نوشتن از سیاستهای شکستخورده تلویزیون در قبال چهرههای محبوب و خودزنی این نهاد در مواجهه با برنامههای پرمخاطب شاید امری تکراری به نظر بیاید ولی هر بار و حالا هر ماه، رخدادی روی میدهد که نمیشود «تلنگرنزده» از کنارش عبور کرد.
روزنامه شرق: نوشتن از سیاستهای شکستخورده تلویزیون در قبال چهرههای محبوب و خودزنی این نهاد در مواجهه با برنامههای پرمخاطب شاید امری تکراری به نظر بیاید ولی هر بار و حالا هر ماه، رخدادی روی میدهد که نمیشود «تلنگرنزده» از کنارش عبور کرد. مرکز تحقیقات سازمان صداوسیما به صورت ماهانه از طریق نظرسنجی، برنامههای پرمخاطب تلویزیون را معرفی میکند و برخلاف عرف یکی، دو دهه اخیر، این بار خبری از برنامههای ورزشی، خاصه خبری از برنامه محبوب ۹۰ و مجری شناختهشدهاش، یعنی عادل فردوسیپور نیست.
بعد از رویکارآمدن علی فروغی بهعنوان مدیر جدید شبکه سه، برنامه ۹۰ از کنداکتور این شبکه حذف و عادل فردوسیپور هم ممنوعالتصویر شد. هرچند که شایعاتی مبنی بر اجازهندادن به او برای گزارش بازیها هم گهگاهی به صدر اخبار برمیگردد. عادل، محبوبترین مجری شبکه سه از «مدار» بیرون رانده شد، برنامه ۹۰، محبوبترین برنامه تلویزیونی یکی، دو دهه اخیر هم از دستور کار خارج شد تا جا برای برنامه کارشناسی «فوتبال برتر» با مجریای جدید ولی با همان فرمت برنامه ۹۰ باز شود.
مسئولان شبکه سه هم با حمایتهای گسترده از این برنامه و مجریاش، تلاش کردند عادل را به دست فراموشی بسپارند و از این بگویند که دلیلی ندارد برنامه جایگزین، جای ۹۰ و عادل فردوسیپور را پر نکند. با این حال، این اتفاق عملا تبدیل به پروژهای شکستخورده برای صداوسیما شد، یک خودزنی بزرگ که دستکمی از «هاراگیری» ندارد! عادل و برنامه ۹۰ در شرایطی از مدار علی فروغی بیرون رفته و جا برای عشقِ مدارها باز شد که حالا خبری از برنامه جایگزین ۹۰، در بین برنامههای پرمخاطب تلویزیون نیست. طبق آماری که خود صداوسیما منتشر کرده، برنامهای که دوشنبهشبها به جای برنامه ۹۰ عادل فردوسیپور پخش میشود، مهرماه در نظرسنجیها در رده دهم پرمخاطبترین برنامه تلویزیون قرار داشته است.
این اتفاق در حالی رخ داده که برنامه «حیات وحش» که از شبکه مستند پخش میشود، در همین نظرسنجی در رتبه سوم قرار گرفته است. وضعیت برای آبان ماه هم تقریبا مشابه است؛ این بار مستند «حیات وحش» با ایستادن پشت سر برنامه خندوانه تبدیل به دومین برنامه پرمخاطب شده و برنامه فوتبال برتر که دوشنبهشبها پخش میشود باز در رده هفتم دیده میشود. در این بین البته برنامههای ورزشی دیگر شرایط تقریبا مساعدی دارند و برنامه فوتبال برتری که بازیهای لیگ ایران را پخش میکند تقریبا در بالای جدول دیده میشود. ضمن اینکه در زمان پخش رقابتهای کشتی هم، برنامههای تخصصی کشتی در میان برنامههای پرمخاطب دیده شده است.
مسئولان شبکه سه که انتقاد از نبودن عادل فردوسیپور را به حساب همه چیز میگذارند مگر کجسلیقگی خودشان، شاید با انتشار چنین آماری به خودشان بیایند و دستکم برای یک بار هم که شده چنین پرسشی را مطرح کنند که چرا بزرگترین «خودزنی» دو دهه اخیر را انجام دادهاند؟ البته شاید آنها هم مثل مجری برنامه دوشنبهشب فوتبال برتر، چنین نظرسنجیای را قبول نداشته و آن را دستکاری اطلاعات توصیف کنند. شاید هم دیری نپاید که دوباره شبیه به کاری که پیشتر با برنامه محمدرضا گلزار شد و با دستکاری در آرا سعی شد برنامه او را پرمخاطبتر از برنامههای دیگر جلوه دهند، به این سمت و سو نگاهی بیندازند ولی حتی اگر چنین شود، واقعیت موجود تغییر زیادی میکند؟
پاسخ روشن است ولی در عین روشنی، تلاشی برای رفع مشکل بهوجودآمده نمیشود. پیمان جبلی، رئیس جدید صداوسیما تا به حال سه بار درباره بازگشت احتمالی عادل فردوسیپور به تلویزیون حرف زده و هر سه بار گفته «عادل فردوسیپور میتواند دوباره در تلویزیون فعالیت کند و از نظر ما منعی ندارد» ولی اقدامی عملی در این زمینه صورت نگرفته تا مشخص شود این نهاد تصمیمگیرنده نهایی درباره عادل فردوسیپور و برنامه ۹۰ نیست. البته پرواضح است که برنامههایی مثل خندوانه و مستند حیات وحش هم بیدلیل جایشان را در دل مخاطب باز نکردهاند؛ مجری خندوانه و تهیهکنندههای این دو برنامه هر بار (احتمالا برخلاف تهیهکننده و مجری برنامه کارشناسی فوتبال برتر) به سراغ ایدههای نو با شناخت ذائقه مخاطب میروند و میتوانند نظر آنها را جلب کنند.
امری که پیشتر، عادل فردوسیپور به خوبی از آن بهره میبرد و میتوانست با نفوذ به لایههای مختلف یک اتفاق فوتبالی، آن را تبدیل به سناریویی جذاب برای مخاطب کند و تا یک هفته دیگر به او خوراک لازم را بدهد. واضح است که عادل فردوسیپور هم مجری و تهیهکننده بینقصی نبود و نیست ولی میل به پیشرفت، انگیزه برای اصلاح امور و تلاش برای ارائهکردن اطلاعات دقیق و درست از او چهرهای متفاوت ساخته بود؛ چهرهای که شاید تلویزیون برای جذب و آشتی دوباره مخاطب نیاز به او و امثال او داشته باشد.