد اما فعلاً کادر فنی مجبور است در هر بازی با اعمال تغییرات و وصله پینه کردن نفرات به هم بهترین ترکیب را به زمین بفرستد و منتظر اجرای خوب از بیشتر آن نفرات باشد چرا که انتظار نمایش خوب – نه عالی – از هر ۱۱ بازیکن ترکیب اصلی دیگر چیزی شبیه رؤیا شده است!