کارگردان فیلم« نیاز» معتقد است: “مطالبه سینمای ایران شکستن انحصار نمایش در سالن ، برخورداری از بازار امن و امان نمایش خانگی و رسیدن به استانه تولید هزار فیلم بومی و محلی و ملی در سال است. چشم اندازی که به رونق و توسعه سالن های سینما نیز منجر می شود و جذب مخاطبان را از هردو بازار سالن و نمایش خانگی -چه در داخل و چه در خارج از مرزها – برای سینمای ایران ممکن می کند.”
علیرضا داودنژاد در متنی که با عنوان «اکران قطره چکانی» در اختیار ماگذاشت، نوشت :« سینمای ایران در تنگنای نمایش است. محدود بودن امنیت بازار فیلم های ایرانی به سالن های سینما و محرومیت ان ها از امنیت و رونق در نمایش خانگی مشکل عاجل سینمای ایران است ؛ مشکلی که به حراج هرچه بیشتر تولیدات این سینما-بدون هرگونه معرفی و تبلیغ فراگیر و اثر گذار – در سالن های نمایش منجر شده است.
افزونی فیلم بر ظرفیت سالن حاصل تعطیلی این بازار در زمان کرونا و تراکم فیلم های پشت اکران است. فرصتی طلایی برای سینمای ایران که بنا به ضرورت بیشتر در خانه ماندن مردمان می توانست به دنبال امنیت بازار و جذب مخاطب برود و زیر ساخت های نمایش خانگی را سر و سامان بدهد و با معرفی موثر و تبلیغات فراوان «سینما انلاین» را راه بیندازد و دوران تازه ای از شکوفایی را پیش روی سینمای ایران بگشاید .
فرصتی که به نحوی باور نکردنی سوزانده شد ؛ انحلال موسسه رسانه های تصویری و سپردن نمایش خانگی به بازار سیاه و انحصار و پس زدن سینمای ایران و بی اعتنایی به فیلم های ایرانی زمین گیر شده در پشت درهای بسته سالن؛ واقعیت مصیبتی است که بر سینمای ایران رفته و نهایتا به وضعیت اندوه بار اکران قطره چکانی امروز منجر شده است. به قول شاعر همچون جرعه ای که غلامان به کبوتران می نوشانند پیش از آن که خنجر بر گلو گاه شان نهند!
معضل قطعی سینمای امروز ایران تنگنای نمایش در سالن است و جز سروسامان دادن به نمایش خانگی و گشودن این بازار ملی میلیونی به روی سینمای ایران چاره دیگری وجود ندارد .
دوستان سینمای ایران برای حفظ و رونق و اعتلا چرخه تولید و عرضه فیلم فقط به در یچه گیشه سالن های نمایش نظر نمیدوزند و روی سرمایه و سفارش میلیون ها مخاطبی حساب باز می کنند که در خانه های خود فیلم می بینند. مدیریت سالن محور دولتی و صنفی که ارایش تشکیلاتی و مناسبات دیوانی خود را بر مبنای ظرفیت های نمایش و تعداد صندلی های سالن تنظیم کرده با سونامی دیجیتال به موزه های تاریخ سپرده شده و اینک با توسعه امکان نمایش فیلم در موبایل و تبلت و لب تاب و انواع مانیتور و تلویزیون های نمایش خانگی ؛ مدیریت دولتی و صنفی سینما باید از جلد سالن محوری بیرون بیایند و پاسخگوی نیاز بی پایان مخاطبان ده ها میلیونی زبان فارسی به تولیدات صوتی تصویری مخصوصا فیلم های سینمایی بشوند.
در حالیکه شط پهناور نمایش خانگی در گذر است انصاف نیست فیلم های ایرانی قطره چکانی و گم و گور، اکران را چشیده نچشیده ، راهی مسلخ شوند.
مطالبه سینمای ایران شکستن انحصار نمایش در سالن ، برخورداری از بازار امن و امان نمایش خانگی و رسیدن به استانه تولید هزار فیلم بومی و محلی و ملی در سال است. چشم اندازی که به رونق و توسعه سالن های سینما نیز منجر میشود و جذب مخاطبان را از هر دو بازار سالن و نمایش خانگی -چه در داخل و چه در خارج از مرزها – برای سینمای ایران ممکن میکند. نجات فضای دیداری شنیداری کشور از سلطه محصولات ترکی، اروپایی، امریکایی ، مکزیکی ، کرهای و هندی و بازگرداندن مخاطبان به تاراج رفته ده ها میلیونی توسط بازار سیاه و شبکه های ماهواره ای به دامان تولید داخلی جز با تامین امنیت شغلی برای هنر مندان و ایجاد بازار امن و امان و به رونق برای کالاهای فرهنگی به دست نمی آید.»