کارگردان نمایش «حرفهایها» بیان کرد: برخی از افرادی که علاقه مند هستند وارد عرصه بازیگری شود از قدرت مالی بالایی برخوردار نیستند و با زحمت زیادی برای گرفتن یک نقش و یا حتی حضور در کلاسهای آموزشگاهی که به آنها قول بازیگر شدن داده است، پول جمع میکنند اما علی رغم قولهایی که به آنها داده میشود راه به جایی نمیبرند و سرخورده میشوند. متاسفانه نه در همه آموزشگاهها اما در بسیاری از آنها این اتفاق میافتد مخصوصاً مراکزی که به اسم یک یا چند بازیگر اسم و رسم دار معروف شده و علاقه مندان گول همین اسمها را میخورند و جذب این کلاسها میشوند در حالی که میدانیم خیلی از همین بازیگرها با وجود معروف شدن اما سواد بازیگری ندارند.
محمدی یادآور شد: این کلاه برداریها را حتی کارگردانان ضعیف تلویزیون نیز از علاقه مندان به بازیگری میکنند و این روزها همین سوءاستفادهها برایشان تبدیل به یک منبع درآمد شده است. حتی در زمینه ساخت و آموزش فیلم کوتاه هم این اتفاقات جریان دارد و بسیاری برای فیلمساز شدن هم هزینه پرداخت میکنند. متاسفانه بازار کلاه برداری از جوانان علاقه مند به بازیگری خیلی رواج دارد و انگار با بنگاههای معاملاتی طرف هستیم تا فضای هنری. متاسفانه لمپنیسم وارد سینما و تئاتر شده است و سوءاستفادههای زیادی از علاقه و استعداد جوانان علاقه مند به بازیگری میشود.
محمدی درباره راه کاری که برای جلوگیری از این معضل وجود دارد، گفت: در وهله اول باید آگاهی را بین نسل جوان بالا برد. علاقه مندان باید اول تحقیق کنند که چه اساتیدی در آموزشگاهها تدریس میکنند و گول اسامی شناخته شده را نخورند. از طرف دیگر باید محلی برای شکایت و پیگیری برای کسانی که از این قضایا ضربه خوردهاند وجود داشته باشد. خانه تئاتر، حراست وزارت ارشاد و حتی صداوسیما باید امکانی برای ثبت شکایت افراد صدمه دیده از این جریان را فراهم کنند. از طرف دیگر همانطور که برای دریافت مجوز آموزشگاههای مختلف سختگیری وجود دارد باید برای انتخاب اساتید هم سختگیری و نظارت وجود داشته باشد.
وی درباره اینکه برخی از علاقه مندان خودشان تمایل به خرید نقش دارند و حتی حاضر هستند به عنوان اسپانسر بازیگر وارد فضای حرفهای شوند، بیان کرد: در ابتدای امر ممکن است که افراد به صورت خود خواسته حاضر به پرداخت هزینه برای بازیگر شدن باشند چون آگاهی از سازوکار ماندگاری در تئاتر و سینما و تلویزیون را ندارند حتی خانوادههایی را میبینیم که فرزندانشان علاقهای به بازیگری ندارند اما چون پدر یا مادر در گذشته این آرزو را داشتند و به آن نرسیدهاند میخواهند به جای آن فرزندشان را به زور بازیگر کنند و حتی حاضر هستند در فلان فیلم یا تئاتر هم سرمایه گذاری کنند. اینجا است که افراد سوءاستفاده گر وارد عمل میشوند و به دروغ از استعداد فرزندشان تعریف میکنند و قول بازیگر شدن به آنها میدهند اما در نهایت چیزی جز ناامیدی برای این خانواده و فرزندشان باقی نمیماند. در ایران مردم دروغ را بیشتر از حقیقت باور میکنند و وقتی که به آنها حقیقت را میگویید با مشکل روبرو میشوید چون دوست دارند دروغ بشنوند. در گذشته هم به صورتهای دیگر چنین اتفاقی در سینما جریان داشته است و از میان آنها بازیگرهایی هم بیرون آمده اما این روزها در آموزشگاهها شاهد قتل عام اعتماد و آرزوهای نسل جوان هستیم.
این کارگردان و مترجم تئاتر بیان کرد: اگر به پلاتوهایی که این روزها فعال هستند و در آن جوانهای مختلف تئاتر تمرین میکنند، سر بزنید میبینید که این بازیگران جوان چقدر بد بازی میکنند و انگار هیچ آموزشی ندیدهاند. حتی اگر صدای تمرینهایشان را از بیرون بشنوید متوجه میشوید که انگار هیچ چیز به آنها یاد ندادهاند. همه جوانها در یک سنی علاقه مند به بازیگر شدن و مطرح شدن دارند اما عدهای از این عشق سوءاستفاده میکنند. در این میان تعدادی از همین علاقه مندان هم بااستعداد و خلاق هستند اما به درستی هدایت نمیشوند و با وجودی که هزینه زیادی چه برای خرید نقش و چه برای آموزش در آموزشگاهها میکنند اما در نهایت به جایی نمیرسند.
محمدی در پایان صحبتهایش متذکر شد: یکی از پیشنهادات من این است که آخر هر سال فستیوال آموزشگاهها برگزار شود که همه در آن تولیداتشان را ارائه دهند و تهیه کنندگان و کارگردانان را دعوت کنند تا بتوانند استعدادها را کشف کنند. این کار در همه جای دنیا انجام میشود اما نمیدانم که چرا در ایران عملی نمیشود. از طرف دیگر وزارت ارشاد روی نتیجه کار آموزشگاهها نظارت داشته باشد و بررسی کند که هر کدام در آخر سال چه دستاوردی داشتهاند که این اقدام برای خود آموزشگاهها هم خوب است و میتوانند فارغالتحصیلان موفق و برنامههایی را که در طول سال داشتهاند، معرفی کنند.