در میان کمدینهای دوران صامت سینما، باستر کیتون سبک منحصر بفرد خود را داشت؛ سبکی که مبتنی بر آمادگی جسمانی و انجام کارهای خطرناک بود.
کمدین «صورت سنگی» سینما سالها از ویژگی انجام کارهای سخت و دشوار بدون استفاده از بدل در بیشتر آثارش بهره میگرفت.
سایت Vanityfair به بهانه انتشار کتاب «علامت بالا» با انتشار عکسی کمتر دیده شده از باستر کیتون در باره این هنرمند بزرگ نوشت:
«باستر کیتون از پیشگامان صنعت فیلم بود. او پس از دوران کودکیاش، در یک نمایش خانوادگی به عنوان یک ستاره ظاهر شد، کیتون به عنوان کارگردان، ستاره، بدلکار و تدوینگر موفقیتهای چشمگیری در سینما پیدا کرد. اما در اواسط قرن، یک صنعت در حال تغییر به نام تلویزیون، او را به سمت خود کشاند؛ رسانه ای که همچنان در حال رشد بود و معاصران باستر کیتون به آن نگاه میکردند.
او یک بار به چارلی چاپلین گفته بود که تلویزیون به او کمک کرد تا دوباره روی پای خود بایستد.
دانا استیونز در اقتباسی از کتاب جدیدش به نام «علامت بالا» (the high sign) نقش فراموش شده کیتون را در ظهور تلویزیون بررسی میکند.
سایت bbc_culture هم مطلبی را درباره باستر کیتون منتشر کرد.
bbc_culture نوشت: سبک باستر کیتون ستاره فیلمهای دوران صامت سینما، همراه با انرژی جنبشی او، الهامبخش بسیاری از ستاره های امروزی سینماست؛ از اسکار آیزاک و آدام درایور تا آکوافینا.
این مطلب مفصل تلاش میکند تا بررسی کند که چرا سبک این بازیگر و فیلمساز قدیمی، هنوز هم پاسخ مناسبی به زندگی امروزی است.
نویسنده این سایت در ادامه نوشته است: «کیتون برای دوران خودش یک معما بود. ستاره فیلمهای صامت، خود را از روی پشت بامها پرتاب میکرد، در برابر توفانها و تپههای شنی میایستاد، سوار ماشینهای در حال حرکت میشد و اغلب پشت آنها حرکت میکرد! او این کار را به شکل کاملاً افقی و ناباورانه به صورت معلق انجام میداد.
پیتر کرامر، تاریخدان سینما، در مقاله خود به نام «ساخت یک ستاره کمیک»، در باره این کمدین میگوید که «عملکرد پرمخاطره کیتون پاسخی بسیار نامناسب برای خلق شخصیتهایی باورپذیر بود. آشفتگی بی امان او به اشتباه به عنوان فقدان بیان احساسی یا شاید مهارت بازیگریاش تعبیر میشد.
امروزه ما اجراهایی را تحسین میکنیم که این سطح از خویشتنداری را از خود نشان میدهند و با حرکات بسیار ریز، به لایههای زیرین متن اشاره کرده و شگفت زده میشوند، اما از بیانش خودداری میکنند.
همانطور که دانا استیونز، منتقد و نویسنده فیلم اسلیت در فیلم Camera Man، یک زندگینامه جدیدی در مورد باستر کیتون ارایه میدهد و به تولد او قرن بیستم، اشاره میکند و میگوید: «[کیتون] از بسیاری جهات از زمان خود جلوتر بود.»
دقیقاً همین دقت و بیزمانی است که باستر کیتون را تبدیل به چهرهای میکند که هنرنماییاش برای ارجاع اجرای هنریشههای معاصر کاربرد دارد. بازی باستر کیتون تلفیقی از نوعی مینیمالیسم همراه با تغزل که اکنون هم بیشتر از هر زمان دیگری در بازی هنرمندان دیگر دیده میشود.
استیونز در مورد بازی باستر کیتون از اصطلاح«سکون خوددار» استفاده میکند و میگوید که کیتون از این ویژگیاش به عنوان یک سلاح مخفی یاد میکرد. ما میتوانیم استفاده از این سلاح مخفی کیتون را در سکانس آغازین فیلم سینمایی «فیلمبردار» (۱۹۲۸) ببینیم که در آن باستر آرزو دارد فیلمبردار فیلم خبری شود تا دختری را تحت تاثیر قرار دهد. در حالی که جمعیتی هیجانزده جمع میشوند، فریاد میزنند و اشاره میکنند تا ازدواج دو فرد مشهور را جشن بگیرند و به تصویر بکشند، باستر در غوغایی گرفتار میشود و در برابر زنی که قلبش را تسخیر کرده، فرو میریزد اما تصویر او تصویری از آرامش یک عاشق شیفته در میان یک هیاهوست!
این آرامش، با وجود آشفتگی عمیق درونی، چیزی است که میتوان نمونهای از آن را در بازی تحسین شده اسکار آیزاک در فیلم «درون لوین دیویس» (Inside Llewyn Davis) ۲۰۱۳ نیز دید.