یاسین بهرامیپور فرنگیکار سابق تیم ملی و یکی از چهرههای با آتیه کشتی ایران بود که سالها زیر سایه حمید سوریان دارنده ۷ طلای جهان و المپیک قرار داشت و علیرغم شایستگی و اینکه ۲ مرتبه در مسابقات داخلی موفق به شکست سوریان شده بود، هیچگاه فرصت حضور در مسابقات معتبر حتی در حد رقابتهای قهرمانی آسیا را پیدا نکرد.
بهرامیپور در سال ۲۰۰۷ در جام جهانی ستاره مسابقات نام گرفت و در رقابتهای دانشجویان جهان نیز با آسیبدیدگی در فینال به مدال نقره رسید اما هنوز هم در ۳۷ سالگی حسرت مدال آسیا و جهان را به دل دارد، تا جاییکه میگوید اگر هنوز هم این فرصت را به من بدهند با چند ماه تمرین دوست دارم برگردم و با مدال آسیایی از کشتی خداحافظی کنم تا این حسرت، همیشگی نشود.
کشتیگیر کرمانشاهی سالهای سختی را در میان بیتوجهی مسئولان پشت سر گذاشته، تا جاییکه با کارگری توانسته در حال حاضر در مقطع کارشناسی ارشد رشته فیزیولوژی ورزشی در دانشگاه رازی کرمانشاه مشغول به تحصیل شود.
وی از حمید سوریان که سالها زیر سایه نام و عناوینش قرار داشته یک چیز میخواهد؛ داشتن یک شغل با بیمه؛ تا اگر در دنیای قهرمانی به حقش نرسیده، از آیندهای حداقلی برخوردار شود.
بهرامیپور یک مرتبه در رقابتهای لیگ کشتی فرنگی در سال ۸۴ مقابل حمید سوریان که موفق به کسب مدال طلای جهان شده بود با ضربه فنی به پیروزی رسید و یک مرتبه نیز در رقابت درون اردویی تیم ملی مقابل حریف عنواندار خود صاحب برتری شد، اما این پیروزی ها تاثیری در نگاه کادر فنی تیم ملی نداشت، تا جاییکه وی حتی به رقابتی در سطح قهرمانی آسیا نیز اعزام نشد.
گفتگوی یاسین بهرامینژاد را در ادامه میخوانید:
* ۸ یا ۹ سال در اردوی تیم ملی بودم
در وزن ۵۵ کیلوگرم کشتی میگرفتم و بیشتر در رده بزرگسالان به میدان رفتم. تنها یک دوره در رده نونهالان کشتی گرفتم و دیگر در رده بزرگسالان به کشتی ادامه دادم.حدود ۲۰ سال قبل برای اولین بار در حالی که در رده جوانان بودم، در مسابقات قهرمانی کشور بزرگسالان به میدان رفتم و قهرمان شدم. در بیشتر مسابقات قهرمانی کشور کشتی گرفتم و بعد به اردوی تیم ملی میرفتم. در ۸ یا ۹ سالی که در اردوی تیم ملی بودم بیشتر با محمد بنا کار کردم، حدود ۲ سال سیمخواه سرمربی بود و فکر میکنم ۲ سال هم حسن بابک سرمربیگری تیم ملی را بر عهده داشت.
* بنا سوریان را به مسابقات معتبر اعزام میکرد
در وزن من آقای سوریان تشریف داشت و آقای بنا ایشان را به مسابقات اصلی که آسیایی و جهانی بود اعزام میکرد و من به مسابقات دیگر مثل جام جهانی اعزام میشدم. در مسابقات انتخابی نیز سوریان کشتی نمیگرفت و من اول میشدم. جام جهانی رویداد مهمی نبود و برای اینکه بتوانم باز هم به اردوی تیم ملی دعوت شوم در مسابقات قهرمانی کشور به میدان می رفتم. من کشتیگیری بودم که در بیشترین مسابقات قهرمانی کشور کشتی گرفتم و ۵ یا ۶ بار در این مسابقات به میدان رفتم که به قهرمانی رسیدم. در جام یادگار امام ۲ بار قهرمان شدم، ۲ بار به نایب قهرمانی رسیدم و یکبار هم سوم شدم. به مسابقات دانشجویان جهان نیز اعزام شدم که در فینال به علت آسیبدیدگی انگشت دست نتوانستم به مبارزه ادامه بدهم و دوم شدم.
