در گزارشی به سندروم «پلیبکخوانی» در کنسرت برخی خوانندگان پاپ که به بحث داغ دوستداران موسیقی در فضای مجازی تبدیل شده پرداخته است.
در بخشی از این گزارش میخوانیم:
* جدیدترین نرخ بلیت برای کنسرتهای پایتخت، از ۱۰۰ هزار تا ۳۹۵ هزار تومان متغیر است که بسته به جایگاه مخاطب و دوری و نزدیکی صندلی به استیج، تغییر میکند. در همین چند هفتهای که از برگزاری کنسرت در ایران میگذرد، اخباری مبنیبر بلیت کنسرتها تا مرز ۵۰۰ هزار تومان هم مخابره شده است.
* سندروم «پلیبکخوانی» چند روزی میشود که به بحث داغ دوستداران موسیقی در فضای مجازی تبدیل شده است. دلیل داغ شدن این بحث نیز حاشیهای است که در جریان یکی از کنسرتهای «محسن ابراهیمزاده» به وقوع پیوست و طی آن، خواننده، در اجرای اولین کارش و در زمان ورود به سالن، به روی زمین میافتد و با آنکه میکروفن از دهانش فاصله داشت، اما قطعه موسیقی همچنان درحال پخش بود.
* از اوایل دهه ۹۰ که مصادف شد با ورود فلهای خوانندگان پاپ، این امر با سرعت بیشتری ادامه پیدا کرد تا امروز که شاید کمتر خوانندهای باشد که از پلیبک در کنسرتهای خود استفاده نکند. جالب آنکه مردم، این اجراهای پلیبکی را میبینند ولی باز نسبت به خرید بلیتهای کنسرت آن خواننده اقدام کرده و موضعگیری چندانی نمیکنند.
* خیلی جالب است که در جامعه، فرد اگر کوچکترین تخلفی انجام دهد، باید به چندین فرد، نهاد و ارگان پاسخگو باشد اما در برابر این شکل سودجویی که طی آن، بر سر صدها نفر که برای تماشای یک کنسرت زنده در سالن نشستهاند، کلاه میرود، نه تهدید و توبیخی وجود دارد و نه قانون بازدارندهای که پس از آن، دیگر اتفاقهایی از این دست مشاهده نشود.
* حداقل تنبیه ممکنی که دفتر موسیقی وزارت ارشاد میتواند برای چنین رویکردی در پیش بگیرد، ابطال مجوز کنسرتهای داخل و خارج از کشور خوانندگان برای یک مدت معین است. اینکه دفتر موسیقی، توانسته کنسرت را برای ۲۲ ماه در کشور تعطیل نگهدارد آن وقت چطور نمیتواند چنین مجازات حداقلی را برای خوانندگان خاطی درنظر بگیرد و از آن دست موارد تعجبآوری است که حداقل در شکل اجرا، جدیتی به خود ندیده است.
*چند سالی است که این مورد تبدیل به مزیت رقابتی میان خوانندگان پاپ شده است که خودش، آهنگساز و ترانهسرای کارهایش است. وقتی خوانندهای روی یک ساز هم تسلط ندارد، آنوقت چطور میتواند آهنگساز باشد؟
* پک کامل یک قطعه به خواننده پیشنهاد میشود. یعنی یک آهنگساز گمنام، یک کار را آماده کرده و خودش روی آن میخواند و آن کار را برای خوانندگان و مشاوران آنها میفرستد. اگر خواننده از آن کار آماده خوشش آمد، آن کار را از فرد خریداری کرده و تمام اجزای آن را به نام خودش میزند.