حسین کیانی جزو نسلی است که در نیمه دوم دهه هفتاد به بدنه تئاتر پیوستند، جوانانی با انگیزه و پرشور که در دل جشنواره تئاتر فجر و به واسطه حضور در این رویداد هنری شناخته شدند. بعضی از آنان جایزهبگیر بودند و برخی نه ولی مهم این بود که هم تماشاگر برای دیدن آثار آنان در جشنواره هیجان داشت و هم خودشان شوق حضور در این رویداد را داشتند اما حالا خیلی سال است که جشنواره تئاتر فجر دیگر آن جذابیت را برای این نسل ندارد و به خوبی نتوانسته از سرمایههایی که خود معرفی کرده، بهرهبرداری کند.
فراموش نکنیم منظور این نیست که این چهرهها حتما به عنوان شرکتکننده در جشنواره حضور داشته باشند بلکه جشنواره تئاتر فجر میتواند در گروههای انتخاب، داوری و شورای سیاستگذاری خود از وجود آنان بهرهمند شود. هرچند این اتفاق گاه گاهی رخ داده ولی ظاهرا برنامهریزی مدونی برای آن نداریم.
حالا حسین کیانی به عنوان یکی از هنرمندان این نسل در گپ و گفت نه چندان طولانی خود با ایسنا معتقد است که جشنواره تئاتر فجر دچار حساسیتهای بیدلیل شده و از مفهوم واقعی خود دور شده است.
این نمایشنامهنویس و کارگردان تئاتر بزرگترین مشکل جشنواره را نبود یک سیاستگذاری مشخص میداند و میگوید: جشنواره تئاتر فجر بعد از چهل دوره هنوز یک چشمانداز تثبیتشده ندارد و این مشکل جشنوارههای گوناگون ما و بویژه جشنواره فجر است. این جشنواره با موضوع آزاد برگزار میشود ولی ساختار اجرایی معینی ندارد.
او در پاسخ به این پرسش که چرا هنرمندانی مانند او تمایلی به همکاری با جشنواره و حضور در هیات انتخاب و داوری آن را ندارند، توضیح میدهد: یک دوره عضو هیات انتخاب بودم. البته آن دوره، بازبینی به معنای ارزیابی کیفی آثار بود و نه از دیدگاه ممیزی. برای ما مهم بود که حتما کارهای باکیفیت به جشنواره راه پیدا کنند و حقی ضایع نشود. هرچند در هر حال سلیقه هم وجود دارد. ولی در دورههای اخیر وجه نظارتی بازبینی افزایش پیدا کرده است و شاید به همین دلیل هنرمندانی که دورههایی در جشنواره خوش درخشیدهاند، دیگر رغبتی برای حضور در این رویداد ندارند. ضمن اینکه انتخاب آثار هم تابع یک سیاست مشخص نیست و به نظر میرسد بیشتر سلیقهها حکمفرمایی میکند.
او ادامه میدهد: به جز این به نظر میرسد که حساسیتهایی پیرامون جشنواره ایجاد شده است در حالیکه این رویداد هنری در گذشته از آزادی و گشادگی بیشتری برخوردار بود. به طوری که آثار شرکتکننده در آن، شاید در اجرای عمومی با محدودیت بیشتری همراه میشدند ولی الان حساسیتها نسبت به جشنواره تئاتر فجر بیشتر شده و همین سبب شده تعدادی از هنرمندان از همکاری با آن بپرهیزند چراکه هنر در تنگنا رشد نمیکند.
او ابراز تاسف میکند: چند سالی است که دیگر نگاهمان به جشنواره تئاتر فجر، یک نگاه هنری و به عنوان دستاورد تئاتر نیست بلکه جشنواره بیشتر ویترینی است و فعالیتی برای رفع تکلیف.
کیانی با اشاره به دورههای پررونق جشنواره تئاتر فجر و استعدادهایی که در دل این جشنواره معرفی شدند، یادآوری میکند: آن نگاه که سبب معرفی چهرههای جدید در جشنواره شد، دیگر وجود ندارد در حالیکه همین جشنواره در معرفی چهرههای مستعدی که نیمه دوم دهه هفتاد و نیمه اول دهه هشتاد به بدنه تئاتر پیوستند، بسیار موثر بود. در آن مقطع تعریف جشنواره، محل ارایه آخرین دستاوردها و تجربیات هنرمندان تئاتر بود آن هم بدون ممیزیهای ناروا. اما حالا جشنواره فجر صرفا برگزاری یک شبه جشن است با مضامین کنترلشده و جشنواره فعلی دیگر آن هیجانی را که برای تماشاگر داشت، از دست داده است و حتی خود هنرمندان هم آن هیجان را ندارند چراکه با هزار چارچوب و تنگنا رو به رو هستند. به همین دلیل دیگر شوقی برای حضور در این رویداد ندارند.
این مدرس تئاتر ادامه میدهد: این بیرغبتی هم حاصل آن نگاههای سختگیرانه بیدلیل است و هم به دلیل خارج شدن جشنواره از مفهوم قبلی خود در حالیکه جشنواره فجر، پیشتر همچون یک سوغاتی بود ولی حساسیتها، سختگیریها و بیاعتمادیها سبب شد به سمت و سویی برود که صرفا به عنوان یک رفع تکلیف برگزار شود و دیگر آن بازتابی را که در جامعه هنری داشت، ندارد.
کیانی با اشاره به اسامی هیات انتخاب جشنواره تئاتر فجر خاطرنشان میکند: اعضای هیات انتخاب همه دوستان ما هستند و صاحب تجربههای گرانقدر ولی آنان نمیتوانند مشکلات جشنواره را حل کنند زیرا مشکلاتی ریشهای است که باید در سیاستهای کلی جشنواره پیگیری شود.
او درباره تغییرات پیاپی جشنواره و اینکه گفته میشود تغییر جزو ذات تئاتر است، توضیح میدهد: تغییر برای بهبودی است نه تخریب. امسال چهلمین دوره جشنواره برگزار میشود، جشنوارهای که چهل سال تجربه پشت آن است، این همه هنرمند، دبیر و مدیر به این جشنواره آمدهاند و رفتهاند اما اندوختههای آنان کجاست. گویی از یک دهم آن هم استفاده نمیشود. آیا این تجربه ۴۰ ساله با جشنوارهای که امسال قرار است برگزار شود، برابری میکند.
کیانی درباره غیررقابتی شدن جشنواره تئاتر فجر و اینکه گفته میشود جشنوارههای معتبر دنیا غیر رقابتی هستند، نیز میگوید: کسانی که از هیجان جشنواره میترسند، ترسشان در جایی دیگر ریشه دارد. مهمترین جشنوارههای هنری دنیا همچون کن و اسکار مگر رقابتی نیستند؟ اصلا پدر جشنوارههای دنیا که در یونان باستان برگزار میشد، مگر رقابتی نبوده است؟ اتفاقا رقابت سالم سببساز رشد و توسعه و تقویت آثار میشود. اگر قرار است جشنواره به یک رخداد ساکن و راکد تبدیل شود، اصلا چه نیازی به برگزاری آن و چه نیازی به صرف این همه هزینه؟ به نظر میرسد کسانی که با رقابت مخالفند، نگران هستند که برخی کارها حساسیت ایجاد کند وگرنه رقابت سالم در دل خود حرکت ایجاد میکند.