یاسین بهرامیپور در کنار نفراتی مانند سوریان، قضایی، علیزاده، علی محمدی و محمد فقیری
* هیچ وقت فضا برایم مهیا نشد
در مسابقات جام جهانی ۲۰۰۷ آنتالیا ستاره مسابقات شدم که در آن مسابقات محمد فقیری رزرو من بود. در سال ۲۰۰۸ نیز در جام جهانی که فکر میکنم در مجارستان برگزار شد نیز سوم شدیم. هیچوقت این فضا برایم باز نشد که شانسی برای اعزام به مسابقات جهانی و المپیک و حتی آسیایی داشته باشم. خیلی اوقات نیز فیکس تیم ملی میشدم اما میگفتند کارهایت برای خروج از کشور درست نشده است!
* کت و شلوار هم برایم دوختند اما به مسابقات اعزام نشدم!
مثلا یک سال در فینال جام یادگار امام مقابل حمید بنیتمیم در وزن ۵۵ کیلوگرم در حالیکه جلو بودم اشتباه کردم و دیسکالیفه شدم. او ۳ مرتبه در زمان کندهکشی با زانو به زیر بغلم میزد که من واکنش نشان دادم و با دریافت ۳ اخطار دیسکالیفه شدم. او با کسب عنوان قهرمانی قرار بود به مسابقات آسیایی برود. آن زمان حسن بابک سرمربی تیم ملی بود، من هم در اردو از کشتیگیران ۵۵ و حتی ۶۰ کیلوگرم خیلی بهتر بودم تا جاییکه من را به عنوان کشتی گیر وزن ۶۰ کیلوگرم انتخاب کردند و نفر اول این وزن در جام یادگار امام را کنار گذاشتند. همه کارهای خروجم انجام شد و حتی کت و شلوار هم برای دوختند و به فرودگاه رفتم اما آنجا گفتند کار تو درست نشده و تیم ملی بدون کشتی گیر ۶۰ کیلوگرم به مسابقات آسیایی رفت. بعد آنجا یک آزادکار به جای من کشتی گرفت.
* در حق هیچکس به اندازه من اجحاف نشد
شاید در حق هیچکس برای رسیدن به دوبنده تیم ملی به اندازه من اجحاف نشد. به هر حال چیزی دست من نبود و از هیچ کجا هم حمایت نمیشدم. هر چیزی که خودشان صلاح میدانستند انجام میدادند و صدای من هم به جایی نمیرسید. خیلی دوست داشتم شرایطی فراهم شود که من هم بتوانم برای کشورم کشتی بگیرم و افتخارآفرینی کنم اما هیچوقت حتی برای مسابقات آسیایی هم به من میدان داده نشد.
* از ۳ کشور برای تغییر تابعیت پیشنهاد داشتم
همان زمان وقتی به مسابقات و تورنمنتهای خارجی میرفتم از ایتالیا، مجارستان وآذربایجان پیشنهاد داشتم تا برای آنها کشتی بگیرم اما هیچوقت به این موضوع فکر نکردم چرا که میگفتم من بهترین هستم و در انتخابی همه را میبرم و به مسابقات میروم، اما نگذاشتند.
* حسرت مدال آسیا هم به دلم مانده است!
حتی حسرت مدال مسابقات آسیایی هم به دلم مانده است. در جام جهانی و مسابقات دانشجویان جهان کشتی گرفتم اما به آسیایی و جهانی اعزام نشدم. در جام جهانی قهرمانان جهان و المپیک را مثل یک بچه ضربه فنی میکردم. طبیعی است که مسئولان کسانی را میخواهند که به هر شکل ممکن برایشان نتیجه بگیرند اما من میگویم عدالت و صداقت با ارزشتر از هر چیزی است. هر کشتیگیری باید در انتخابی رو در رو کشتی بگیرد و اگر میگوید بهترین هستم باید در انتخابی نشان بدهد. طلا، خانه و یا هر چیز دیگری یک ارزشی دارند که قابل سنجش است اما صداقت، عدالت و درستی چیزهای با ارزشی هستند که قابل سنجش نیستند.
* همین الان هم میتوانم خوبهای دنیا را ببرم
من همین الان هم در ۳۷ سالگی اگر ۳ یا ۴ ماه تمرین کنم میتوانم خیلیها را در دنیا ببرم. پتانسیل آن را دارم و انقدر انگیزه دارم که این کار را انجام دهم تا حسرت به دل نمانم. شما حساب کنید الان این را میگویم، وقتی که جوان بودم چه نیرو و انگیزهای داشتم. خیلی از کشتیگیرانی که در کرمانشاه من را میدیدند و الگویشان بودم وقتی میدیدند شانسی در تیم ملی به من قائل نمیشوند، انگیزه خود را از دست دادند.
*کشتیگیر آمریکایی هم فهمیده بود در حق من اجحاف میشود!
هم من و هم حمید سوریان، لیندسی درلاچر آمریکایی که متاسفانه چند سال پیش درگذشت را شکست داده بودیم. این کشتیگیر آمریکایی بعد از شکست به من گفت تو خیلی کشتیگیر خوب و پرقدرتی هستی. او هم فهمیده بود در ایران در حق من اجحاف میشود!
* جو تیم ملی برای من خوب نبود
جو تیم ملی بد نبود اما برای من خیلی خوب نبود. من دوست داشتم در فضایی که من هم دیده شوم برای کسب مدال برای ایران شانس داشته باشم اما این فرصت به من داده نشد. هر کشتی گیری که اردو میرود دوست دارد به مسابقات معتبر اعزام شود. سن من کم بود و خیلی برای مدال انگیزه داشتم اما نشد. کسی نبود که حمایتم کند. الان هم آنهایی که قهرمان جهان و المپیک هستند انتقاد میکنند اما فکر نکنم تاثیری داشته باشد، خب آن زمان من قهرمان جهان و المپیک نبودم و اگر هم حرفی میزدم به جایی نمیرسید.
* مطمئن بودم سوریان را شکست میدهم
۳ بار مقابل سوریان کشتی گرفتم. اولین بار در مسابقات قهرمانی کشور جوانان بود که فکر میکنم در مرحله ماقبل فینال شکست خوردم. چند ماه بعد از آن مسابقات قهرمانی کشور بزرگسالان در قم بود که سوریان فکر میکنم مقابل میراعلمی باخت و حذف شد و من در فینال میراعلمی را بردم و قهرمان شدم. دومین مرتبه در لیگ مقابل سوریان کشتی گرفتم. من و حسن رنگرز برای گاز کرمانشاه کشتی میگرفتیم و سوریان هم برای تیم اصفهان کشتی میگرفت. من آنجا با سوریان کشتی گرفتم و در شرایطی که ۶ بر صفر جلو بودم او را ضربه فنی کردم. مرتبه سوم هم مسابقه درون اردویی برای جام جهانی بود که موفق به پیروزی شدم.
* آنالیز کشتی سوریان خیلی سخت بود
قرار نبود من مقابل سوریان کشتی بگیرم اما رنگرز کمی وزنش بالا بود، به همین دلیل من وزن کم کردم و کشتی گرفتم. امیدی هم به من نداشتند اما من مطمئن بودم برنده میشوم، سوریان هم یک ماه قبل یا کمتر از آن قهرمان جهان شده بود. شناخت خوبی از کشتی او داشتم و خدا کمک کرد به برتری رسیدم. سوریان طوری کشتی میگرفت که آنالیز کشتی او واقعا سخت بود. او واقعا هوشمند مبارزه میکرد.
* شکست سوریان هم شرایط را عوض نکرد!
هر چند توانستم سوریان را در لیگ یا اردو شکست دهم اما تاثیری در نگاه کادر فنی تیم ملی نداشت و من نه به جهانی اعزام شدم و نه به آسیایی. مثلا سوریان به مسابقات جهانی رفت و قهرمان جهان شد بعد به ایران برگشت و ۲ ماه بعد باز به آسیایی رفت اما من را اعزام نمیکردند. کشتیگیری به اسم حضرتی هم بود که خدا رحمتش کند، او هم در رده های پایه چند بار سوریان را شکست داده بود.
* توجه به کشتیگیر باعث افزایش اعتماد به نفس میشود
ما میتوانیم از خیلی از کشتیگیران استفاده کنیم تا اعتماد به نفس پیدا کنند. این باعث میشود که سطح کشتی ما بالا برود. همان کشتی گیر ممکن است الگوی صدها نفر در شهر خودش باشد و با این اتفاق آنها هم از حضور در کشتی انگیزه بگیرند. این خیلی نکته مهمی است. داشتن دید کوتاه مدت به کشتی ایران ضربه میزند. کشتی کاری با من کرده که واقعا بعد از چند سال همه چیز را فراموش کرده بودم ودوست نداشتم باز هم به دورانی که داشتم فکر کنم. سال ۹۷ با چند ماه تمرین باز هم به کشتی بازگشتم و در مسابقات قهرمانی کشور در اصفهان اول شدم. امسال هم با ۳۷ سال سن با کمی تمرین در لیگ کشتی گرفتم و ۲ مبارزه را بردم و یک شکست داشتم.
* هنوز هم دوست دارم نشان بدهم بهترین بودم اما دیده نشدم
هنوز هم توانایی حضور در میدان را دارم و اگر فرصتی به من بدهند خیلی دوست دارم تا بازگردم و حداقل مدال آسیا را بگیرم و بعد از کشتی بروم. حسرت یک مدال حتی در آسیا به دلم مانده است. هنوز هم دوست دارم نشان بدهم که بهترین بودم اما هیچوقت دیده نشدم.
* از سوریان خواستم برای پیدا کردن شغل کمکم کند
در حال حاضر در مقطع فوق لیسانس در رشته فیزیولوژی ورزشی در دانشگاه رازی کرمانشاه مشغول به تحصیل هستم. از لحاظ کاری هم مثل کشتی خیلی بد شانس بودم و هیچ حمایتی از من نشد. ۲ سال پیش شهردار کرمانشاه باعث استخدام چند کشتیگیر در آتشنشانی شد. من هم خیلی تلاش کردم استخدام شوم اما او از شهرداری کناره گیری کرد و قسمت من نشد. الان تنها درخواستم داشتن یک شغل با بیمه است که حداقل آیندهای داشته باشم. پیش بنا و سوریان هم برای کار رفتم. آنها افتخار ورزش ایران هستند و خیلی برای کشتی زحمت کشیدهاند، از آنها خواستم برای پیدا کردن شغل به من کمک کنند اما خبری نشد. آنها مطمئنا با جایگاهی که دارند میتوانند کمکم کنند. دوست ندارم شغل کاذب داشته باشم. خدا شاهد است دوست دارم به کشور خدمت کنم، اگر شد به عنوان آتش نشان یا در آموزش و پرورش یا هر جای دیگر. آقای دبیر هم با جایگاهی که دارد میتواند کمک کند و از او میخواهم به من برای پیدا کردن شغل کمک کند. من واقعا در شرایطی هستم که نیاز به شغل دارم. من و دبیر یک جورهایی هم دوره بودیم. شاید او یادش نباشد اما برای المپیک در اردو که من و سوریان بودیم چند باری با هم تمرین داشتیم. نمیخواهم حق کسی را بگیرم و اگر شایستگیاش را دارم کاری برایم انجام دهند. حتی امسال هم گفتم از مسابقات استانی کشتی میگیرم تا سهمیه کشوری را بگیرم.
* سالهای سختی را گذراندم
در این سالها در کنار درس کارگری هم کردم. از کشاورزی گرفته تا کارگری یا خرید و فروش در بازار. در کار ساختمانی کارگری کردم و یا در مرز خسروی بار بین کامیونها جابجا می کردم تا حداقل حقوقی دریافت کنم. ماهها و سالهای سختی را گذراندم اما هیچوقت تسلیم نشدم. بزودی مدرک کارشناسی ارشد را میگیرم و دوست دارم شرایطی فراهم شود که یک شغل با بیمه داشته باشم.